در این اواخر جمهوری اسلامی ایران در چهار پایتخت عربی (بغداد، دمشق، بیروت و صنعا) و حتی در نوار غزه با چالشهای بیشماری روبهرو بوده است که نفوذش در جهان عرب را کاهش داده است. در حالیکه بسیاری از ناظران بر این باورند که هدف تلاشهای توسعهطلبانه رژیم ایران گسترش نفوذ در منطقه است، اما واقعیت این است که تهران قصد دارد از برتری منطقهایاش بهعنوان ابزاری برای وارد کردن فشار بر ایالات متحده و غرب استفاده کند، و با نفوذی که بر چهار پایتخت عربی یادشده دارد، علاوه بر دستیابی به منافع منطقهای، به منافع و اهداف بینالمللی نیز دست یابد.
البته تهدیدهای شبهنظامیان حوثی در دریای سرخ و تنگه بابالمندب و تداوم حمله به خطوط کشتیرانی بینالمللی به بهانه حمایت از غزه، تلاشی است برای دستیابی به توافقی با غرب تا به آزادسازی میلیاردها دلار مسدودشده ایران بینجامد. اگرچه جمهوری اسلامی ایران همواره بهدنبال زورآزمایی با قدرتهای بزرگ است، به محض وارد شدن در میدان رقابت مغلوب غرب به رهبری واشینگتن خواهد شد.
رژیم ایران از هر طرح و ترفندی استفاده کرد تا ایالات متحده را وادار کند از سیاست رویارویی کنار بکشد و واشینگتن را پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر آینده پشت میز مذاکره بنشاند. با این حال، ایالات متحده تحتتاثیر تلاشهای تهران قرار نگرفت و وضعیت رویارویی همچنان ادامه دارد. آمریکا به تهدید لفظی بسنده نکرد و گروههای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در منطقه را هدف حمله قرار داد. ارتش آمریکا به مواضع گروه شبهنظامی النجباء در عراق، شبهنظامیان حوثی در یمن و گروههای مسلح وابسته به رژیم ایران در سوریه (شرق فرات) حمله کرد. واشینگتن، با توسل به سیاست زور، پیام واضح و تندی به تهران فرستاد تا رژیم جمهوری اسلامی ایران از موضع قاطعانه آمریکا آگاه شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بنابراین، یکی از اصلیترین ضررهای جمهوری اسلامی ایران از دست دادن فرصت توافق با آمریکا است، بهويژه اینکه جمهوریخواهان و دموکراتها بر سر ترک سیاست «مهار ایران» با هم به توافق رسیدند.
رژیم تهران که قصد داشت راهبرد «وحدت میدانها» را ادامه دهد و میخواست درباره هر پرونده توافقی جداگانه منعقد شود (یعنی توافقی جداگانه درمورد حزبالله لبنان، درمورد حوثیهای یمن و توافق دیگری درمورد نیروهای حشدالشعبی عراق) تا از نقش گروههای نیابتیاش در هر پرونده سود بیشتری ببرد، فرصت دستیابی به توافق با واشینگتن را از دست داد. درواقع، رژیم جمهوری اسلامی ایران با این رویکرد امکان باجگیری از واشینگتن را از دست داد، زیرا بایدن برای پیشگیری از شکست در انتخابات پیشرو دیگر به تهدیدهای رژيم ایران اهمیتی نمیدهد.
واشینگتن نهتنها به سیاست رژیم ایران برای ایجاد بحران در جنوب لبنان، شمال عراق و دریای سرخ پی برد، بلکه متوجه شد که تهران میخواهد آمریکا به جای توافق فراگیر با او توافقهای جداگانه با هریک از گروههای شبهنظامی وفادار به رژیم ایران منعقد کند. در حالی که رژیم جمهوری اسلامی ایران پیوسته بر لزوم تفکیک پروندهها و انعقاد توافقهای متعدد اصرار میورزد، واشینگتن تاکید میکند که تنها راه برونرفت از این معضل دستیابی به یک توافق فراگیر است که شامل کلیه موارد باشد. به همین دلیل، آمریکاییها از طریق عمان و قطر آمادگی خود را برای حرکت به سمت انعقاد توافقی جامع به تهران اعلام کردند، اما سفیر جمهوری اسلامی ایران در دمشق، برای ادامه سیاست باجگیری، این پیشنهاد را رد کرد.
رژیم جمهوری اسلامی ایران از میزان ضرر و زیانش آگاه است و میداند که جنگ را باخته است و نمیخواهد از اندک کارتهای فشاری که در دست دارد بیش از این استفاده کند، اما این رژیم از تلاش برای بیثبات کردن منطقه تا حدی که آن را به سمت یک جنگ گسترده نکشاند دست نخواهد کشید. تردیدی نیست تا زمانیکه رژیم جمهوری اسلامی ایران روی کار باشد، منطقه همچنان در معرض خطر و تهدید خواهد بود، بهویژه اینکه همواره در اقدامهای طرف بازنده رفتارهای مخاطرهآمیزی نهفته است.
جنگ غزه طولانی است و، حتی به فرض برقراری آتشبس، ثبات و امنیتی که مردم منطقه آرزویش را دارند هنوز دور و دستنیافتنی است، بهویژه اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران رفتارش را تغییر ندهد و به جای توجه به وضعیت دشوار زندگی شهروندانش و احترام گذاشتن به قوانین بینالمللی حقوق بشر، باز هم در منطقه هرجومرج ایجاد کند.