یکی از دوستان رضا رسایی به ایندیپندنت فارسی:‌ «از بازداشتی بی‌گناه تحت شکنجه اعتراف اجباری گرفتند»

این منبع مطلع می‌گوید هیچ مدرکی که ثابت کند رضا رسایی در محل وقوع حادثه حضور داشته است وجود ندارد، اما هر لحظه بیم آن می‌رود که این جوان معترض به‌صورت پنهانی اعدام شود

رضا رسایی، جوان بازداشتی در خیزش سراسری و محکوم به اعدام در استان کرمانشاه- ایندیپندنت فارسی

پس از اعدام ناگهانی میلاد زهره‌وند، جوان معترض همدانی، در روز پنجشنبه دوم آذرماه، اکنون شماری از شهروندان ایرانی و فعالان حقوق‌بشر بیش از گذشته درخصوص اعدام قریب‌الوقوع رضا رسایی، دیگر جوان معترض به جمهوری اسلامی در استان کرمانشاه، نگران‌اند.

رضایی رسایی ۳۵ ساله، شهروند معتقد به آیین یارسان و اهل شهرستان صحنه در کرمانشاه، روز سوم آذر ۱۴۰۱، به دلیل حضور در تجمع‌ اعتراضی علیه جمهوری اسلامی در شهریار استان تهران، به دست نیروهای سرکوبگر بازداشت شد، اما حدود ۱۱ ماه بعد و روز ۲۰ مهر سال جاری، شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمانشاه او را «بدون ارائه مدرک و سند» و با اتهام قتل عمد نادر بیرامی، رئیس اداره اطلاعات سپاه در شهر صحنه که شش روز قبل از بازداشت رضا رسایی کشته شده بود، به قصاص نفس محکوم کرد.

یکی از دوستان نزدیک این جوان محکوم به اعدام، روز شنبه چهارم آذرماه، در گفت‌وگو با ایندیپندنت فارسی، از «شکنجه‌های سنگین و شکستن انگشتان و دنده‌های قفسه سینه» او به دست نیروهای اداره اطلاعات سپاه در کرمانشاه برای اینکه بتوانند او را مجاب به اعتراف علیه خود و قبول اتهام قتل نادر بیرامی کنند، گفت.

این فرد مطلع می‌گوید: «نه در حکم قاضی و نه در کل پرونده که وکیل رضا مطالعه کرده است، هیچ مدرک و سندی که نشان دهد او در قتل نادر بیرامی مشارکت داشته، پیدا نشد و قاضی تنها با استناد به یک امضای اجباری و اثر انگشتی که تحت شکنجه از رضا در بازداشتگاه اخذ شده بود، چنین حکم وحشتناکی را علیه او صادر کرده است. تمام اقوام و دوستان رضا رسایی می‌دانند که او چه انسان آرام و باشخصیت و فرهیخته‌ای است، اصلا اهل قتل و آدمکشی نیست و تنها برای دفاع از حقوق هموطنان و دوستانش، در تجمع‌های اعتراضی علیه نظام در شهریار که محل زندگی‌اش بود، شرکت کرد. هر لحظه احتمال دارد که جان او را بگیرند. رضا بی‌گناه است. کاش بتوانیم برایش کاری کنیم.»

این شهروند اهل شهر صحنه همچنین گفت وقتی رضا رسایی را به جلسه دادگاه کرمانشاه منتقل کردند، همچنان آثار شکنجه و کبودی و شکستگی‌ها روی اعضای بدن او مشهود بود، اما قاضی محمدرسول حق‌نجاتی، با «چشم‌بستن روی حقیقت و با انکار شکنجه‌های شدید»، همان امضا و اثر انگشت روی کاغذ را برای صدور حکم اعدام کافی دانست و در ادامه به هیچ‌یک از اعتراض‌های این جوان یارسان و وکیلش که بر بی‌گناهی و «اجباری‌بودن اعتراف و امضا» تاکید داشتند، توجهی نکرد.

دوست رضا رسایی همچنین افزود‌:‌ «نه ما و نه خود رضا، اصلا نمی‌دانیم این نادر بیرامی روز ۲۷ آبان در مراسم سالگرد سید خلیل عالی‌نژاد (از بزرگان آیین یارسان) چگونه و به‌دست چه کسانی کشته شد، ولی مگر می‌شود یک شهروند عادی مثل رضا، یک مقام امنیتی را در شهر صحنه کشته باشد و شش روز بعد در شهریار، در تجمع اعتراضی دیگری شرکت کند؟ خب قاتل طبیعتا جایی پنهان می‌شود یا زندگی عادی‌اش را پی می‌گیرد تا کسی به او مشکوک نشود. حتی ذبیح‌الله نورمرادی، نیروی تحت امر نادر بیرامی که در آن صحنه کنارش بوده و در درگیری‌ها زخمی شد نیز در دادگاه گفته چیزی ندیده و نمی‌داند قاتل کیست. خب پس چطور میان چند هزار نفر آدم، ناگهان رضا متهم قتل می‌شود؟ اگر مدرکی داشتید که او را این‌چنین وحشیانه شکنجه نمی‌کردید تا با دروغ و وعده‌های پوچ اعتراف اجباری بگیرید!»

رضا رسایی متولد سال ۱۳۶۷ است و لیسانس مدیریت بازرگانی دارد، اما طی سال‌های اخیر در حرفه زنبورداری و فروش عسل در شهریار فعالیت می‌کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته فرد نزدیک به رضا رسایی، نادر بیرامی، رئیس اداره اطلاعات سپاه در صحنه که روز ۲۷ آبان سال گذشته کشته شد، از روزهای ابتدایی خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، در صحنه و شهرهای دیگر استان کرمانشاه به تیراندازی و ضرب‌وشتم معترضان مشغول بود و از نیروهای اصلی سرکوب اعتراضات محسوب می‌شد. این مقام امنیتی طی روز ۲۷ آبان و مراسم سالگرد فوت سیدخلیل عالی‌نژاد نیز به ضرب‌وشتم شهروندان و پاشیدن اسپری فلفل به صورت کسانی که علیه جمهوری اسلامی شعار می‌دادند مشغول بود.

در پرونده قضایی قتل این نیروی سرکوبگر آمده است که او در این روز بر اثر اصابت ۹ ضربه چاقو کشته شد، اما رضا رسایی، وکیل او و همچنین افرادی که در محل حادثه حضور داشتند، حضور رضا رسایی در محل وقوع قتل را تکذیب می‌کنند.

منبع مطلع ایندیپندنت فارسی نیز به نقل از برخی افراد حاضر در محل قتل، می‌گوید مردم محلی فردی شبیه به نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را دیده‌اند که به نادر بیرامی مشت و لگد می‌زد تا خود را نیروی مردمی و معترض جا بزند و از گزند خشم مردم در امان بماند.

این شهروند در بخش پایانی گفت‌وگوی خود با ایندیپندنت فارسی تاکید کرد:‌ «رضا را آن‌چنان شکنجه کردند که وقتی پس از ۴ ماه بازداشت در جلسه بازپرسی با اعضای خانواده‌اش مواجه شد، آن‌ها او را نشناختند و سپس همگی برای مظلومیت رضا زار می‌زدند. مثلا انگشت‌های پای او دراثر شکنجه شکسته شد و به‌دلیل نبود پزشک و شرایط درمان، انگشتانش همان‌طور کج جوش خورد، یا کتفش که کاملا آویزان بود. خود قاضی حق‌نجاتی هم در جلسه اول دادگاه اعتراف کرد که مدارک لازم برای صدور حکم وجود ندارد و متهمان را دوباره فرستاده بود تا برای تکمیل تحقیقات بازجویی شوند، اما این وسط رضا را چند روز مجددا به بازداشتگاه سپاه فرستادند تا بازهم شکنجه شود و از او اعتراف اجباری بگیرند.»

رضا رسایی اکنون در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه محبوس است و اعضای خانواده و دوستانش هر لحظه نگران تایید حکم این جوان معترض در دیوان‌عالی کشور و اجرای مخفیانه و ناگهانی حکم اعدام‌اند.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از شهریور سال گذشته تاکنون، هشت جوان معترض و حاضر در تجمعات اعتراضی به نام‌های محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، محمد حسینی، سعید یعقوبی، صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و میلاد زهره‌وند را به اتهام قتل نیروهای سرکوبگر و حکومتی، به دار آویخته است و همچنان تعدادی از بازداشت‌شدگان در این اعتراضات، ازجمله رضا رسایی یا متهمان پرونده قتل آرمان علی‌وردی در شهرک اکباتان تهران نیز در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند.