موج انتقادها و موضعگیریهای سیاسی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و اعضای دولتش در قبال سخنان اخیر رهبران جمهوری اسلامی چنان گسترده و پررنگ بود که حتی بر بمباران تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی با جنگندههای رادارگریز آمریکا سایه انداخت. از زمان اعلام آتشبس میان اسرائیل و جمهوری اسلامی در سهشنبه گذشته (۲۳ ژوئن)، ترامپ با تمجید از جمهوری اسلامی و اسرائيل، به شیوهای طعنهآمیز آنها را به «بچههایی که در حیاط مدرسه دعوا میکنند» تشبیه کرد. در همین حال، اعضای دولت ترامپ مشغول برنامهریزی برای مرحله بعد شدند و برای آینده خاورمیانه طرحهایی بلندپروازانه ترسیم کردند که به گفته جیدی ونس، معاون رئیسجمهوری آمریکا، «جنگ اخیر، آن را از بازترسیم کرد».
سخنان جی.دی. ونس بهاندازهای تاملبرانگیز است که اظهارات پس از آتشبس ترامپ، باعث شگفتی و سردرگمی همزمان دوستان و دشمنان شد؛ حتی در خود ایران نیز این واکنشها بیپاسخ نماند و با تعجب و ابهام دنبال شد.
وقتی ترامپ همزمان از تهران و تلآویو تشکر میکند، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بهخوبی میداند که باید واکنشهایش را با دقت مدیریت کند و تا پایان بازی با رئیسجمهوری آمریکا همراه باشد، اما در تهران، اوضاع فرق میکند. پایتخت ایران دعوت واشینگتن را برای ازسرگیری مذاکرات با تعلل پاسخ داد و رهبر جمهوری اسلامی نیز با سخنانی تند و تهاجمی، به میدان آمد.
در واکنش، ترامپ اعلام کرد که دیگر به توافق با جمهوری اسلامی تمایلی ندارد و هشدار داد که مکان دقیق خامنهای را میدانسته، اما «به اسرائیل یا نیروهای آمریکایی اجازه نداده است او را هدف قرار دهند».
پاسخ جمهوری اسلامی به این سخنان رئیسجمهوری آمریکا چندان به تاخیر نیفتاد و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، این بار بهسرعت واکنش نشان داد و به ترامپ هشدار داد که اگر ترامپ خواهان توافق است، باید «لحن غیرمحترمانه و غیرقابلقبول» خود در قبال خامنهای را کنار بگذارد.
در حالی که شرط جمهوری اسلامی برای از سرگیری مذاکراتی که به دلیل وقوع جنگ متوقف شد، استفاده از «لحن مناسب» درباره خامنهای است، میتوان گفت که با توجه به پیشینه ترامپ در ابرازنظرهای متناقض و تغییر موضع سریع حتی در یک روز یا یک سخنرانی واحد، این مسئله قابلپیشبینی است که رئیسجمهوری آمریکا بتواند برای تحقق این شرط نیز راهحلی پیدا کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، اوضاع زمانی پیچیدهتر شد که خامنهای با اصرار بر اعلام پیروزی بر اسرائيل، تاکید کرد که اسرائیل زیر ضربات تهران «له شد» و جمهوری اسلامی توانست «سیلی محکمی به آمریکا بزند». او حتی تهدید کرد که جمهوری اسلامی میتواند هر زمان که بخواهد، پایگاههای کلیدی آمریکا در منطقه را هدف قرار دهد.
خامنهای با اشاره مستقیم به ترامپ، خشم او را برانگیخت. او گفت: «رئیسجمهوری آمریکا به ایران گفت تسلیم شو، اما این حرف بزرگتر از دهان او است». ترامپ نیز در واکنشی تند، سخنان رهبر جمهوری اسلامی را «آکنده از خشم، نفرت و انزجار» خواند و اعلام کرد که تمامی اقدامها برای کاهش تحریمها علیه تهران فورا متوقف میشود، مگر اینکه جمهوری اسلامی به قواعد نظم جهانی بازگردد؛ در غیر این صورت، اوضاع بحرانیتر خواهد شد.
در عمل، وضعیت تهران اکنون شکنندهتر از همیشه است. جنگ متوقف شده، اما برای پایان خصومت توافقی واقعی وجود ندارد. آتشبس هم صرفا با تصمیم آمریکا بین دو طرف متخاصم برقرار شده است و جزئیات آن روشن نیست. در عین حال، گفتگوها برای رسیدن به توافقی میان تهران و واشینگتن که بتواند به این جنگ پایان دهد، معلق باقی مانده است.
در همین راستا، روزنامه روسی فوینیه اوبزرینیه نوشت: «جنگی عجیب و بیسابقه متوقف شد؛ شاید نخستینبار در تاریخ جنگها باشد که همه طرفها خود را پیروز میدانند و هیچکس بازنده نیست».
آنچه رخ داد بیش از آنکه یک نبرد تمامعیار باشد، بیشتر به «آزمون آتش» دو طرف شباهت داشت و شاید همین ویژگی، دلیل احساس پیروزی مشترک در «ماجرایی ناتمام و ادامهدار» باشد. اما پیش از آنکه مشخص شود این ماجرا چگونه ادامه مییابد، همین تبادل آتش که اسرائیل را دچار هراس و سردرگمی کرد، در واقع همه آنچه را جمهوری اسلامی طی سالها در اذهان عمومی درباره «اقتدار، توانمندی، و عزمش برای نابودی اسرائیل و بیرون راندن آمریکا از غرب آسیا» ساخته بود، ویران کرد.
از سوی دیگر، اسرائيل در جریان نبرد با جمهوری اسلامی، نهتنها بخشی از زیرساختهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داد، بلکه توانست بسیاری از گروههای نیابتی را که تهران در شرایط بحرانی به آنها تکیه میکرد، تضعیف یا نابود کند. این تحول که نتیجه یک سال و هشت ماه نبردی است که پس از عملیات «طوفانالاقصی» آغاز شد، اکنون «کنار گذاشتن جمهوری اسلامی از معادله جنگ ۱۲روزه، میتواند فرصت آمریکا و متحدانش را برای پیشبرد پروژه بازآرایی خاورمیانه افزایش دهد».
در این فرایند، نتانیاهو به متحدی انعطافپذیر برای ترامپ تبدیل شده که حاضر است بابت هرگونه نقض آتشبس با جمهوری اسلامی توبیخ شود. در عین حال، ترامپ نیز آماده است در برابر قوه قضايیه اسرائيل که نتانیاهو را بابت فساد تحت پیگرد دارد، از او دفاع کند.
آمریکا و اسرائيل منتظر خواهند ماند تا ببینند جمهوری اسلامی از این پس چه سیاستی را دنبال خواهد کرد. در عین حال، آنها در مسیری دیگر گام برمیدارند که آن را سنجیدهتر و کاملتر میدانند. این در حالی است که گزارشها و خبرهای اخیر حاکی از آن است که آمریکا با مشارکت اسرائیل در تلاش است تا در چند حوزه مختلف به پیشرفتهای قابلتوجهی دست یابد.
همچنین در اسرائیل، صحبت از یک «معامله بزرگ» که ترامپ آن را دنبال میکند، مطرح است. به همین دلیل، نتانیاهو پس از تماس تلفنی اخیر با رئیسجمهوری آمریکا، گفت: «این پیروزی فرصتی بینظیر برای گسترش وسیع توافقهای صلح است... و نباید حتی یک روز آن را هدر داد.»
طبق گزارشهای منتشرشده در رسانههای اسرائیل، این فرصت شامل موارد زیر است:
ــ اول، پایان جنگ غزه در عرض دو هفته، واگذاری اداره نوار غزه به چهار کشور عربی پس از اخراج رهبران حماس و آزادسازی گروگانها
ــ دوم، گسترش پیمان ابراهیم، با پیوستن سوریه و سایر کشورها به آن
ــ سوم، اعلام آمادگی اسرائیل برای دستیابی به یک راهحل نهایی درباره مسئله فلسطین در قالب راهحل دوکشوری و تقویت نقش تشکیلات خودگردان فلسطین پس از اصلاحاتی در ساختار آن
ــ چهارم، بازگرداندن اوضاع لبنان به مسیر درست، آنگونه که ترامپ میگوید.
البته تمامی تحولات یادشده در حالی رقم میخورند که جمهوری اسلامی سرگرم بازشماری خسارات خود است. سرعت تحولات نشان میدهد که نشست ترامپ و نتانیاهو که احتمالا اواسط ژوییه برگزار میشود، نقطهای تعیینکننده در بازترسیم نظم منطقه خواهد بود. تا آن زمان، سرنوشت لبنان، سوریه و غزه و حتی تصمیمهای تهران، روشنتر خواهد شد.
هرچند باید اذعان کرد که در حال حاضر، قدرت جمهوری اسلامی برای اثرگذاری بر روند تحولات منطقه به پایینترین سطح ممکن رسیده است.
برگرفته از ایندیپندنت عربی
© IndependentArabia