مذاکرات صلح لیبی؛ ناچیز و دیرهنگام

بعد از ۹ ماه جنگ در لیبی، به یک باره توجهات رهبران جهان به این کشور معطوف شده

آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان پس از پایان نشست صلح در لیبی. برلین ژانویه ۲۰۲۰  - AFP

بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به همراه نمایندگان و رهبران سایر کشورهای اروپایی و عربی در روز یکشنبه راهی برلین خواهند شد تا در مذاکرات به شدت به تاخیر افتاده صلح لیبی به میزبانی آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان شرکت کنند.

حتی مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز جایی از برنامه شلوغ خویش برای حمله به ایران در توییتر را خالی کرده تا این در جلسه شرکت کند.

خیال بسیاری راحت است که چنین شخصیت‌های مهمی بالاخره گرد هم آمده تا مشکل جنگ چند ساله لیبی را حل کنند که فقط در مرحله اخیر آن منجر به جان‌سپاری ۲ هزار نفر و جابه‌جایی ده‌ها هزار نفر دیگر شده و یک پایتخت دیگر دنیای عرب را در آتش جنگ می‌سوزاند.

رنج و بدبختی مردم لیبی از سال ۲۰۱۱ و قیام مسلحانه به پشتیبانی ناتو علیه معمر قذافی، دیکتاتور دیرینه کشور، بدتر شده است. سرنگونی قذافی باعث شروع دوره‌ای جدید از هرج و مرج و جنگ داخلی در کشور شد. سازمان ملل و ماموران امدادی می‌گویند بسیار حیاتی است که به این جنگ پیش از ویرانی کامل تریپولی، پرجمعیت‌ترین شهر کشور، پایان داد.

توماس گاروفالو، دبیر کمیته بین‌المللی نجات لیبی با صدور بیانیه‌ای گفت: «خشونت جاری در لیبی باید متوقف شود.» و اشاره کرد سازمان وی به خاطر جنگ جاری در کشور مجبور به تعلیق بعضی از اقدامات امدادی خود در منطقه شده است. او گفت: «مردم لیبی در وحشت مداوم زندگی می‌کنند و وضعیت هرلحظه ممکن است بدتر شود.»

اما وقایع فعلی پیش از کنفرانس برلین حاکی از آن است که این نشست با شکست مواجه خواهد شد.

صرف‌نظر از اقدامات  فرانسه، رهبران غربی برای ماه‌ها درخواست برای مداخله در وضعیت لیبی را نادیده گرفتند، جایی که اکنون خلیفه هفتار، جنگ‌افروز یاغی، تحت حمایت امارات متحده عربی، عربستان سعودی و مصر علیه مقامات گماشته سازمان ملل در تریپولی جنگ به راه انداخته تا اداره کامل کشور را به دست گیرد.

هفتار اصرار دارد آنهایی که اکنون اداره تریپولی را در دست دارند «تروریست» هستند که به نظر کارشناسان اتهامی بسیار عجیب و غریب علیه فایض سراج، نخست وزیر دولت توافق ملی است که مردی با خلقی ملایم از خانواده‌ای اشرافی در لیبی است.

مجموعه گروه‌های مسلح غرب لیبی که حامی دولت تریپولی هستند معمولا گروه‌هایی قلدر‌مآبانه و لات منش بوده و بعضی از عناصر ایشان به گروه‌های اسلام‌گرای افراطی گرایش دارند. اما آنها به هیچ‌وجه افراطی‌تر و محافظه‌کارتر از گروه‌ شبه‌نظامی سلفی تحت حمایت عربستان سعودی نیستند که حامی هفتار بوده و به همان اندازه ظالم و خشن می‌باشند.

هفتار به احتمال زیاد نمی‌توانست به جایی که اکنون رسیده برسد اگر از دو ستون مهم حمایت بین‌المللی برخوردار نبود.

ستون اول حمایت پایدار نظامی از جانب امارات متحده عربی است که به خاطر حضور عناصری غیرقابل قبول و وابسته به اخوان المسلمین در دولت تریپولی آن را مشروع نمی‌شناسد و با ارسال پهپاد و تامین مالی مزدورهای سودانی و احتمالا روسی در حمایت از هفتار تحریم تسلیحاتی جاری را نقض کرده است.

ستون دوم فرانسه یکی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل است که علی رغم اقدامات دولت خویش و روند مذاکرات صلح که ظاهرا مورد حمایت وزارت امور خارجه آن است، همواره به نیابت از هفتار در امور لیبی مداخله دیپلماتیک می‌کند.

در طول چند ماه گذشته، فرانسه همواره قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و بیانیه‌های اتحادیه اروپا درباره لیبی را اغلب در کمال ناباوری سایرین، کمرنگ و بی‌تاثیر کرده است.

گرچه انگیزه مکرون مشخص نیست ولی احتمالا او این کار را اولا به خاطر علاقه سران غرب به دیکتاتورهای عرب از جنس هفتار کرده و مهم‌تر از آن، به خاطر درخواست حاکمان اماراتی و مصری از وی که خریدار میزان هنگفتی از تسلیحات فرانسوی هستند، به چنین کاری دست برده است.

مکرون حتی ایتالیا، که حامی دولت تریپولی بود را قانع کرده مهاجران را در بندرها نگاه دارد و کمک‌های خود به دولت لیبی را کاهش دهد. او حتی از قرار معلوم تمام قدرت خویش را به کار بست تا بعد از بمباران شهروندان عادی و کشتن ده‌ها مهاجر بی‌گناه توسط نیروهای هفتار، جلوی انتقادها از او را بگیرد.

برای ۹ ماه رهبران دنیا از مقابله با هفتار و اعتراض به وی برای خروج از مذاکرات صلح و به راه اندازی جنگ در سال گذشته ناکام مانده‌اند، کسی که در طول این زمان به نقض گسترده حقوق بشر در مناطق تحت اداره خویش دست برده از جمله ناپدید شدن سیهام سرگوا، کنشگر و قانون‌گذار، یا حملات مداوم وی به اماکن عادی و شهروندان در و اطراف شهر تریپولی.

اما بی‌اعتنایی رهبران غربی خلایی ایجاد کرده که ترکیه، یکی از معدود حامیان بین‌المللی دولت منصوب سازمان ملل در تریپولی، به اجبار پر کرده است.

اردوغان در هفته‌های اخیر از طرح‌های ترکیه برای تقویت نیروهای نظامی برای دفاع از تریپولی و مبارزان سوری با تجهیزات پیچیده پرده برداشت. این قماری شجاعانه توسط او بود تا متحدان خویش در تریپولی را خاطرجمع ساخته و تاثیر ترکیه در مدیترانه را تعمیق بخشد.

فرانسه، مصر، یونان، امارات و قبرس با اعتراض به این مداخله، ترکیه را متهم به نقض تحریم تسلیحاتی می‌کنند که طرفداران هفتار برای سال‌ها نقض کرده‌اند، آنها همچنین ادعا می‌کنند ترکیه به دنبال دستیابی کامل به منابع گسترده در بستر دریای مدیترانه است. اتحادیه اروپا هم با انتقاد از ترکیه در این ماجرا اظهارنظر کرد.

با این وجود هنوز خبری از پیگیری نشست صلح لیبی نبود.

بعد در ۱۳ ژانویه پوتین و اردوغان چند روز بعد از آنکه طرفین را راضی به آتش‌بس کردند، با بردن سراج و هفتار به مسکو برای پیگیری مذاکرات صلح، غرب را مات و مبهوت نمودند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این مذاکرات به جایی نرسید چرا که هفتار با قهر جلسه را ترک کرد. اما ایشان خط بطلانی بر این باور کشیدند که غرب می‌تواند اهداف تیره و تاریک خود برای لیبی را با واگذاری تصمیم‌گیری به محمد بن‌زاید، ولیعهد بلندپرواز ابوظبی و معمار سیاست خارجه امارات پی بگیرد.

عدم سیاست مشخص درباره لیبی توسط غرب نه تنها باعث شد ترکیه بتواند به توافقی مهم در زمینه تجارت دریایی با لیبی دست یابد که مدت‌ها برای منافع تجاری و استراتژیک خود به دنبال آن بود، بلکه به دشمن قسم‌خورده غرب، پوتین اجازه داده است بعد از شکست غرب  در سوریه، تعیین‌ سرنوشت و حاکم کشور عربی مهم دیگری را نیز عهده‌دار شود.

قصان سلامی نماینده سازمان ملل برای لیبی و دستیارانش اکنون ماه‌هاست از رهبران غربی عاجزانه درخواست دارند رویکرد خویش در لیبی را تغییر دهند و حتی درباره فاجعه انسانی جاری در این کشور و احتمال ظهور مجدد داعش در نتیجه هرج و مرج فعلی در نشست شورای امنیت اخطاری جدی داده‌اند.

اما تنها بعد از نشست مسکو بود که مرکل و مکرون به ناگهان به تکاپو افتادند تا کنفرانس صلح در برلین را پی بگیرند.

با شروع مذاکرات بسیاری از لیبی‌ها نسبت به آن بدبین هستند و شک دارند هیچ یک از بازیگران عرصه بین‌المللی نفع ایشان را در نظر داشته باشد و به این نتیجه رسیده‌اند که کشور آنها چیزی نیست جز عرصه بازی قدرت‌های جهانی بر سر دستیابی به قدرت در منطقه.

© The Independent