آیا عربستان سعودی به توافق میان آمریکا و ایران مشروعیت می‌بخشد؟

بهبود روابط ایران و عربستان سعودی، نقش اسرائیل را در تقابل با تهران تضعیف می‌کند، زیرا تل‌آویو اساسا با اصل مذاکره مخالف است و می‌کوشد پای ایران را بار دیگر به میدان رویارویی نظامی بکشاند

پس از وقوع حمله هفتم اکتبر حماس و پس از اینکه اسرائیل در چندین جبهه منطقه‌ای وارد عمل شد، بسیاری از تحلیلگران از شکل‌گیری «خاورمیانه‌ جدید» سخن گفتند، اما اکنون آیا می‌توان از «خاورمیانه‌ دیگری» سخن گفت؟ خاورمیانه‌ای که نه از دل طرح‌های اسرائیلی، بلکه از بستر نزدیکی ایران با همسایگانش در خلیج فارس سر برمی‌آورد؟

یکی از اصلی‌ترین پرسش‌ها درباره «خاورمیانه دیگر» این است که آیا جمهوری اسلامی در حال تغییر است؟ و آیا عربستان سعودی به توافق میان واشینگتن و تهران مشروعیت می‌بخشد؟ آیا با خاورمیانه‌ای متفاوت از آنچه اسرائیل خواهان آن است مواجهیم؟ البته این پرسش‌ها را تغییرات گوناگونی که هم‌اکنون در حال شکل‌گیری در منطقه است مطرح می‌کند. اغراق نیست اگر بگوییم توافق آشتی میان ایران و عربستان سعودی نقشی مهم در تغییر صحنه تحولات منطقه ایفا کرده و زمینه‌های متعددی را برای برقراری ثبات و امنیت در منطقه‌ فراهم کرده است.

این توافق که با میانجی‌گری چین و با تمایل ایران و عربستان سعودی برای تامین منافع اقتصادی و سیاسی‌ دو کشور به دست آمد، اکنون به‌نوعی به ستون امنیت و ثبات منطقه بدل شده است، توافقی که نه‌فقط به مهار تنش‌ها کمک کرده، که راه را برای ایجاد سازوکارهایی به منظور حل بحران‌های مزمن منطقه باز کرده است.

توافق میان ریاض و تهران به تقویت جایگاه تهران انجامید، به‌گونه‌ای که انزوای منطقه‌ای ایران را شکست و در عین حال همچون سپری در برابر رویکرد آمریکا در قبال ایران و سیاست‌های تند دولت ترامپ عمل کرد. اگر این تحول رخ نمی‌داد، ممکن بود ترامپ برای برخورد با ایران، که برای امنیت منطقه و کشورهای همسایه خطر تلقی می‌شد، تصمیمی جدی اتخاذ کند که به سود اسرائيل باشد.

از این منظر، آشتی ایران و عربستان سعودی نه‌تنها به ایران در بازتعریف جایگاه منطقه‌ای‌اش کمک کرد، که کشورهای عربی خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی را قادر ساخت در تدوین سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا در قبال ایران نقش موثری ایفا کنند، سیاستی که اگر درست طراحی شود، می‌تواند امنیت همگانی در منطقه خلیج فارس را تضمین کند ــ هم برای ایران و هم برای کشورهای عربی همسایه‌اش.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

جمهوری اسلامی از عمق این واقعیت آگاه است و این تحول را می‌توان از لحن تازه‌ مقام‌های ارشد ایران دریافت. در حالی که تا همین چند سال پیش تهران با افتخار از گسترش نفوذش در چهار پایتخت عربی سخن می‌گفت، حالا عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در نشست گفتگوی تهران، با لحنی کاملا متفاوت سخن گفت. عراقچی با زبان و واژگان جدیدی صحبت کرد که نشان می‌دهد تهران به دنبال فاصله گرفتن از چارچوب هژمونی منطقه‌ای است که جمهوری اسلامی طی چند دهه گذشته به دنبال تحقق آن بوده و از سال ۲۰۱۱ براساس این راهبرد عمل کرده است. به همین دلیل، عراقچی اعلام کرد: «ایران خود را قدرتی سلطه‌جو نمی‌داند، بلکه کشوری قدرتمند در کنار همسایگانی قدرتمند است که در بافت منطقه‌ای انعطاف‌پذیر و به‌هم‌پیوسته نقش ایفا می‌کند.»

این چرخش بیانی تحولی قابل توجه است اگر واقعا نشان‌دهنده تغییر در ذهنیت رهبران جمهوری اسلامی باشد، نه صرفا یک تغییر تاکتیکی که در بهترین حالت تا چهار سال آینده ریاست‌جمهوری ترامپ ادامه یابد.

البته چرخش در گفتمان جمهوری اسلامی عمدتا ناشی از کاهش نفوذ منطقه‌ای تهران است، پدیده‌ای که پس از عملیات طوفان‌الاقصی و پاسخ اسرائیل به آن، به شکل قابل توجهی شدت گرفت. اسرائیل این فرصت را مغتنم شمرد تا به بازوهای منطقه‌ای جمهوری اسلامی در غزه، لبنان و سوریه ضربه بزند و درصدد بازتعریف خاورمیانه مطابق منافع خود برآید.

در چنین شرایطی، بازگشت ترامپ به صحنه قدرت به‌مثابه فرصتی برای بازتنظیم روابط و جایگاه‌ها در منطقه تلقی شد. ایران نیز کوشید از دریچه بهبود مناسبات با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی، موقعیت خود را تقویت کند. ریاض با استقبال از این تغییر مسیر، در واقع نوعی مشروعیت سیاسی به دیپلماسی همسایگی ایران بخشید. در اظهارات اخیر عراقچی نیز این واقعیت بازتاب یافته است: «ما نسبت به روابط با عربستان کاملا جدی هستیم. سیاست همسایگی که آغاز کرده‌ایم، راهبردی اساسی است و عربستان جایگاه کلیدی در آن دارد.»

فعالیت‌های دیپلماتیک عربستان سعودی، ازجمله تبادل هیئت‌های رسمی و سفر تاریخی شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان به تهران و دیدارش با رهبر جمهوری اسلامی، موید همین رویکرد است. همچنین نقش ریاض در تسهیل مذاکرات تهران و واشینگتن، چه مستقیم و چه با میانجی‌گری، نشان‌دهنده تمایل کشورهای حوزه خلیج فارس به حصول توافقی پایدار میان ایران و آمریکا است ــ توافقی که از شعله‌ور شدن بحران‌های جدید جلوگیری کند، به‌ویژه اینکه اسرائیل بی‌وقفه به دنبال کشاندن پای آمریکا به سمت تقابل و رویارویی با ایران است.

به‌صراحت می‌توان گفت که بهبود روابط ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس تاثیرگذارترین عامل محافظتی در استراتژی واشینگتن در قبال ایران است. در سایه این تحول، تهران علاوه بر خروج از انزوای منطقه‌ای این ادعا را ترویج می‌‌کند که ایران امنیت کشورهای همسایه را به هیچ وجه تهدید نمی‌کند. همچنین، جمهوری اسلامی می‌داند که این روابط باعث می‌شود پیوندهای مستحکم میان عربستان سعودی و آمریکا، واشینگتن را به خویشتن‌داری بیشتر در مذاکرات با تهران تشویق کند.

نقش محوری عربستان سعودی در ایجاد ثبات در منطقه خلیج فارس از همان نخستین سفر خارجی ترامپ به این منطقه آشکار بود. امروز نیز برای ایران روشن است که بدون همراهی عربستان هیچ توافقی میان تهران و واشینگتن از مشروعیت منطقه‌ای برخوردار نخواهد بود.

در ایران نیز این آگاهی وجود دارد که عربستان سعودی علاوه بر نقش غیرمستقیمی که در مذاکرات جاری دارد، پیوسته بر لزوم حمایت از روند گفتگوها تاکید می‌کند. برخی گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که پیش از آغاز مذاکرات کنونی، عربستان سعودی آمادگی‌اش برای میزبانی گفتگوهای ایران و آمریکا را اعلام کرده بود. در هر صورت، حمایت عربستان سعودی از مذاکرات به توافق میان واشینگتن و تهران مشروعیت و پذیرش منطقه‌ای می‌بخشد.

جمهوری اسلامی می‌داند که ارتباط خوب با عربستان سعودی نقش اسرائیل را در تقابل با تهران تضعیف می‌کند، زیرا تل‌آویو اساسا با اصل مذاکره مخالف است و می‌کوشد پای ایران را بار دیگر به میدان رویارویی نظامی بکشاند. از سوی دیگر، نقش عربستان سعودی در دیپلماسی منطقه‌ای تنها به حمایت از ایران محدود نمی‌شود. ریاض با تاکید بر لزوم خویشتن‌داری و کاهش تنش، می‌کوشد تهران را به سمت رفتاری مسئولانه‌تر سوق دهد و از فراهم شدن بهانه برای مداخلات احتمالی اسرائیل یا آمریکا جلوگیری کند.

با این حال، مهم‌تر از خود توافق آن است که منطقه بتواند از فضایی جدید برای ایجاد ساختاری تازه بهره گیرد، ساختاری که بر پایه احترام متقابل، همکاری اقتصادی و پرهیز از تحریک متقابل باشد. توافق ایران و عربستان سعودی این واقعیت را آشکار کرد که با کنار گذاشتن ذهنیت بازی‌های بی‌حاصل می‌توان به تفاهم‌های سیاسی سازنده دست یافت.

در حال حاضر، جمهوری اسلامی فرصت مناسبی در اختیار دارد تا در سایه اعتمادسازی و برداشتن گام‌های بلند در مسیر اطمینان‌بخشی به کشورهای منطقه، از شکوفایی اقتصادی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بهره ببرد.

برگرفته از ایندیپندنت عربی

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

© IndependentArabia

بیشتر از دیدگاه