سریال تاج؛ چالش لباس پوشاندن به خانواده سلطنتی

فصل ششم سریال «تاج»‌ نقطه اوج طراحی لباس است

مشکل برخی طراحان لباس در سینما نداشتن اطلاعات کافی از زندگی شخصی و ظاهر شخصیت‌های تاریخی است، اما وقتی نوبت به خانواده سلطنتی بریتانیا می‌رسد، مشکل بزرگ این است که اطلاعات زیادی از آن‌ها داریم.

بیش از ۲۵ سال پس از مرگ شاهدخت دایانا، سبک شخصی ماندگار او در مد هنوز بررسی می‌شود. نمایشگاه‌ها موزه‌ای از لباس‌های او برگزار و هر چیزی را که کیت میدلتون و مگان مارکل می‌پوشند با ظاهر دایانای فقید مقایسه می‌کنند.

وقتی مخاطبان تا این حد با منبع اصلی آشنا هستند، طراح لباس برای نشان دادن رویدادها همان‌گونه که اتفاق افتاده و هم‌زمان نزدیک نشدن به فضای مستند و ماندن در حال و هوای داستان‌گویی بصری با چالش بزرگی روبه‌رو است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وقتی از سیدونی رابرتز، طراح صحنه و لباس، درباره فصل ششم و آخر سریال «تاج» (The Crown) پرسیدند که او در کنار مادرش، امی، روی آن کار کرده، درباره این چالش به نشریه «ال» (ELLE) می‌گوید: «تمرکز باید روی داستان باشد.» اجازه دادن به درخشش داستان، هم اصل اساسی برای این درام تاریخی محبوب نتفلیکس است که داستان ملکه الیزابت دوم و سلطنت بریتانیا در دوران حکمرانی او را روایت می‌کند و هم بزرگ‌ترین زورآزمایی حرفه‌ای برای تهیه لباس برای آن است.

رابرتزها با ترکیبی از لباس‌های دقیقا مشابه و خلاقیت‌های بدیع، کاملا به این هدف دست یافته‌اند. ظاهرهای آشنای زیادی وجود دارد که ما می‌شناسیم و دوست داریم: مایوها پشت‌باز دایانا و بلیزرهای جعبه‌ای دهه ۱۹۹۰، شاهزاده ویلیام با پیراهن‌های راگبی و لباس‌های دانشگاه، و ملکه با لباس‌های درخشانش. اما امی و سیدونی در مصاحبه‌ای اختصاصی به ELLE می‌گویند لحظات آرام درام پشت درهای بسته و در جایی است که می‌توان جنبه‌های انسانی‌تر مشهورترین خانواده جهان را دید. در فصل ششم، چیزهایی دیده می‌شود که قوانین دربار هرگز به مردم معمولی اجازه نمی‌دهد در واقعیت ببینند؛ ازجمله لباس‌ خواب، لباس بیمارستان، و حتی پاهای برهنه اعضای خانواده سلطنتی.

در مجموع، فصل ششم سریال «تاج»‌ نقطه اوج طراحی لباس است. بدیهی است که موفقیت این سریال موجب شده که سازندگان آن از هیچ هزینه‌ای دریغ نکنند. بنابراین، لباس‌ها مجلل‌ترند، تزیینات و زیورآلات بیشتری دیده می‌شود، و بیش از همیشه به جزئیات دقت شده است. اما مهم‌تر از آن، تلاش رابرتزها در این فصل آخر است که به چیزی واقعا خاص دست یافته‌اند: وقتی تماشاگران این سریال را تماشا می‌کنند، لباس‌ها دیده نمی‌شوند و فقط اجراها هستند که روی صفحه‌های نمایش برجسته می‌شوند. همه‌چیز آن‌قدر طبیعی و واقعی به نظر می‌رسد که متوجه خاص بودن چیزی که شاهد آنیم یا حجم عظیم کاری که برای آن شده است نمی‌شویم.

سیدونی رابرتز در پاسخ به این سوال که چه زمانی تصمیم می‌گیرد دقیقا از لباس‌های آن‌ها کپی کند و چه زمانی آزادی عمل خلاقانه دارد، گفت: «[سازنده سریال] پیتر [مورگان] خیلی از این نوع صحنه‌ها می‌نویسد، اما صحنه‌های بسیاری را نیز پشت درهای بسته می‌گیرد و اینجا است که می‌توانیم تخیل را به پرواز درآوریم. ما با آن لحظات آشنای بازآفرینی اعتماد [مخاطبان] را جلب می‌کنیم و وقتی مردم را به دنیای خودمان می‌آوریم، آن‌ها با رضایت بیشتری با ما خواهند آمد. این بهترینِ هر دو جهان است.»

او درباره لباس پوشیدن یک شخصیت سلطنتی در خلوت اتاقش گفت: «مثلا با دایانا، من آن فرایند را به "الگوریتم دایانا" تشبیه می‌کنم. مثل زمانی است که در حال خریدن شلوار هستید و اینترنت تا دو هفته بعد در مورد شلوارهای دیگری بر اساس شلوارهایی که خریده‌اید به شما اطلاعات می‌دهد. شما سلیقه خودتان را می‌سازید. نوعی درک از اینکه سلیقه این شخصیت چیست[...] بنابراین، وقتی به چیزهای دیگری نگاه می‌کنید که ممکن است [خود شخص] را در آن‌ها ندیده باشیم، باز هم می‌فهمیم که آن‌ها ممکن بود این را بپوشند.»

سیدونی رابرتز می‌گوید درست کردن آخرین لباس دایانا دشوارترین تجربه بود: «نه به این دلیل که درست کردن آن از نظر فنی سخت بود. اما به نظر می‌رسید که باید آن را درست انجام دهیم. واقعا بسیار مهم بود.»

امی رابرتز سخت‌ترین کارش را تهیه لباس عروسی کامیلا می‌داند: «او دو دست لباس پوشید. یکی برای امضای دفتر ثبت و دیگری برای ناهار.» او ادامه می‌دهد: «من و دومینیک [وست] هر روز صبح در مورد انتخاب دستمال جیبی و کراوات با هم بحث می‌کردیم. لباس‌هایش را در تریلرش می‌گذاشتند و من تا ۱۰ می‌شمردم و منتظرش می‌ماندم. با هم بحث می‌کردیم که چرا باید این یا آن یکی را پوشید. اما در مجموع، کار با این گروه بسیار درخشان بود.»

مادر و دختر درباره اینکه آیا موردی بود که بازیگران سعی کنند از صحنه فیلم‌برداری چیزی کش بروند، پاسخ‌های متفاوتی دادند.

سیدونی رابرتز گفت: «کورین یک کاپشن خلبانی ایو سن لوران از دهه ۸۰ را می‌خواست، اما من به او اجازه ندادم آن را برای خودش بردارد.» در مقابل، امی گفت دهنش قرص است و حاضر نیست کسی را لو بدهد چون «فردا او را می‌بینم و او از من عصبانی خواهد شد!»

بیشتر از مُد و زیبایی