بازی دوگانه طالبان با اقتصاد و ایدئولوژی

رژیم طالبان مدعی حمایت از مسلمانان در فلسطین و کشمیر است، اما در مورد وضعیت مسلمانان در چین حرفی نمی‌زند

وانگ یو، سفیر سابق چین در افغانستان، در حال اهدای مبلغ کمکی چین به مولوی مطیع الحق خالص، رئیس سازمان هلال احمر-ChinaEmbKabul/X

دولت کمونیستی چین که با طرح‌های توسعه‌طلبانه در صدد بلعیدن منابع ثروت در کشورهای منطقه است، در دوسال گذشته به یکی از نزدیک‌ترین متحدان طالبان که میراث‌دار بیش از ۳۰ سال خشونت و بی‌رحمی در افغانستان است، تبدیل شده است.

واضح است که طالبان حقیقی‌ترین شکل یک جنبش اسلام‌گرای تندرو است که از زمان شکل‌گیری تاکنون، با بسیاری از ارزش‌های بشری در جنگ‌ بوده‌اند. طالبان در دور نخست سلطه بر افغانستان، با تلویزیون، تصویر، نقاشی، مجسمه و هر آن‌ چیزی که براساس متون دینی مدارس روستایی افغانستان «بیگانه» توصیف شده‌اند جنگیدند. هرچند بخشی از طالبان هنوز با این پدیده‌ها در ستیز‌ند، اما دو سال سلطه این گروه بر افغانستان نشان داد که بخش بزرگی از طالبان یا تسلیم جامعه امروز افغانستان شده‌اند یا با الهام از کشورهایی مانند قطر و پاکستان که سال‌های زیادی در آنان زندگی کردند، ستیز با این پدیده‌ها را کنار گذاشته‌ و به آن‌ها به جای پدیده‌های شرک‌آمیز، به‌عنوان پدیده‌هایی درآمدزا نگاه می‌کنند.

طالبان در سال ۲۰۰۱، مجسمه‌های بوداهای بامیان را که از میراث‌های فرهنگی بشری است ویران کردند، اما اکنون از جای خالی این مجسمه‌ها درآمد کسب می‌کنند و گردشگران داخلی و خارجی که می‌خواهند از این اماکن دیدن کنند، باید به طالبان پول بپردازند. طالبان همچنین از نمایش آثار تاریخی به‌ویژه مجسمه‌های کشف‌شده در معدن مس عینک و دیگر آثاری که در موزه ملی افغانستان نگهداری می‌شوند، درآمد کسب می‌کنند؛ در حالی که در دور نخست سلطه بر کابل، بخش بزرگی از مجسمه‌ها را ویران کردند.

به نظر می‌رسد رهبران طالبان در جریان ۲۰ سال جنگ با دولت‌های پیشین افغانستان که همزمان بود با تماس و مذاکره با دولت آمریکا و دولت‌های منطقه، به نتایجی در مورد چگونگی تداوم سلطه بر افغانستان دست یافته‌اند. رهبران طالبان دست‌کم از سال ۲۰۱۲ که دفتر این گروه در شهر دوحه، پایتخت قطر، ایجاد شد، روابط نزدیکی با دولت‌های منطقه از جمله قطر، روسیه، چین، برخی دولت‌های آسیای میانه، ایران و چند کشور دیگر برقرار کردند. رهبران طالبان سال‌ها در خانه‌های مجللی در قطر زندگی کردند و با استفاده از درآمد هنگفت از قاچاق مواد مخدر، در قطر شرکت‌های تجاری ایجاد کردند و به ساخت‌وساز پرداختند .

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

رسانه بریتانیایی تلگراف در دسامبر سال گذشته گزارش داد که شماری از رهبران طالبان در قطر شرکت‌های ساخت‌وساز ایجاد کرده‌اند و این شرکت‌ها در ساختن استادیوم‌های جام جهانی قطر نیز سهم داشتند و از آن درآمد هنگفتی کسب کرده‌اند.

به نظر می‌رسد برخی دولت‌ها از جمله قطر و چین، از راهبرد دفع خطر طالبان با تزریق پول و تشویق این گروه به تجارت استفاده می‌کنند. در اواخر ۲۰۰۱ و با فروپاشی رژیم طالبان و برقراری دولت موقت در افغانستان که در آن سران احزاب جهادی متخاصم و شریک در جنگ داخلی افغانستان نقش اصلی را داشتند، دولت وقت آمریکا سعی کرد از روشی مشابه برای مطیع کردن شماری از رهبران و کسب حمایت آنان از دموکراسی، حقوق بشر و دولت جدید در افغانستان استفاده کند. وزارت خارجه و نهادهای امنیتی ایالات متحده، پول‌های هنگفتی را به رهبران احزاب جهادی پرداخت کردند و به بهانه‌های مختلف سران احزاب را در چندین دوره به آمریکا و کشورهای اروپایی دعوت کردند تا آن‌ها را با مظاهر دنیای جدید که در آن صلح، دموکراسی و آرامش برقرار است، آشنا کنند.

بسیاری از رهبران احزاب جهادی افغانستان، با استفاده از پول‌های بادآورده و سهیم شدن در قدرت، خانه‌‎های مجلل ساختند و شرکت‌های تجاری راه‌اندازی کردند.

با وجود آنکه سران طالبان و سران احزاب جهادی افغانستان، به لحاظ اندیشه و تفکر، تفاوت‌های زیادی با هم دارند و از جهاتی قابل مقایسه نیستند، اما روش چین، قطر و ایالات متحده و برخی دیگر از دولت‌ها که بیشترین نفوذ و تاثیرگذاری را در میان طالبان دارند، در دو سال گذشته نشان داد که روش مشابهی برای دفع شر و خطر طالبان در جریان است.

ایالات متحده که در دوسال گذشته حدود ۲.۳ میلیارد دلار به افغانستان تحت سلطه طالبان کمک کرده است، همواره بر تعامل با طالبان، همکاری نزدیک با این گروه و مبارزه مشترک با القاعده تاکید کرده است.

مانیفست طالبان، اسلام افراطی، واپس‌گرا، ضدزن و در تضاد با حقوق بشر و نمادهای زندگی مدرن است و این مسئله در کتاب «امارت اسلامی» که به دست مولوی عبدالحکیم حقانی، دادستان کل رژیم طالبان نوشته و منتشر شد بازتاب یافته است. با این حال، طالبان در دو سال گذشته، با ایدئولوژی که حدود ۳۰ سال برای آن جنگیدند، بازی دوگانه‌ای را در پیش گرفته‌اند و به نظر می‌رسد از میان ایدئولوژی و ثروت، دومی را انتخاب کرده‌اند که مورد قبول قدرت‌های منطقه و جهان نیز است.

طالبان تا پیش از سلطه بر افغانستان، هرازگاهی در حمایت از مسلمانان در نقاط مختلف دنیا از جمله در چین، فلسطین، کمشیر تحت اداره هند، میانمار و دیگر نقاط دنیا بیانیه‌ای صادر می‌کردند، اما طی دو سال گذشته، سخنگویان و رهبران این گروه، حتی یک کلمه در مورد وضعیت مسلمانان در چین سخن نگفته‌اند. سهیل شاهین، رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر، در سپتامبر ۲۰۲۱ گفت این گروه حق دارد صدای مسلمانان را در هر جای جهان که هستند، بلند کند و ادعا کرد که مسلمانان در کشمیر تحت اداره هند با مشکلات فراوانی مواجه‌اند. ملا عبدالغنی برادر و ذبیح‌الله مجاهد در ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، با اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، دیدار کردند. سخنگویان طالبان همچنین در دو سال گذشته و در جریان درگیری‎‌ها میان شبه‌نظامیان فلسطینی و دولت اسرائیل، در حمایت از فلسطین اعلامیه صادر کردند.

جاو شینگ، سفیر جدید چین در افغانستان، در ملاقات با نخست‌وزیر و وزیر خارجه طالبان در کابل-خبرگزاری باختر
 

در این مدت، رهبران و سخنگویان طالبان هیچ سخنی در مورد آزار مسلمانان در چین، نسل‌کشی اویغورها به دست حزب کمونیست چین و تجاوز جنسی به زنان مسلمان در اردوگاه‌های اجباری در چین نگفته‌اند.

گزارش‌های منتشرشده از چین نشان می‌دهند که حدود یک میلیون اویغور و همچنین دیگر مسلمانان ساکن چین، در اردوگاه‌ها نگهداری می‌شوند. سکوت طالبان که می‌گویند «حق داریم صدای مسلمانان را بلند کنیم» در مورد وضعیت مسلمانان در چین نشان می‌دهد که لقمه‌های چرب دولت چین به این گروه باعث شده تا ایدئولوژی و ادعایی را که برای آن سال‌ها جنگیدند کنار بگذارند. همچنین در روزهای اخیر، گزارش‌هایی در مورد بازداشت شماری از اویغورهای چین که در بدخشان افغانستان زندگی می‌کنند به دست طالبان و سپردن آنان به دولت چین منتشر شده است. هرچند منابع رسمی این گزارش را هنوز تایید نکرده‌اند، اما در اردیبهشت امسال، وزارت خارجه چین گفت که طالبان به دولت چین به صورت کتبی تعهد دادند که از اویغورهای مخالف دولت چین حمایت نمی‌کنند.

با وجود آنکه رژیم طالبان مشروعیت داخلی و بین‌المللی ندارد، اما در دو سال گذشته قرادهای تجاری بلندمدت و کوتاه‌مدت با شرکت‌های بزرگ چینی امضا کرده است و همچنین دو طرف سعی دارند راه تجاری جاده ابریشم را از طریق دالان واخان احیا کنند.

برای رژیم طالبان، دفاع از مسلمانان در فلسطین و کشمیر با توجه به اینکه هزینه اقتصادی ندارد و همچنین مسیرهای تجاری میان فلسطین، اسرائیل و کشمیر با افغانستان برقرار نیست، سوژه تبلیغاتی خوبی است. اما دفاع از مسلمانان چین برای این گروه هزینه دارد.

این رویکرد طالبان نشان می‌دهد که رژیم این گروه برای بقا و دست‌یابی به منافع اقتصادی، با ایدئولوژی و اعتقاداتی که ملا عمر، بنیانگذار این گروه، حاکمیت شش ساله خود را در راه آن قربانی کرد، به‌صورت دوگانه بازی می‌کند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه