تهران اغلب کوشیده است با بلوف زدن پیش رود، وانمود کند چیزی از دست نداده و در نگاه جهان چندان ضعیفتر نشده است، و در عین حال خواستار «غرامت» برای جنگ است.
از زمان پایان جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل در ۲۴ ژوئنــ جنگی که حملات هوایی اسرائیل و آمریکا برنامه هستهای جمهوری اسلامی را دو سال عقب راند، برنامه موشکی بالستیکش را چند پله پایین آورد و بسیاری از مقامهای عالیرتبه نظامی و هستهای کشته شدندــ تهران در حال دستوپا زدن و تقلا است.
پس از جنگ، جمهوری اسلامی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را اخراج کرد و بیش از یک ماه از گفتوگو با آنها سر باز زد.
جمهوری اسلامی حاضر به گفتوگو با آمریکا نشد. آماده بود با بریتانیا، آلمان و فرانسه صحبت کند، اما نه گفتوگویی واقعی که به معضل جدید از دست دادن بخش زیادی از اهرم فشارش بپردازد. در واقع، تهران اغلب وانمود میکرد چیزی از دست نداده و جایگاهش در نگاه جهان تضعیف نشده است، و در عین حال خواستار «غرامت» برای جنگ بود.
اکنون سه کشور اروپایی بریتانیا، آلمان و فرانسه پس از سالها مدارا با او از بیم اینکه ممکن است تهدیدشان کند، با تهران مانند همان تهدیدی برخورد میکنند که واقعا هست و در مقابل تهدیدش میکنند که اگر تا ۲۹ اوت امتیاز واقعی ندهد، مکانیسم ماشه تحریمهای جهانی را بازمیگرداند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این نوعی «کیشومات» برای جمهوری اسلامی است، زیرا این بار هیچ کارتی برای بازی ندارد. در گذشته، هر بار که آژانس یا سه کشور اروپایی تهران را محکوم یا تهدید میکردند، جمهوری اسلامی سانتریفیوژهای بیشتری میساخت و اورانیوم بیشتری غنیسازی میکرد تا غرب بابت این فشار هزینه بپردازد.
اما اسرائیل به برنامه هستهای جمهوری اسلامی آسیب زده و ایران همچنان از لحاظ پدافند هوایی آسیبپذیر است، به این معنا که چند ماه یا حتی چند سال طول میکشد تا بتواند پیشرفتی معنادار در برنامه هستهای داشته باشد.
هرگونه پیشرفت فقط گامهایی متزلزل و کودکانه خواهد بود
حتی این پیشرفت گامهایی کوچک و متزلزل برای بازگرداندن آنچه پیشتر داشت محسوب میشود. و بعید است این اتفاق بیفتد، زیرا جمهوری اسلامی میداند اسرائیل میتواند پیش از رسیدن ایران به آستانه دستیابی به بمب هستهای، دوباره حمله کند.
جمهوری اسلامی میتواند از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود، اما این تهدید اکنون نسبت به قبل از جنگ ۱۲ روزه بسیار کماثرتر است، زیرا برنامه هستهای جمهوری اسلامی آسیب دیده است. بنابراین یا باید موافقت کند که غنیسازی اورانیوم را تا مدتی کنار بگذارد، یا به پیشنهاد موقت اروپاییها تن دهد که مهلت انقضای مکانیسم ماشه حدود شش ماه، از اکتبر ۲۰۲۵ تا آوریل ۲۰۲۶، تمدید شود.
تا آن زمان، رهبر جمهوری اسلامی میتواند امیدوار باشد که توجه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، به جای دیگری معطوف شود. چه بسا موعد بازگشت تحریمها بیش از یک بار تمدید شود و خامنهای امیدوار باشد که در اسرائیل رهبری جدید روی کار آیدــ گرچه اسرائیل در موضوع ایران تقریبا متحد و متفق است.
جریانهای تندرو در جمهوری اسلامی از «پاداش» به اسرائیل خشنود نخواهند بود
البته تمدید موعد بازگشت تحریمها ممکن است بهمعنای پذیرش نوعی تعلیق ناگفته در غنیسازی اورانیوم طی ۶ تا ۸ ماه آینده باشد، اما اکنون جمهوری اسلامی هنوز مشغول آواربرداری است و در هر حال قادر به غنیسازی نیست. همچنین، تندروترین جناحهای جمهوری اسلامی از «پاداش» به اسرائیل و غرب خشنود نخواهند بود و ممکن است در مورد پذیرش تداوم تهدید بازگشت تحریمها در دور بعدی مذاکرات محتاط باشندــ اما چه گزینههای دیگری پیش رو دارند؟
البته، رهبر جمهوری اسلامی در ماه ژوئن نیز با معضلی مشابه روبهرو شد و تصمیم گرفت عزم اسرائیل و آمریکا را بیازماید.
اکنون که تقریبا همه فرماندهان نظامی و اطلاعاتی که به او توصیه میکردند در برابر غرب سختگیر باشد کشته شدهاند، به نظر میرسد او بیشتر مایل باشد به جناحی گوش دهد که به او میگوید مذاکره تنها راه پرهیز از جنگی دیگر و بقا است.
در هر حال، به نظر میرسد خامنهای یا باید «جام زهر» امتیازهای دیپلماتیک را بنوشد یا با حملات هوایی بیشتر مواجه شود، که شاید دفعه بعد مستقیم شخص او را هدف بگیرند.
ترجمه از اورشلیم پست