جنگلهای بلوط زاگرس، یکی از زیستبومهای منحصربهفرد ایران، طی دهههای اخیر با تهدیدهایی گسترده و نگرانکننده مواجه شدهاند که در عوامل انسانی، تغییرات اقلیمی، کمبود اعتبارات حفاظتی و ضعف برنامهریزی و نظارت ریشه دارند.
این جنگلها که گسترهای از استانهای لرستان، کرمانشاه، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و بوشهر را در بر میگیرند، امروز در مسیر فرسایش، زوال و نابودی سریع قرار گرفتهاند، به شکلی که میتوان پیشبینی کرد در آینده نزدیک نشانی از آنها باقی نماند.
یکی از مهمترین عوامل تخریب این جنگلها، قطع بیرویه درختان بلوط بهمنظور تولید زغال است. بر پایه گزارشهای فعالان محیط زیست محلی، در برخی مناطق کوهستانی، درختان کهنسال با قدمتی تا ۸۰۰ سال تنها برای تهیه چند گونی زغال سوزانده میشوند.
کارشناسان بر این باورند که از سه درخت کهنسال، گاه با عمری بیش از ۵۰ سال، تنها یک گونی زغال تولید میشود که با قیمتی حدود ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان در بازار به فروش میرسد. این تناسب ناعادلانه و مخرب نشاندهنده بیارزشانگاری شدید منابع طبیعی در برابر منافع اقتصادی کوتاهمدت است.
بررسیهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان نشان میدهد یکی از دلایل اصلی تمایل به زغالگیری از درختان فقر گسترده و نبود فرصتهای شغلی در مناطق روستایی زاگرس است.
بسیاری از ساکنان این نواحی برای تامین معیشت خانواده خود ناگزیر به استفاده از منابع جنگلیاند. در کنار این عامل، کمبود نیروی حفاظتی نیز در بروز وضع فعلی نقش جدی دارد. در مناطقی همچون فیروزآباد کرمانشاه، علیرغم ادعای مسئولان مبنی بر حضور ۱۷ نیروی حفاظتی و وعده افزایش آن به ۳۲ نفر، میزان تخریب درختان نشان میدهد ظرفیت نظارتی و عملیاتی موجود پاسخگوی حجم تهدیدها نیست.
تخریب جنگلهای بلوط زاگرس به بهانه پروژههای عمرانی
در کنار زغالسازی، پروژههای عمرانی نیز از دیگر عوامل ویرانی جنگلهای بلوط محسوب میشوند. اسفندماه سال ۱۴۰۳، خبر تخریب بخشهایی از جنگلهای زاگرس در جاده شاهزاده احمد اندیمشک منتشر شد.
مطابق گزارش پایگاه خبری «رکنا»، این تخریب در پی عملیات عمرانی شرکت ملی نفت برای تعریض مسیر عبور ماشینآلات حفاری انجام شد. قطع و نابودی درختان بلوط و بادام در این پروژه اعتراض شدید فعالان محیط زیست را در پی داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
البته چنین وقایعی در منطقه زاگرس مسبوق به سابقهاند. مردادماه ۱۴۰۲، در منطقه دشت ارژن استان فارس، فعالان محیط زیست از قطع شش هزار اصله درخت بلوط برای احداث یک مسیر جادهای به طول هشت کیلومتر در تنگ بولهیات خبر دادند.
اگرچه این پروژه در چارچوب طرحهای توسعهای تعریف شد، نادیده گرفتن ارزش زیستمحیطی و تاریخی این درختان نشان از غفلت و ناکارآمدی درک اکولوژیکی تصمیمگیران دارد.
ارزش واقعی هر اصله درخت بلوط کهنسال برای طبیعت ایران بالغ بر ۲۰۰ هزار دلار
بر پایه نظر کارشناسان، ارزش هر اصله درخت بلوط از منظر اقتصادی، زیستمحیطی و اکولوژیکی بالغ بر ۲۰۰ هزار دلار براورد میشود. جنگلهای بلوط زاگرس در تامین ۴۰ درصد آب شیرین ایران هم نقش مستقیمی دارند و هر هکتار از آنها سالانه بیش از ۲.۵ تن ریزگرد را تصفیه میکند. با وجود این اهمیت، مدیران و مجریان پروژههای عمرانی غالبا بدون ارزیابی زیستمحیطی به تخریب این جنگلها اقدام میکنند.
نمونهای تلختر از این تخریبها مربوط به سال ۱۳۹۹ است؛ زمانی که برای ساخت یک جاده دسترسی به روستای وزوه در منطقه پشتکوه، دستکم چهار هزار درخت بلوط قطع شد، در حالی که جمعیت این روستا تنها ۱۰ خانوار بود.
اما خطر فراتر از قطع درختان است. اردیبهشتماه ۱۴۰۴، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، از پدیده زوال درختان بلوط خبر داد. به گفته رسول اشرفیپور، قامت درختان بلوط بهشدت کاهش یافته است و امروز در بهترین شرایط، ارتفاع آنها به چهار یا پنج متر میرسد، در حالی که میانگین پیشین تا ۲۵ متر بود. او افزود: در دهههای گذشته، رویکرد به جنگلهای زاگرس بر پایه عقلانیت نبود و بهرهبرداری بیرحمانه برای زغالگیری باعث نابودی تودههای جنگلی شد.
به گفته او، بیش از ۹۰ درصد جنگلهای زاگرس به شاخهزارهایی کمجان بدل شدهاند و روند تجدید حیات طبیعی بهندرت در آنها رخ میدهد.
چرای بی رویه دامها دیگر عامل زوال جنگهای زاگرس
یکی از عوامل مهم در زوال این جنگلها چرای بیرویه دامها است. پروفسور هانس دیتر نپ، بومشناس آلمانی، در سال ۱۳۹۳ هشدار داد که چراگاههای زاگرس بیش از توان خود در معرض چرای دام قرار گرفتهاند.
آمارها نشان میدهد در حالی که ظرفیت مجاز دام در جنگلهای زاگرس ۱۶ میلیون راس است، اکنون بیش از ۳۶ میلیون دام در این منطقه میچرند. این رقم نهتنها تعادل طبیعی را برهم زده، بلکه موجب نابودی بیبازگشت بخش بزرگی از تنوع زیستی زاگرس شده است.
مرتضی ابراهیمیرستاقی، عضو سابق شورای جنگل کشور، وضعیت فعلی زاگرس را فاجعهای ملی توصیف و تاکید کرد که مدیریت این بحران از توان یک سازمان خارج است و کل دولت باید با رویکردی فراگیر برای نجات زاگرس وارد عمل شود.
در همین راستا، فعالان محیط زیست معتقدند توقف فوری تولید زغال از درختان بلوط، اجرای طرحهای معیشتی جایگزین برای روستاییان، تقویت ساختار حفاظتی منابع طبیعی و اجرای برنامه کاشت نهال از جمله اقدامهای ضروری در کوتاهمدت و میانمدتاند.
یکی از طرحهایی که در سالهای اخیر با هدف ترمیم جنگلهای ایران آغاز شد، «طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت» است که در شهریور ۱۴۰۱ تصویب و اجرا شد. بنا بر اعلام رضا احمدی، مجری طرح، اجرای موفق این برنامه به منابع مالی دولتی نیاز دارد؛ اعتباری که طی دو سال اخیر بهطور کامل تامین نشده است.
برنامهریزی انجامشده نشان میدهد ۴۶ درصد این طرح در محدوده جنگلی زاگرس اجرا خواهد شد؛ منطقهای که طی دو دهه۱۳۸۰ و۱۳۹۰، بیش از یک میلیون هکتار از جنگلهایش را از دست داده است.
در این میان، بسیاری از نهادهای مردمی نیز بهصورت داوطلبانه به کاشت نهال در مناطق آسیبدیده اقدام کردهاند، اما نبود حمایت سازمانیافته از این اقدامها، روند احیای زاگرس را با چالش مواجه کرده است.
در نهایت، باید گفت جنگلهای بلوط زاگرس، بهعنوان بخشی جداییناپذیر از هویت اکولوژیک ایران، اکنون در برابر موجی از تهدیدهای انسانی و طبیعی قرار دارند؛ از تولید زغال گرفته تا فعالیتهای عمرانی و از چرای بیرویه تا خشکسالی و کمبود رطوبت خاک. این روند، تنها به نابودی جنگل ختم نمیشود، بلکه امنیت آبی، تنوع زیستی، پایداری اقلیمی و آینده زیستمحیطی ایران را در معرض تهدید قرار داده است.