هشدار: محتوای این گزارش ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد.
رسانههای داخلی ایران روز چهارشنبه سوم اردیبهشت، ویدیو و تصاویری را از مرد جوانی منتشر کردند که به آزار جنسی کودکان در تهران متهم است. تاکنون پنج نفر از این فرد شکایت کردهاند، اما پلیس آگاهی احتمال میدهد شمار قربانیان بیشتر باشد.
آزار جنسی کودکان در معابر و فضاهای عمومی پدیدهای هولناک است که در کشورهایی با آسیبهای اجتماعی گستردهتر و در جوامعی که حکومتها از برقراری امنیت اجتماعی ناتواناند، شیوع بیشتری دارد.
متجاوزان سریالی کودکان معمولا از الگوهای مشترک از جمله استفاده از دروغ، فریب و ارعاب و زور برای به دام انداختن قربانیان استفاده میکنند. در مورد اخیر نیز آنطور که در گزارشها آمده، متهم با ترفندهایی از جمله معرفی خود بهعنوان مامور شهرداری و استفاده از لباس مبدل، کودکان را فریب میداده، آنها را سوار موتور میکرده و به بیابانهای اطراف تهران میبرده و سپس به آنها تجاوز میکرده است.
بر اساس گزارش پلیس آگاهی تهران، او ویدیوها و تصاویر تکاندهنده این اقدامهای مجرمانه را در گوشیاش نگهداری میکرد و این شواهد صحت ادعاهای شاکیان را تایید میکند. در ویدیوهایی که از این متهم منتشر شد، او میگوید که خود در کودکی قربانی تجاوز شده است. او همچنین اعتراف میکند که کودکان را در محلههای شوش، مشیریه، خراسان و افسریه انتخاب میکرد و با پوشیدن لباس شهرداری بهعنوان مامور به سمت کودکان میرفت و آنها را میترساند و سپس با موتور به خانه خود در مشیریه منتقل میکرد و با قرار دادن قرص خوابآور داخل کیک و خوراندن به کودکان آنها را بیهوش و سپس به آنان تجاوز میکرد.
این پرونده که تاکنون پنج شاکی دارد، هماکنون در اختیار قاضی اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران، قرار دارد. پلیس آگاهی تهران، با استناد به ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری، مجوز انتشار تصاویر متهم را صادر کرده است، زیرا این احتمال وجود دارد که قربانیان دیگری هم در این پرونده وجود داشته باشد که با خبر بازداشت متهم و دیدن تصاویرش، او را شناسایی و برای شکایت اقدام کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر اساس اعلام معاون جنایی پلیس تهران بزرگ، متجاوز سریالی کودکان اسفندماه گذشته در پی گزارش بیمارستانی در تهران مبنی بر مشاهده آثار آزار و اذیت و تجاوز به یک کودک، شناسایی و دستگیر شد.
روزنامه دولتی ایران چهاردهم اسفند در گزارشی تحت عنوان «افشای راز جنایتهای سیاه»، جزئیاتی از این پرونده را شرح داد و نوشت که «ماجرا از زمانی آغاز شد که پدری با نگرانی به پلیس مراجعه کرد و از ناپدید شدن پسر چهار سالهاش در یکی از محلات تهران خبر داد. پس از ساعاتی جستجو، کودک پیدا شد اما وضعیت جسمی نامناسب او موجب شد پرونده وارد مرحله جدیدی شود.»
در گزارش ارگان رسانهای دولت آمده بود: «بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته در منطقه نشان داد فردی لاغراندام که لباس یکی از ارگانهای خدماتی را به تن داشت و پلاک موتورسیکلتش را پوشانده بود، کودک را سوار موتور کرد و چند ساعت بعد همان حوالی رها کرد.»
متهم ۲۸ ساله تجاوز سریالی به کودکان در همان بازه زمانی، در شهرستان پرند شناسایی و دستگیر شد. او ابتدا منکر اتهاماتش بود اما پس از مواجهه با اسناد و مدارک، به ربودن و آزار حداقل چهار کودک اعتراف کرد.
در بازرسی از خانه متهم، دو نوجوان نیز حضور داشتند که یکی از آنان مدعی بود از دوستان متهم است و دیگری اعلام کرد به دلیل نداشتن سرپناه، در خانه متهم زندگی میکند. بررسی گوشی متهم نیز نشان داد که او از تعرضهایش به کودکان فیلمبرداری و برخی از این تصاویر را در کانالهای تلگرامی خاص منتشر میکرد.
طبق اعلام پلیس در آن زمان، تعداد قربانیان و شاکیان این پرونده، سه نفر بودند که بین دو تا ۱۰ سال سن داشتند و با نقشهای مشابه ربوده شده بودند. اما اکنون تعداد قربانیان و شاکیان به شش نفر رسیده است. این احتمال وجود دارد که در پی انتشار ویدیو و تصاویر متهم، تعداد قربانیان و شاکیان بیشتر نیز شود.
این نخستین بار نیست که موضوع تعرض و آزار جنسی کودکان به شکل سریالی یا فردی خبرساز میشود. بهتازگی گزارشهای مربوط به آزار جنسی معلمی در یک مدرسه پسرانه در شهرری بهشدت افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دارد. پیش از آن نیز، پرونده آزار جنسی دانشآموزان یک دبیرستان پسرانه در غرب تهران و پرونده آزار جنسی یک مربی فوتبال خشم عمومی را برانگیخته بود.
فعالان حقوق کودک بارها درباره پروندههای تعرض جنسی به کودکان کار هشدار دادهاند. به گفته آنها، موارد زیادی از سوءاستفاده و آزار جنسی کودکان از سوی باندهای قاچاق انسان یا افراد سودجو گزارش شده است، اما بسیاری از این موارد به دلیل ترس، فقر و نبود حمایت قانونی، هرگز رسانهای نمیشوند.
در کنار آموزش و آگاهیرسانی، مهمترین اقدام در جهت محافظت از کودکان و زنان، تامین امنیت عمومی معابر و فضاهای اجتماعی است اما امنیت عمومی صرفا به معنای حضور فیزیکی نیروی انتظامی در خیابانها نیست، بلکه مفهومی چندلایه و ساختاری دارد که باید از طریق طراحی شهری ایمن، نظارت هوشمند، پاسخگویی نهادهای قضایی و حمایت واقعی از قربانیان خشونت تقویت شود.
در بسیاری از موارد، فقدان نور کافی، وجود مکانهای متروک یا طراحیهایی که نظارت اجتماعی را کاهش میدهند، به متجاوزان اجازه میدهد بدون واهمه، قربانیانشان را انتخاب کنند. نبود دوربینهای نظارتی در مکانهای پرخطر، کمبود گشتهای امنیتی آموزشدیده و فقدان حضور مددکاران اجتماعی در محیطهای آسیبپذیر از جمله عواملیاند که فضای شهری را برای زنان و کودکان ناامن میکنند.
با این حال، در شرایطی که امنیت عمومی عملا به حال خود رها شده، دستگاههای نظارتی و امنیتی با صرف منابع قابلتوجه، بر کنترل پوشش و رفتار زنان در فضاهای عمومی متمرکز شدهاند. نصب دوربینهای نظارتی برای شناسایی زنان مخالف حجاب اجباری، استفاده از فناوری تشخیص چهره برای سرکوب اعتراضها و حضور پررنگ نیروهای امنیتی در تجمعهای اعتراضی مسالمتآمیز، نشان میدهد که اولویت حاکمیت نه حفاظت از جان شهروندان، بلکه کنترل آنها است.
این رویکرد نهتنها به افزایش احساس ناامنی در جامعه منجر میشود، بلکه زمینه بیاعتمادی به نهادهای انتظامی را نیز فراهم میکند و زنان و کودکان بهعنوان گروههای آسیبپذیر، بیش از دیگران هزینه این ناکارآمدی و سوگیری را میپردازند.