تحولات اخیر عربستان سعودی بهویژه تحت رهبری محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور، توجه جهانیان را جلب کرده است. اصلاحاتی که محمد بن سلمان در حوزههای مختلف، ازجمله حقوق شهروندی، وضعیت زنان، ساختار اقتصادی، صنعت گردشگری، سیاست خارجی و مبارزه با افراطگرایی دینی به اجرا گذاشته است نهتنها کشورش را وارد مرحلهای تازه کرده، که میتواند الگوی مناسبی برای دیگر کشورهای اسلامی باشد- کشورهایی که با چالشهای مشابهی مواجهاند. افغانستان یکی از همین کشورها است که طی دهههای اخیر از مسیر توسعه و ثبات منحرف شده و درگیر افراطگرایی دینی، جنگهای نیابتی و بحرانهای پیاپی سیاسی و اقتصادی است.
در عربستان سعودی، محمد بن سلمان مجموعه اصلاحات گستردهای را آغاز کرد که در مرکز آن نوسازی اجتماعی و اقتصادی قرار دارد. یکی از مهمترین جنبههای این اصلاحات، گشودن فضا برای مشارکت بیشتر زنان در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. زنانی که تا همین چند سال پیش از رانندگی و کار در اماکن عمومی و حضور در استادیومها محروم بودند، اکنون در ادارهها، فروشگاهها، رسانهها و حتی در نهادهای امنیتی مشغول به کارند. این تغییرات تصویر عربستان را در سطح بینالمللی بهبود بخشیده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از منظر کشورهای اسلامی، عربستان مهد اسلام است و جایگاه نمادینی دارد. وقتی این کشور برای رفع محدودیتهای اعمالشده بر زنان گامهای جدی برمیدارد، جریانهایی چون طالبان در افغانستان که زن را به ماندن در خانه و حجاب اجباری وامیدارند زیر پرسش میروند. اگر عربستان سعودی که مهد ظهور اسلام است به این نتیجه میرسد که توسعه بدون مشارکت زنان ممکن نیست، چگونه میتوان توجیه کرد که زنان افغانستان حق آموزش، کار و حضور در جامعه را نداشته باشند؟ پیام اصلاحات بن سلمان برای جهان اسلام این است که اسلام با توسعه، آموزش و حقوق زنان نهتنها مخالف نیست، که اگر صحیح تفسیر شود، میتواند بستر چنین تحولاتی باشد.
افغانستان، که پس از سقوط سلطنت و سپس جمهوری محمد داوود خان وارد مرحلهای شد که در آن افراطگرایی دینی روز به روز گسترش یافت، امروز یکی از کشورهای قربانی همین رویکرد افراطگرایانه است. جنگ مجاهدین با ارتش سرخ شوروی پیشین، سپس ظهور طالبان و پس از آن حضور آمریکا و ناتو در افغانستان این کشور را به میدان رقابت قدرتهای منطقهای و جهانی تبدیل کرد. در این روند، نهادهای مدنی، ساختارهای آموزشی و ظرفیتهای اقتصادی این کشور نیز تضعیف و تخریب شدند. افغانستان از نظر منابع طبیعی و ظرفیتهای گردشگری کشوری غنی است، اما به دلیل نبود امنیت، حکومتداری ناپایدار و رشد افراطگرایی نتوانسته از این منابع بهره برداری کند.
در مقایسه، عربستان سعودی بر پایه درآمدهای نفتی، ساختار اقتصادیاش را بازسازی کرده و اکنون به دنبال تنوعبخشی به منابع درآمد خود است. شاهزاده محمد بن سلمان با طرح «چشمانداز ۲۰۳۰»، برنامهای بلندپروازانه را آغاز کرد که هدف آن کاهش وابستگی به نفت و توسعه گردشگری، فناوری، آموزش و زیرساختها است. اگر در افغانستان نیز امنیت برقرار شود و یک حکومت فراگیر مبتنی بر خواست مردم شکل گیرد، این کشور میتواند با تکیه بر منابع غنی معدنی اقتصادش را متحول سازد. اگر عربستان نفت دارد، افغانستان هم ثروت زیرزمینی فراوانی دارد که تاکنون دستنخورده باقی مانده است.
در حوزه گردشگری نیز شباهتهایی وجود دارد. عربستان سعودی با سرمایهگذاری عظیم در مناطق تاریخی، فرهنگی و طبیعی، میکوشد به یکی از مقاصد گردشگری در منطقه تبدیل شود. افغانستان نیز با طبیعت بکر کوهستانی، مناظر کمنظیر، آثار تاریخی تمدنهای باستانی، و میراث فرهنگی متنوع، میتواند مانند عربستان به الگوی توسعه گردشگری تبدیل شود، البته در صورتی که زیرساختها تقویت، امنیت تامین و روابط بینالمللی ترمیم شوند.
یکی از مهمترین محورهای اصلاحات محمد بن سلمان، مبارزه با افراطگرایی دینی بود. شاهزاده محمد بن سلمان نمیخواهد عربستان سعودی بار دیگر در مسیر افراطگرایی گام بردارد، بلکه خواهان بازگشت به اسلام معتدل و گشودن فضا برای آموزش مدرن، علم، فناوری و نوآوری است. افغانستان، که بیش از چهار دهه با گسترش افراطگرایی دست و پنجه نرم کرده، میتواند از این تجربه استفاده کند.
طالبان و دیگر گروههای بنیادگرا همواره برای توجیه خشونت از دین سوءاستفاده کردهاند، در حالی که تفسیرهای معتدل از دین مسیر تازهای برای ثبات و توسعه فراهم میکند.
اصلاحات شاهزاده محمد بن سلمان نهتنها میتواند برای افغانستان و سایر کشورهای اسلامی الگوی توسعه باشد، که نوعی بازخوانی مدرن از اسلام نیز بهشمار میآید- اسلامی که با علم، آزادی، عدالت اجتماعی و پیشرفت سازگار است. از این منظر، عربستان سعودی میتواند، برخلاف تصور رایج، به الگوی الهامبخش تحول در جهان اسلام تبدیل شود.