هواداران و مخالفان ترامپ هردو درباره ایران اشتباه می‌کنند

در به چالش کشیدن نظامی‌گری ایالات متحده، سیاه و سفید نبینیم

تظاهرات ضد جنگ در لندن، ۱۱ ژانویه- Tolga Akmen / AFP

سال ۲۰۲۰ تا بدین جا جهنمی برای صلح و امنیت جهانی بوده است. کشته شدن فرمانده سپاه قدس ایران، ژنرال سلیمانی، در حمله هوایی ایالات متحده، از نظر راهبردی اقدای بی‌ملاحظه، و از منظر قانونی پرسش‌برانگیز بود. پاسخ نظامی ایران که از جمله به سرنگونی هواپیمای مسافربری در آسمان این کشور انجامید و تمامی ۱۷۶ سرنشین غیرنظامی آن را به کشتن داد، اقدامی دلخراش و بالقوه جنایتکارانه بود. به این‌ها، تهدید حمله به اماکن فرهنگی ایران (از جانب ترامپ)، مناقشه بر سر نقض حاکمیت ملی عراق، و بازداشت (و سپس آزادی) یک دیپلمات را هم را اضافه کنید تا ببینید که چند هفته زیان‌بار از منظر نقض حقوق بین‌الملل را پشت‌سر گذاشته‌ایم.  

پس، در زمانی که مقامات ایران و آمریکا برای غیرنظامیانی که در این آتش فزاینده گرفتار شده‌اند، اهمیت چندانی قائل نیستند، چه باید کرد؟ می‌توانیم با یادآوری این نکته آغاز کنیم که در چنین شرایطی، زندگی مردم دچار بی‌ثباتی می‌شود و جهان وظیفه حمایت از آنان را بر دوش دارد؛ نه آن که آن‌ها را به حال خود رها کند.

در ایالات متحده، باقی ماندن در اردوی معمول ایدئولوژیک خود، گیرایی بیشتری دارد. مثلا، اگر مخالف ترامپ باشید، به دلیل نسنجیدگی یا ارتباطات این دولت، آن را به باد انتقاد بگیرید و از ترس مداخله ترامپ‌‌گونه، مردد باشید که همبستگی خود را با معترضان ایرانی ابراز کنید، یا اگر هوادار ترامپ باشید، برای «رهاسازی» مردم ایران، با شتاب خواهان جنگ با ایران بشوید. آمریکایی‌ها مستعد تفسیر رویدادهای خاورمیانه با چنین رویکرد تقلیل‌گرایانه‌ای هستند. اما تصمیم به دیدن ایران با لنزی که با سیاست‌های داخلی ایالات متحده رنگ شده است، تصمیم به ندیدن حقیقت است. هواداران و مخالفان سرسخت ترامپ، هر دو مرتکب این اشتباه می‌شوند.        

آیا شما فردی آمریکایی هستید که از دولت ترامپ و تجاوزش به ایران خشمگینید؟ بخشی از این انرژی را صرف این پرسش کنید که آیا خروج ایالات متحده از «شورای حقوق بشر سازمان ملل» اقدام راهبردی درستی بود؛ در حالی که واشنگتن می‌توانست از عضویتش برای برگزاری یک جلسه ویژه به منظور تحقیق درباره سرکوب خشونت‌بار اعتراضات ماه نوامبر در ایران استفاد کند؛ اعتراضاتی که بنا بر گزارش‌ها، بالغ بر ۱۵۰۰ نفر در آن کشته شدند. به یاد داشته باشید که اگر دخالت کانادا، اوکراین و جامعه جهانی در مطالبه پاسخ از ایران درباره سرنوشت پرواز ۷۵۲ نبود، نظام ایران به احتمال زیاد تا کنون مسئولیت چنان اقدام دلخراشی بر ضد مردم خود را نپذیرفته بود. چنانچه جامعه جهانی به تقویت نهادهای چندجانبه‌ای که کشورها را در کنار هم نگاه داشته است و آنان را از درون ناامید نمی‌سازد، ادامه دهد، همکاری از طریق یک روند جمعی و چندجانبه موثر خواهد بود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

جنبش‌های ضد جنگ در به چالش کشیدن نظامی‌گری ایالات متحده، اغلب از شعارهایی چون «دستت را بکش» یا «برو بیرون» استفاده می‌کنند. هرچند که این روحیه را درک می‌کنم، اما بر این باورم که ما می‌توانیم این پیام را به شکلی بسط دهیم که دچار سفید و سیاه دیدن نشویم؛ آن هم در جایی که حامیان جریان‌ها فکر می‌کنند باید بین «مداخله خونین» و «چشم بستن بر خشونت‌ها در جهان»، یکی را برگزینند.     

برای زندگی در دنیایی آرام، نباید تنها با شرارت‌های مجتمع صنعتی-نظامی و جنگ‌های بی‌پایان نبرد کنیم. باید به یاد داشته باشیم که خشونت همه روزه به شکل بی‌رحمانه‌ای از سوی حکومت‌هایی سر می‌زند که برای باقی ماندن در قدرت، آماده کشتار مردمان خود هستند. حمایت از هر چیزی کمتر از پایان دادن به عمر چنین رژیم‌هایی، یک «صلح» دروغین است؛ چرا که دربرگیرنده واقعیت‌های زنده مردمی نیست که در چنان نظام‌های سرکوب‌گری زندگی می‌کنند.  

در مورد ایران، روشن‌ترین نمونه از این که جهان چگونه می‌تواند به شکلی مثبت درگیر حمایت از حقوق معترضان در خیابان‌های این کشور شود، این است که جویای عدالت و پاسخگویی درباره کسانی باشد که در نوامبر ۲۰۱۹ به دست نیروهای امنیتی حکومت کشته یا بازداشت شدند. خانواده‌های معترضان کشته شده، از برپایی عزاداری عمومی برای عزیزان خود منع شده‌اند، به سکوت وادار شده‌اند و زمانی که خواهان اجرای عدالت برای این جنایات بوده‌اند، بازداشت شده‌اند. هزاران معترض هنوز در بازداشت به سر می‌برند، از دسترسی به وکیل منع می‌شوند، و ممکن است با اتهامات مربوط به امنیت ملی مواجه شوند که مجازات اعدام در پی دارد. نگرانی‌های تازه‌ای وجود دارد مبنی بر این که در فضای به شدت امنیتی شده (در ایران)، این بازداشت‌شدگان، مورد شکنجه یا در معرض خطر اعدام قرار بگیرند.      

با وجود این مسائل هراس‌ناک، جهان تا حد زیادی نسبت به کشته شدن و بازداشت معترضان ایران خاموش بوده است. آنانی که نگران این هستند که ایالات متحده در مسیر جنگ با ایران است، در جلب توجه نسبت به این خشونت‌ها که توسط مقامات ایران صورت می‌گیرد، مردد هستند، چرا که می‌ترسند ارائه تصویر منفی از رهبران ایران، زمینه را برای توجیه یک مداخله نظامی آماده کند. اما این هراس خُردکننده، برای جنبش هوادار صلح زیان‌آور است؛ چرا که به همان شدتی که این جنبش سیاستمداران را برای جنگ‌های ناتمام به چالش می‌کشد، این ترس نیز باعث جلوگیری این جنبش از به چالش کشیدن اقتدارگرایی می‌شود. افزون بر این، چنین ترسی مغلطه‌کاران پوزشگری را وارد صحنه می‌کند که در حین اشتیاق برای به چالش کشیدن سلطه ایالات متحده، از جاه‌طلبی‌های آمرانه روسیه و چین چشم پوشی کنند؛ تا جایی که مسئولیت بشار اسد در جنایات جنگی در سوریه را کوچک بشمارند، سرکوب اقلیت «اویغور» توسط دولت چین را منکر شوند، و از رهبری ایران به عنوان سنگر ضدیت با امپراتوری ایالات متحده حمایت کنند؛ بدون در نظر داشتن این که این رژیم‌ها با چه بی‌رحمی با مردم خود رفتار می‌کنند.       

پس لطفاً از مقامات منتخب خود پاسخ بخواهید. از تلاش‌ها برای محدود ساختن نیروی جنگی رئیس جمهوری آمریکا حمایت کنید تا این کشور وارد یک جنگ غیرضروری دیگر نشود؛ جنگی که در جایی دورتر از خاک آمریکا برپا می‌شود، اما بسیاری را در قاره‌ای دیگر به کشتن می‌دهد. مستقیماً با زهر مجتمع نظامی-صنعتی ایالات متحده در داخل این کشور مبارزه کنید.     

اما فراموش نکنید که وقتی رژیم ایران از اقدامات افراطی همچون قطع اینترنت، سرکوب خشن و به راه انداختن کارزارهای تهدیدآمیز برای ساکت کردن مردم خود استفاده می‌کند، به معنای این است که این رژیم در متزلزل‌ترین وضعیت خود به سر می‌برد. این تزلزل، فرصتی است برای جامعه جهانی تا با جدیدت، حکومت ایران را برای اصلاحات حقوق بشری تحت فشار قرار دهد.   

معترضان ایرانی جان خود را به خطر می‌اندازند تا نارضایتی خود را به تصویر بکشند. کمترین کاری که می‌توانیم بکنیم، این است که منکر پویایی آنان نشویم، و البته بهتر آن است که با سخنان و کنش‌های خود که معطوف به صلح واقعی - و نه دروغین - است، همبستگی جهانی واقعی را به آنان نشان دهیم.

گیسو نیا، وکیل حقوق بشر و عضو غیرساکن در «شورای آتلانتیک» واقع در واشنگتن دی سی است.
این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه