اسرائیل و آمریکا پیش از پایان دوره ترامپ به تغییر رژیم ایران دست‌ می‌یابند؟

اگر و هنگامی که خامنه‌ای بمیرد، و در صورت بروز درگیری طولانی میان جناح‌های رقیب بر سر اینکه چه کسی کنترل تهران را در دست گیرد، ممکن است اسرائیل، آمریکا و غرب – با مهارت، ظرافت و اندکی خوش‌شانسی – بتوانند از چنین فرصتی برای کمک به تغییر رژیم استفاده کنند

برخی مقامات اسرائیلی در هفته‌های اخیر به طور فزاینده‌ای با انتشار تهدیدهای ناشناس علیه جمهوری اسلامی در رسانه‌های جهانی و اسرائیلی تلاش کرده‌اند تا تهران را از ادامه تلاش برای بازسازی برنامه‌های تسلیحات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک خود بازدارند. یکی از تازه‌ترین این تهدیدها این بود که اسرائیل باید همراه با ایالات متحده برای تغییر رژیم در ایران پیش از پایان دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۹ تلاش کند.

در حالی که اسرائیل باید راه‌های گوناگونی را برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای و نیز برای جلوگیری از ساخت زرادخانه‌ای از موشک‌های بالستیک که بتواند سپر دفاع موشکی ارتش اسرائیل را از کار بیندازد، جست‌وجو کند، همچنان مهم است که راهبردهای اورشلیم واقع‌بینانه باشند.

یونا جرمی باب در مقاله‌ای در اورشلیم‌پست می‌نویسد، احتمال اینکه اسرائیل و آمریکا بتوانند تا سال ۲۰۲۹ تغییر رژیم در ایران را ایجاد یا کنترل کنند، مبهم است. ممکن است فرصت‌هایی داخلی برای تحقق این هدف وجود داشته باشد. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ۸۶ سال دارد و در سال‌های اخیر بارها بیمار شده است.

به عقیده نویسنده اورشلیم‌پست، اگر و هنگامی که او بمیرد، و در صورت بروز درگیری طولانی میان جناح‌های رقیب بر سر اینکه چه کسی کنترل تهران را در دست گیرد، ممکن است اسرائیل، آمریکا و غرب – با مهارت، ظرافت و اندکی خوش‌شانسی – بتوانند از چنین فرصتی برای کمک به تغییر رژیم استفاده کنند.

توان اسرائیل، آمریکا و غرب برای تاثیرگذاری بر تغییر رژیم

جرمی‌باب می‌نویسد، با این حال، اسرائیل، آمریکا و کلا غرب به تنهایی توان محدودی برای تاثیرگذاری بر چنین تغییری دارند.

دلایل متعددی وجود دارد. نخست اینکه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، رهبران جمهوری اسلامی آموختند که نمی‌توانند بر ارتش حرفه‌ای خود برای سرکوب معترضان داخلی تکیه کنند.

سربازان ارتش حرفه‌ای معمولا فقط مایل به شلیک به نیروهای دشمن خارجی هستند، نه به مردم خودشان. بنابراین رژیم برای این هدف نیرویی ویژه و جداگانه ایجاد کرد که حاضر باشد مردم خود را بکشد یا زخمی کند – «و این‌گونه شبه‌نظامی‌ دو میلیون‌نفری از اوباش به نام بسیج پدید آمد.»

در مرحله بعد، رژیم انقلاب‌های جدیدتر در شرق را مشاهده کرد که از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی برای سازمان‌دهی استفاده کردند و یاد گرفت چگونه اینترنت را کنترل و قطع کند. با تکیه بر بسیج و کنترل اینترنت، رژیم موفق شد اعتراضات گسترده در سال‌های ۲۰۰۹، ۲۰۱۶، ۲۰۱۹، سپتامبر ۲۰۲۲ تا بهار ۲۰۲۳ و همچنین برخی اعتراضات در سال ۲۰۲۵ را سرکوب کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

رژیم فراتر از یک حکومت روحانی

در مرحله سوم، رژیم کنونی صرفا گروهی از روحانیون نیست که به وسیله پلیس مخفی در قدرت نگه‌داشته شده باشند، چنان‌که در دهه‌های پیش بود. در طول زمان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کنترل بیش از یک‌سوم اقتصاد کشور و بسیاری از مناصب سیاسی را در دست گرفته‌اند.

حذف خامنه‌ای به تنهایی به معنای سقوط رژیم نیست

جرمی باب می‌نویسد، کشتن، بازداشت یا کنار گذاشتن خامنه‌ای یا جانشین او به تنهایی به فروپاشی رژیم نمی‌انجامد و ممکن است گروهی را به نفع رژیم متحد کند اما اگر خامنه‌ای بر اثر مرگ طبیعی بمیرد، هرج‌ومرج و رقابت طبیعی میان گروه‌های رقیب ممکن است خودبه‌خود رخ دهد.

به عنوان نمونه، اسرائیل در جریان جنگ ژوئن (خرداد) با ایران، برخی از مقرهای اصلی سپاه و بسیج را بمباران کرد، در حالی که بیش از ۳۰ تن از مقام‌های بلندپایه نظامی و اطلاعاتی رژیم ترور شده و خامنه‌ای در اختفا بود. این وضعیت رژیم را از نظر فیزیکی در ضعیف‌ترین موقعیت خود در چند دهه گذشته قرار داد. با این حال، حتی در آن زمان هم کوچک‌ترین نشانه‌ای از جنبش داخلی برای سرنگونی رژیم دیده نشد، زیرا مردم به‌واسطه همان «تاثیر اتحاد حول پرچم» در برابر دشمن خارجی بسیج شده بودند.

همچنین روزنامه جروزالم پست دریافته است که رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، سرلشکر ایال زمیر، و فرماندهان ارشد ارتش آشکارا مخالف کشتن خامنه‌ای بوده‌اند و حتی این گزینه را جدی بررسی نکردند، چرا که خواستار پایان جنگ پیش از رسیدن به روز دوازدهم بودند؛ روزی که جنگ واقعا پایان یافت.

نویسنده اورشلیم‌پست می‌نویسد: با توجه به وجود بسیج، کنترل اینترنت، و نفوذ عمیق سپاه در همه عرصه‌های قدرت سیاسی و اقتصادی ایران، این رژیم بدون ترکیبی از یک جنبش اعتراضی گسترده و دست‌کم یک ژنرال بلندپایه ارتش که بتواند نیروهایش را به سوی معترضان و علیه بسیج بکشاند، بسیار دشوار سرنگون خواهد شد.

آیا به این معناست که اسرائیل و آمریکا باید بیکار بنشینند؟ هرگز

در دوران نخست‌وزیری پیشین نفتالی بنت، دولت، ارتش و موساد عملیاتی را در حوزه‌های گوناگون زندگی پیش بردند که به طور غیررسمی «مرگ با هزار زخم» نامیده می‌شد؛ راهبردی بلندمدت برای تضعیف جمهوری اسلامی با استفاده از همان روش‌هایی که ایالات متحده برای تضعیف اتحاد شوروی در گذر زمان به کار برد.

اما طرح بنت چشم‌اندازی بلندمدت داشت و نه فقط نظامی، بلکه بر مجموعه‌ای گسترده از حوزه‌ها در طول چند دهه متمرکز بود. نه فقط خامنه‌ای، بلکه سپاه پاسداران، در تمام ساختارهایش، باید تضعیف شود و به‌تدریج با نیروهای طبیعی و بومی دیگر در ایران جایگزین شود تا در نهایت سرنگونی رژیم – به معنای حذف کامل عناصر ضداسرائیلی و ضدغربی – ممکن شود.

جرمی باب می‌نویسد، این روند به احتمالا بیش از سال ۲۰۲۹ طول خواهد کشید. بسیاری تصور می‌کردند زمانی که حافظ اسد در سال ۲۰۰۰ قدرت را به پسر ضعیف، ترسو و بی‌تجربه‌اش، بشار، سپرد، رژیم سوریه یک‌شبه سقوط خواهد کرد. اما به دلایل گوناگون، بشار تا سال ۲۰۲۴ در قدرت ماند.

در مقابل، وقتی او در سال ۲۰۲۴ سقوط کرد، رژیمش پیشاپیش «با هزار زخم مرده بود» و تقریبا هیچ مقاومتی از خود نشان نداد.

بنابراین اسرائیل می‌تواند هم‌زمان بر خطرات کوتاه‌مدت ناشی از تهدیدهای هسته‌ای و موشکی تمرکز کند و نیز هدف بلندمدت‌تری را دنبال کند: بازگرداندن روابطش با ایران به دوران همکاری مستحکم پیش از سال ۱۹۷۹ – یا دست‌کم رسیدن به دورانی که در آن، تهدید دائمی از میان رفته باشد.

برگرفته از اورشلیم‌پست

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه