علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، فروردین ۱۳۸۴ در سخنانی، به ماجرای هدف قرار گرفتن برجهای دوقلوی نیویورک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اشاره کرد و مدعی شد که پس از آن حادثه، رئیسجمهوری آمریکا، معاونان و دیگر دولتمردان این کشور تا دو سه روز «گموگور» بودند، اما چنانچه «تجربه تلخ و امتحانی» برای ملت ایران پیش بیاید، او آماده فداکاری است و «پیشاپیش» لباس رزم میپوشد.
خامنهای اواخر مرداد ۱۳۹۷ نیز در سخنرانی مشهوری که در آن از خود درباره توافق برجام سلب مسئولیت کرد، گفت که «به اصرار آقایان» اجازه این تجربه را داده و تیم مذاکرهکننده نیز از «خط قرمز» عبور کرده است. او در همان سخنرانی، هرگونه مذاکره با آمریکا را «ممنوع» کرد و با اطمینان گفت: «نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره خواهیم کرد.»
حالا از ادعای «گموگور» شدن دولتمردان آمریکا در پی واقعه ۱۱ سپتامبر بیش از ۲۰ سال گذشته است. از زمانی هم که خامنهای وعده داد حتی بدون مذاکره هم جنگ نخواهد شد، حدود هفت سال میگذرد و این روزها، ویدیویی که این دو سخنرانی را به هم پیوند میدهد، در کانون توجه عمومی قرار گرفته است. چرا که برخلاف ادعاهای خامنهای، جمهوری اسلامی هم تن به مذاکره داد، هم جنگ درگرفت. با این تفاوت که خامنهای نهتنها لباس رزم نپوشید، بلکه از همان ساعات نخست جنگ به مخفیگاه رفت و دستکم تا ۱۰ روز پس از اعلام آتشبس، از آنجا خارج نشد.
عاقبت دههها شعار «مرگ بر آمریکا»
جمهوری اسلامی از آغاز، پایههای خود را بر اساس دشمنی با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل استوار کرد. شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، تهدید به نابودی اسرائیل و سیاست تنشآفرینی در منطقه که دههها بخشی جداییناپذیر از گفتمان رسمی جمهوری اسلامی بودند، سرانجام ایران را به کام جنگ کشاندند و اسرائیل بامداد بیستوسوم خرداد برخی مراکز نظامی در ایران را هدف قرار داد و تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و چهرههای کلیدی در برنامه هستهای جمهوری اسلامی را ترور کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شامگاه همان روز، علی خامنهای در نخستین پیام ویدیویی پس از حمله گفت: «رژیم خبیث و رذل صهیونی دچار خطا و غلطی بزرگ شد که عواقب آن او را بیچاره خواهد کرد و از این خباثت بزرگ خلاصی نخواهد یافت.»
با این حال اسرائیل طی روزهای بعد نیز حمله به تاسیسات نظامی و هستهای جمهوری اسلامی را ادامه داد و تعدادی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران و فعالان برنامه هستهای نیز هدف قرار گرفتند و کشته شدند. در حالی که آتش جنگ هر روز گستردهتر میشد، خامنهای دومین پیام ویدیویی خود را روز بیستوهشتم خرداد و در حالی بیرون داد که زمزمههایی از انتقال او به مخفیگاه شنیده میشد.
رهبر جمهوری اسلامی در این پیام ویدیویی، نیز آمریکا را تهدید کرد که در صورت مداخله در جنگ «با صدمه جبرانناپذیر» مواجه خواهد بود، اما کمتر از یک هفته پس از این تهدید، آمریکا تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی در فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کرد.
سومین پیام ویدیویی خامنهای روز پنجم تیرماه و پس از اعلام آتشبس بیرون آمد. خامنهای در این پیام، گفتمان همیشگی خود را که بر «امت اسلام» متمرکز بود، کنار گذاشت و به قصد تهییج روحیه ملیگرایی ایرانیان، بر عباراتی کلیدی «ملت ایران» و «پیشینه تاریخی و فرهنگی ایران» تاکید کرد.
او همچنین بدون اشاره به اینکه چگونه و تحت چه شرایطی حاضر شده است، لجاجت را کنار بگذارد و با آتشبس موافقت کند، ادعای پیروزی کرد و گفت: «با آن همه هیاهو و ادعا، اسرائیل زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریبا از پا درآمد و له شد.»
ادعای پیروزی از مخفیگاه
سومین پیام ویدیویی علی خامنهای به دلایل متعدد بازتاب گستردهای داشت. بسیاری از تحلیلگران انتشار این پیام را با توجه به تداوم حضور رهبر جمهوری اسلامی در مخفیگاه، شگفتانگیز توصیف کردند؛ بهویژه آنکه کیفیت پایین و مشکلات فنی متعدد در این پیام نشان میداد دسترسی به محل اختفای خامنهای آنقدر محدود است که حتی تیم رسانهای مخصوص او نیز احتمالا نتوانستهاند در محل حضور یابند.
پیشتر نیز گزارشهای غیررسمی منتشر شده بود مبنی بر اینکه اعضای شورای عالی امنیت ملی، به دلیل دسترسی نداشتن به خامنهای، ناچار شدهاند بدون اخذ مجوز مستقیم از او، آتشبس را بپذیرند.
در همان بازه زمانی، اکسیوس گزارشی منتشر کرد که طبق آن، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، در تلاش برای حلوفصل بحران از طریق مذاکره، با مقامهای دو کشور تماس گرفت. در ادامه، دونالد ترامپ نیز اعلام آمادگی کرد که معاونانش، یا حتی خودش، برای دیدار با مقامهای جمهوری اسلامی به استانبول سفر کنند. با این حال، مسعود پزشکیان و عباس عراقچی، رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، به دلیل نبود امکان ارتباط با علی خامنهای، نتوانستند تصمیمگیری کنند و نشست استانبول لغو شد.
پس از آن نیز خبرهایی بیرون آمد مبنی بر اینکه خامنهای برخلاف سالهای دیگر در مراسم عزاداری شب اول ماه محرم حضور نخواهد یافت. حالآنکه حتی در زمان همهگیری کرونا نیز مراسم روضه تکنفره رهبر جمهوری اسلامی با مداحی چهرههای نزدیک به او برگزار میشد و رسانههای حکومتی نیز تصویر و ویدیو آن را منتشر میکردند.
رهبر جمهوری اسلامی، حتی برای خواندن نماز میت فرماندهان کشتهشده سپاه پاسداران نیز از مخفیگاهش بیرون نیامد و حامیانش ماکت مقوایی او را کنار ماکت خمینی و رئیسی در دست گرفتند.
این مجموعه شواهد نشان میداد که رهبر جمهوری اسلامی در عمیقترین لایههای حفاظتی و امنیتی، در مخفیگاه بهسر میبرد؛ رفتاری که با ادعای دو دهه پیش او درباره «پیشاپیش ملت لباس رزم پوشیدن» آشکارا در تضاد است.
رهبر «مومن» دروغگو
ادعای «نابودی اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه» که از سوی علی خامنهای، آن هم از درون مخفیگاه و در قالب ویدیویی با کیفیتی ضعیف و همراه با مشکلات فنی و وضعیت جسمانی نه چندان مناسب منتشر شد، نهتنها موجی از واکنشهای طنزآلود و کنایهآمیز کاربران شبکههای اجتماعی را بهدنبال داشت، بلکه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، را نیز به واکنش واداشت.
ترامپ یک روز پس از سومین پیام رهبر جمهوری اسلامی با تقلید چهره و لحن خامنهای، به او طعنه زد و گفت: «تو مردی باایمانی؛ باید حقیقت را بگویی... شکست شدیدی خوردی.» ترامپ همچنین گفت که خامنهای را از «مرگ ننگین» نجات داده است.
پس از این اظهارات، مقامها و وابستگان جمهوری اسلامی، بیآنکه به تداوم حضور خامنهای در مخفیگاه اشارهای داشته باشند، موج تازهای از تهدیدها و خطونشان کشیدنها را آغاز کردند.
در همین راستا، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی روز یکشنبه هشتم تیرماه با صدور بیانیهای، اظهارات ترامپ درباره خامنهای را «سخیف و خلاف نزاکت» توصیف و آن را بهشدت محکوم کرد. در این بیانیه آمده بود: «این اظهارات و رفتارهای موهن و خلاف شئون اخلاقی و دیپلماتیک، مصداق بارز بیحرمتی و جریحهدار کردن احساسات صدها میلیون مسلمان در منطقه و سراسر جهان است.»
پیش از آن نیز عراقچی گفته بود اگر رئیسجمهوری آمریکا خواهان مذاکره است، باید توهین را کنار بگذارد. طی روزهای بعد نیز تهدیدها علیه آمریکا و اسرائیل افزایش یافت. چنانچه مجتبی فاضل، مدیر حوزههای علمیه زنان، خواستار برخوردی شدید با «تهدید علیه جان رهبر جمهوری اسلامی» شد و این تهدیدها را «محاربه با خدا» دانست و با استناد به آیهای از قرآن گفت: «چنین افرادی باید کشته یا به دار آویخته شوند. یا به صلیب کشیده، یا چهار انگشت از دست راست و پای چپشان بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند.»
همزمان، مرکز «امور نخبگان و استعدادهای برتر» حوزههای علمیه نیز در واکنش به تهدیدها علیه علی خامنهای و با استناد به فتوای برخی مراجع تقلید درباره محاربه، اعلام کرد که «کفنپوشانه آماده اجرای حکم قتل ترامپ و نتانیاهو» است.
علیرضا پناهیان، سخنران نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی، نیز گفت: «طبق حکم برخی مراجع تقلید، هر مسلمانی در هر جای دنیا باید از جان خود بگذرد و برای قتل او [ترامپ] اقدام کند.»
ناصر مکارم شیرازی و حسین نوری همدانی، دو مرجع تقلید قم، هم تهدیدکنندگان علی خامنهای را «محارب» خواندند. اتهامی که در قوانین حقوقی و فقهی جمهوری اسلامی مجازات اعدام دارد.
چنانچه گفته شد، پنهان ماندن علی خامنهای از انظار عمومی به سوژه طنز، کنایه و پرسشهای جدی در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. کاربران با اشاره به شعارهای پیشین رهبر جمهوری اسلامی درباره «لباس رزم» پوشیدن، مخفی شدن او در بحرانیترین لحظات را نشانهای از شکاف میان گفتار و رفتار او دانستهاند.
همزمان، برخی گزارشهای غیررسمی نیز منتشر شد که از احتمال حذف خامنهای از حلقه تصمیمگیریهای کلان در روزهای اخیر خبر میدهد. با این حال، تمامی این اخبار در حد گمانهزنی باقی ماندهاند و هیچ منبع رسمی یا موثقی آنها را تایید نکرده است. به همین دلیل، پرسش اصلی همچنان بیپاسخ مانده است؛ اینکه خامنهای چه زمان از مخفیگاه خارج خواهد شد و پس از آن، آیا همچنان مرکز ثقل تصمیمگیریهای نظام باقی خواهد ماند یا جمهوری اسلامی عملا وارد مرحلهای تازه از بازتوزیع قدرت شده است؟