ریزگردها از مرز گذشتند؛ نفس مرکز هم به شماره افتاد

بحران ریزگردها در ایران محصول سال‌ها بی‌توجهی ساختاری به ظرفیت‌های اقلیمی و سوءمدیریت منابع طبیعی است

مردی سوار موتورسیکلت و تعداد خودروی سواری در حال عبور از خیابان که انباشته از آلاینده‌ها است-ایرنا

طوفان‌های گردوغبار در هفته اخیر بار دیگر بخش‌های گسترده‌ای از ایران را دربر گرفت و تا استان‌های قم، البرز و تهران پیش‌روی کرد. همچنین مدارس و اداره‌های بسیاری از استان‌ها مانند خوزستان، ایلام، همدان، کرمان و کرمانشاه را به تعطیلی کشاند و از فاجعه‌ای بزرگ پرده برداشت، اینکه برخلاف سال‌های گذشته حالا فقط استان‌های مرزی با این پدیده دست‌وپنجه نرم نمی‌کنند، بلکه نشانه‌های نگران‌کننده نفوذ این بحران به استان‌های مرکزی نیز مشاهده می‌شود. به عبارت دیگر، پدیده‌ای که زمانی مشکلی منطقه‌ای و مرزی تلقی می‌شد، اکنون به تهدیدی سراسری تبدیل شده است. آن هم در شرایطی که مسئولان دولتی همچنان وعده حل این معضل را به فردای نیامده حواله می‌کنند.

«نماینده اهواز در مجلس، با هشدار درباره وخامت اوضاع و خشکی هورالعظیم، از عملکرد دولت، وزارت امور خارجه و سازمان حفاظت محیط زیست انتقاد کرد.» «معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز اعلام کرد که تنها طی ۷۲ ساعت بیش از دو هزار نفر به دلیل مشکلات قلبی و تنفسی ناشی از آلودگی هوا به مراکز درمانی این استان مراجعه کرده‌اند.» «آلودگی هوا در استان ایلام نفس مردم را گرفت، به‌طوری‌که پروازها لغو و ادارات تعطیل شدند.» «هم‌زمان با تشدید آلودگی هوا، مدارس و دانشگاه‌ها در دست‌کم چهار استان کردستان، لرستان و بوشهر تعطیل شدند.» «به گفته رئیس اداره حفاظت محیط زیست سردشت، میزان ریزگردها در این استان بیش از ۸ برابر حد مجاز و استانداردهای جهانی است و هوای این منطقه در وضعیت سیاه قرار دارد.» «هوای بسیاری از شهرهای کرمانشاه به دلیل گردوغبار در وضعیت خطرناک قرار گرفته است.» «مدارس استان‌های زنجان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی تعطیل شدند.» «سامانه گردوغبار که از جنوب غرب وارد کشور شده، حالا به پایتخت نیز رسیده است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این‌ها تنها بخشی از تیترهایی است که طی روزهای اخیر درباره اوج‌گیری دوباره ریزگردها در ایران منتشر شده است، تیترهایی تکراری که آشکار می‌کنند بحران ریزگردها، به‌رغم تهدیدآمیز بودنشان برای سلامت و جان مردم، همچنان بدون راهکار موثر ادامه دارد و سال‌ها وعده و برنامه‌های ناکارآمد، جز انفعال و تکرار بحران، حاصل دیگری نداشته است.

حالا نیز مسئولان دولتی گفته‌اند که منشا ریزگردها کشورهای منطقه ازجمله عربستان سعودی و عراق‌اند. با این حال، جمهوری اسلامی همچنان هیچ برنامه فعال و موثری برای رایزنی با کشورهای منطقه طرح‌ریزی نکرده است.

سرانجام سال‌ها انفعال و سوءمدیریت

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، به‌تازگی اعلام کرده است که وزارت امور خارجه تقویت دیپلماسی محیط زیستی را در دستور کار قرار داده است و دولت نیز برای مقابله با کانون‌های داخلی فرسایش خاک، برنامه‌هایی همچون نهال‌کاری، آبخیزداری و آبخوان‌داری را دنبال می‌کند.

سخنگوی دولت ضمن سلب مسئولیت تلویحی از جمهوری اسلامی گفت که «منشا بخش قابل‌توجهی از گردوغبار در خارج از ایران و از سوی دو کشور عراق و عربستان است».

با هر بار تشدید بحران ریزگردها، مسئولان جمله‌هایی از این دست را تکرار می‌کنند، اما واقعیت این است که طی سال‌های گذشته هیچ‌یک از این وعده‌ها و برنامه‌ها به نتیجه ملموسی نرسیده‌اند و اغلب در حد مصوبه و کاغذ باقی مانده‌اند.

اکنون نیز در شرایطی که میلیون‌ها نفر در معرض هوای آلوده قرار دارند، سخنگوی دولت اعلام می‌کند که موثرترین اقدام انجام‌شده «فعال شدن دبیرخانه مقابله با گردوغبار» در سازمان حفاظت محیط زیست است، اقدامی که در مقایسه با گستردگی و عمق بحران بیشتر به نوعی واکنش اداری نمادین شباهت دارد تا راه‌حلی عملی و موثر. حال آنکه بحران ریزگردها در ایران محصول سال‌ها بی‌توجهی ساختاری به ظرفیت‌های اقلیمی و سوءمدیریت منابع طبیعی است.

روزنامه پیام ما در گزارشی به این موضوع اشاره کرد و نوشت: «توسعه شتاب‌زده و پروژه‌محور، بدون ارزیابی‌های زیست‌محیطی، فرسایش خاک، جنگل‌زدایی، تخریب مراتع و سدسازی‌های بی‌رویه را به کشور تحمیل کرده و به نابودی تدریجی تالاب‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی انجامیده است. این روندهای مخرب طبیعتی را که زمانی خود نقش حفاظتی در برابر پدیده‌هایی چون گردوغبار داشت، به منشا تولید ریزگرد تبدیل کرده است.»

بر مبنای این گزارش، سرزمین‌هایی که روزگاری به واسطه پوشش گیاهی‌شان خاک را در جای خود نگاه می‌داشتند، امروز به کانون‌های فعال گردوغبار بدل شده‌اند. این ذرات معلق در سکوت در ریه‌های مردم نفوذ می‌کنند و سلامت میلیون‌ها نفر را به خطر می‌اندازند.

پهنه‌های آبی ایران، کانون ریزگردها

کارشناسان تاکید می‌کنند که بحران ریزگردها تنها مسئله‌ای زیست‌محیطی نیست، بلکه نتیجه مستقیم ضعف سیاست‌گذاری، نبود آینده‌نگری، و انکار پیوند میان طبیعت و سلامت انسانی است. در نتیجه همین ضعف امروز، از کارون تا زاینده‌رود، از گاوخونی تا هورالعظیم خشک، به کانون ریزگردها تبدیل شده‌اند و شگفت اینکه در بیشتر این خشک‌شدن‌ها ردپای سدسازی‌های بی‌رویه و دخالت‌های انسانی مانند برداشت نفت از هورالعظیم وجود دارد.

ساخت سد روی رودخانه‌های اصلی، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک، جریان طبیعی آب را مختل کرده و به خشک شدن تالاب‌ها، دشت‌ها و اراضی پایین‌دست منجر شده است. همچنین کاهش حقابه پهنه‌های آبی مانند هامون، آن‌ها را به بیابان‌های خشک و منشا دائمی ریزگرد بدل کرده و در نهایت خشکی رودخانه‌ها نیز در گسترش و تشدید بحران ریزگردها در ایران نقش مهمی داشته است.

با خشک شدن رودخانه‌هایی مانند زاینده‌رود، کارون، کرخه و هیرمند، مناطق پایین‌دست که پیش‌تر مرطوب و پوشیده از گیاه بودند، به اراضی خشک و بی‌جانی بدل شده‌اند. این زمین‌های ترک‌خورده و بدون پوشش گیاهی، با هر وزش باد به‌راحتی ذرات خاک را به هوا می‌فرستند و به کانون‌های فعال گردوغبار بدل می‌شوند.

فعالیت‌های نفتی در تالاب هورالعظیم نیز به‌ویژه توسعه میدان‌های نفتی مانند یاران، آزادگان و سهراب، تاثیرات زیست‌محیطی قابل‌توجهی داشته است. این پروژه‌ها اغلب بدون پیوست‌های محیط زیستی و با تصویب نهادهای امنیتی آغاز شده‌اند که به تخریب زیستگاه‌های طبیعی و افزایش پدیده ریزگردها در منطقه منجر شده است.

خشک شدن تالاب هورالعظیم نه‌تنها به از بین رفتن تنوع زیستی و زیستگاه‌های حیوانات منجر شده، بلکه به دلیل کاهش رطوبت خاک زمینه‌ساز افزایش گردوغبار و آلودگی هوا در خوزستان و مناطق همجوار شده است. فعالان محیط زیست و کارشناسان بارها درباره این روند هشدار داده‌اند، اما تاکنون برای جلوگیری از تخریب بیشتر تالاب اقدام موثری صورت نگرفته است.

برای درک وسعت فاجعه گسترش ریزگردها می‌توان به نقل قولی از محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت دولت چهاردهم، اشاره کرد که گفته است، آلودگی هوا سالانه جان ۵۰ هزار نفر را در ایران می‌گیرد.

در ایران، ریزگردها یکی از جدی‌ترین تهدیدهای زیست‌محیطی برای سلامت عمومی محسوب می‌شوند. این ذرات معلق بسیار ریز، به‌ویژه آن‌هایی که قطر کمتر از ۲.۵ میکرون دارند، به‌راحتی وارد ریه‌ها می‌شوند و می‌توانند به جریان خون نفوذ کنند. نتیجه این فرایند، افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن تنفسی مانند آسم، برونشیت مزمن، و حتی سرطان ریه است. همچنین ممکن است ریزگردها در ریه‌ها و سیستم قلبی‌عروقی التهاب ایجاد کنند و موجب افزایش فشار خون، اختلالات ضربان قلب، و در نهایت سکته قلبی و مغزی شوند.