دول غربی همان مسیر کارتر و محمدرضاشاه را مقابل پیشروی اسلام‌گرایان پیش گرفته‌اند

برای اسلام‌گراها عقب نشینی، نرمش، مماشات و مصالحه به‌معنی ضعف طرف مقابل و فرصت پیشروی بیشتر است 

محمدرضا شاه پهلوی و جیمی کارتر، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا- Public Domain Image

در سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ تلاش محمدرضاشاه و مشاوران اسلام‌گرایش (مثل سیدحسین نصر) و بسیاری از دیگر مقام‌هایی که گرایش مذهبی داشتند، این بود که با عقب‌نشینی دربرابر موج اسلام‌گرایی در ایران، نمایش اسلام‌پناهی (بعضا در مجلس شورای ملی)، سپردن برخی از امور به اسلام‌گرایان (مثل تالیف کتب درسی) یا سپردن نخست‌وزیری به فردی از خانواده روحانی (شریف‌امامی) تنش‌ها، خشونت‌ها و ترورهای اسلام‌گرایان را کاهش دهند. در سال‌های ۱۳۳۲ به‌بعد تا ۱۳۵۷، اسلام‌گرایان در ایران در کسب‌وکار ترور (دو نخست‌وزیر)، بمب‌گذاری، آدم‌کشی، سوزاندن تاسیسات عمومی مدرن (سینما و بانک) و نفی حقوق زنان و اقلیت‌ها بودند. حکومت تا سال ۱۳۵۵ به‌جد دربرابر این‌ها مقاومت کرد و یک‌باره با یک تحلیل نادرست از جامعه و اقتصاد و سیاست بین‌المللی، مقاومت را کنار گذاشت و واداد. اسلام‌گرایان این وادادن و عقب‌نشینی را نه به‌معنای بازشدن فضای سیاسی برای مشارکت و رقابت سیاسی، بلکه به‌معنای ضعف طرف مقابل گرفتند و هرروز بر میزان خشونت افزودند تا حکومت شاه را سرنگون کنند.

تداوم سیاست خشنودسازی

بعد از روی‌کارآمدن تروریست‌های مسلمان (تحت عنوان شیک «انقلابی») با پهن‌شدن فرش قرمز توسط رسانه‌ها و دول غربی و بعد قلع‌وقمع رقبای سیاسی (که آن‌ها نیز اغلب تروریست بودند) و حذف گروه‌های سیاسی (اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی) به‌همت حکومت، دول غربی به‌مدت ۴۴ سال، همین سیاست مصالحه و سازش و گاه عقب‌نشینی را دربرابر رژیم درپیش گرفتند و از همین رو، هر روز شاهد آتش‌افروزی بیشتر آنان بوده‌اند؛ تنها در دوران ترامپ بود که با گذاشتن سپاه پاسداران در فهرست تروریستی، خروج از برجام، و حذف قاسم سلیمانی، برای مدت دو سال، یاغیگری و گروگان‌گیری نظام در منطقه و دنیا و پیشبرد برنامه هسته‌ای متوقف یا کند شد. با آمدن بایدن که ورق را به همان سمت مماشات برگرداند، دوباره پیشبرد برنامه اتمی و گردن‌کشی‌های نظام آغاز شد. رسانه‌های آمریکا (مثل ام‌اس‌ان‌بی‌سی) می‌گویند برنامه اتمی جمهوری اسلامی بعد از خروج ترامپ سرعت یافته است (بازی با گستره زمانی)، درحالی‌که بعد از خروج ترامپ هیچ اتفاق قابل توجهی در این برنامه نیفتاد و با آمدن بایدن این برنامه سرعت گرفت. 

اسلام‌گرایان شیعه و سنی نشان داده‌اند که تنها هدف آن‌ها سلطه جهانی به هر قیمت و سرکوب در داخل با استفاده از هر ابزاری است و هرگاه طرف مقابل عقب‌نشینی یا مماشات کند، آن‌ها شجاعت بیشتری می‌یابند و دست به اقدام‌های شدیدتری خواهند زد. پیدایش داعش و بسط نفوذ رژیم اسلامی در یمن و سوریه و عراق محصول عقب‌نشینی آمریکا از عراق و بی‌توجهی این کشور به بحران سوریه و نیز حذف مقابله با «تروریسم اسلامی» در دولت اوباما بود. با سیاستی که دولت بایدن در پیش گرفت، طالبان در افغانستان به قدرت رسید و اسلام‌گرایان در یمن و عراق و لبنان همچنان قدرت فائقه ماندند. 

غیر از حمایت لفظی تغییری حاصل نشد

رژیم اسلامی علی‌رغم بحران سیاست داخلی به‌دلیل مقاومت و خشم عمومی از اسلام‌گرایان، در عرصه سیاست خارجی همچنان درحال پیشبرد برنامه‌های گسترش‌طلبانه و همچنین توسعه برنامه هسته‌ای و فعالیت‌های تروریستی خود در اطراف و اکناف عالم است. علت هم تغییر نکردن سیاست دول غربی حتی بعد از اعتراضات داخلی ۱۴۰۱ است. دولت بایدن با بی‌عملی و نشستن در انتظار روزی که خامنه‌ای به برجام بازگردد (با دادن باج‌های تشویقی به رژیم) سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در یاغیگری و گروگان‌گیری و قلدری و تشکیلاتی را که این سیاست را عملی می‌سازد، دست‌نخورده باقی گذاشته است. مقام‌های اتحادیه اروپا نیز به‌جز بیان سخنان بی‌نتیجه و تعارف اقدامی نکرده‌اند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تکرار این نکته ازسوی سیاست‌گذاران دول خارجی که جناحی در ایران هست که می‌تواند با آن‌ها کار کند، دیگر نه‌تنها خلاف واقع، بلکه مشمئزکننده است. امروز هر مسلمانی که از اسلام‌گرایی برگشته است و دیگر خود را در چارچوب تروریسم اسلامی نمی‌بیند و هر میانه‌رویی که امیدی به تغییر داشت، از جمهوری اسلامی فاصله گرفته است. از این جهت، مقام‌های سیاسی و قضایی و امنیتی و فرماندهان رده‌بالای سپاه پاسداران و اداره‌کنندگان امپراتوری مالی و اقتصادی نظام همه تروریست یا کارگزار مالی و تدارکاتی و تبلیغاتی تروریسم‌اند، وگرنه خامنه‌ای آن‌ها را نگه نمی‌داشت. بدین لحاظ، دول غربی به‌جای خشنودسازی باید به جنگی بیندیشند که میان تروریسم اسلامی و دشمنان متصور آن‌ها در جریان است و اینکه چگونه در این جنگ می‌توان پیروز شد. 

تحریم قلابی هوشمند

دول غربی اگر واقعا به امنیت خویش - نه حقوق بشر یا مصالح ایرانیان - می‌اندیشند، باید حکومت جمهوری اسلامی با همه ابعاد و اجزایش را تحریم و با رژیم قطع رابطه کنند. دیگر دوران تحریم مسخره «هوشمند» (تبلیغ‌شده ازسوی لابی رژیم) گذشته است. با تحریم‌های هوشمند چند قرن طول می‌کشد تا مقام‌های جمهوری اسلامی (حدود ۲۰۰هزار نفر) همه تحریم شوند، اگر آن‌ها عمر نوح داشته باشند. با هر ماه ۴۰ نفر (متوسط تعداد افراد تحریم‌شده ازسوی دول غربی با تخمین بسیار بالا) و هر سال ۴۸۰ نفر، حدود چهارصد سال طول خواهد کشید تا تمام مدیران رژیم که همه در کار فساد و سرکوب و تبلیغ و آدم‌فروشی بوده‌اند و هستند، تحریم شوند. تحریم‌های «ناهوشمند»ی که اعمال می‌شوند، مثل دادن آب‌نبات قلابی به کسی است که گرسنه باشد. لابی رژیم و استمرارطلبان اتفاقا به همین دلیل بی‌خاصیت‌بودن، از تحریم به‌اصطلاح هوشمند دفاع می‌کنند. 

داعش طلبکار

دولت اوباما داعش را به حال خود رها کرد تا کشوری به‌اندازه نیمی از مساحت عراق و نیمی از مساحت سوریه تشکیل دهد. بمباران مناطق تحت سلطه داعش در ده‌هاهزار پرواز بود که دولت اسلامی عراق و شام را ازهم پاشاند. جمهوری اسلامی با همان برنامه و روش داعش برای چهار دهه درحال تحکیم قدرت در داخل و حمله در خارج بوده و بسیار خطرناک‌تر از داعش است، اما دول غربی تلاش می‌کنند رهبر مسلمانان جهان در ایران را خشنود سازند تا از جاه‌طلبی‌هایش دست بردارد. در‌عین‌حال، مقام‌های نظام داعشی شیعه از دول غربی می‌خواهند آن‌ها را برای فرستادن چند ده‌هزار گروه پارتیزانی برای حفظ بقاع متبرکه شیعه دربرابر داعش و گسترش داعشی خطرناک‌تر، ستایش کنند. 

چاقوی سیاست حقوق بشری کند است

تاکید بر حقوق بشر در گفت‌وگوی مخالفان رژیم با مقام‌های غربی، از یک جهت چندان برنده نیست. درخواست کاهش روابط به‌دلیل نقض حقوق بشر، درواقع درخواستی «برای ما»ست که «ما» در آن محوریت دارد. این درخواست را باید به «برای شما» تغییر داد. به مقام‌های غربی، و عمدتا مقام‌های نظامی و امنیتی و سیاسی، باید گفت که مقابله با سپاه پاسداران و رژیم و حمایت از جنبش دموکراسی‌خواهی ایران، برای امنیت خود آن‌هاست. سپاه امروز تهدیدی جدی برای امنیت دول غربی است و این تهدید هم در رفتارها (ارسال پهپاد برای روسیه در جنگ علیه اوکراین) و هم در سخنان آن‌ها به چشم می‌خورد. فرماندهان سپاه هدف‌گیری پایتخت‌های غربی را مدام به مقام‌های آن کشورها متذکر می‌شوند.

مافیا و نه حکومت عرفی استبدادی

از ماموریت‌های ایرانیان مخالف، اقناع مقام‌های غربی با انبوهی از شواهد است که رژیم اسلامی هرگز نه رژیمی عادی بوده و نه به رژیمی عادی تبدیل خواهد شد و بیانیه‌های وزارت‌خارجه‌های دول غربی مبتنی‌بر پاسخگوشدن و تغییر رفتار رژیم برای ایرانیان مایه لطیفه‌سازی است. به آن‌ها باید گفت که ارسال موتور پهپاد از شرکت‌های اتریشی به ایران مداخله است و نه همراهی و همکاری با مخالفان، یا اگر نمی‌خواهند درکنار مخالفان بایستند، درکنار رژیم هم نایستند. مداخله امروز بیشتر کمک به بقا و آتش‌افروزی رژیم است و نه گذاشتن سپاه پاسداران در فهرست تروریسم. به آن‌ها باید گفت که رژیم اسلامی یک مافیاست و نه یک حکومت عرفی استبدادی. 

دولت بایدن و جنبش اعتراضی

شش‌ماه رفتار دولت بایدن دربرابر انقلاب ملی و سکولار ایران، نشان می‌دهد که این دولت به تنها موضوعی که اهمیت نمی‌دهد، امنیت کشورهای غربی و جنبش ضدحکومت دینی در ایران است. توقف مذاکرات هیچ‌گاه ربطی به جنبش مردم نداشت و در مردادماه انجام شد و نه شهریور (ماه شروع جنبش مهسا). این دولت همچنان تنها گزینه خود دربرابر ایران را برجام می‌داند و این سخن را از جوزپ بورل که با رابرت مالی هماهنگ می‌کند، شنیده‌ایم. مقام‌های دولت بایدن درعین بیان حمایت از مردم، در پشت صحنه مشغول مذاکره با واسطه‌ها برای احیای برجام‌اند. 

انتظار فاجعه

دولت بایدن منتظر می‌ماند تا روزی یکی از ناوهای آمریکایی در خلیج فارس مورد حمله واقع شود (مثل پهپاد آمریکایی در دریای سیاه) و دربرابر آن نیز اقدامی نکند تا نیروهای آمریکایی را از این منطقه مثل افغانستان خارج کند، کاری که ریگان در لبنان پس‌از کشته‌شدن بیش‌از ۲۴۱ نیروی نظامی آمریکا و ۵۸ نیروی نظامی فرانسوی به‌دست حزب‌الله انجام داد. بعد دیوانه‌ای مثل پوتین (در این منطقه، خامنه‌ای) به یک کشور منطقه حمله می‌کند و دولت بایدن می‌کوشد برای رئیس آن کشور هواپیما بفرستد تا فرار کند (کاری که با زلنسکی کردند). اگر هم ایستادگی نشان داد، دلارهای آمریکایی را کیسه‌کیسه در خدمت جنگ قرار می‌دهد. سیاست دولت بایدن و دموکرات‌ها بی‌عملی بیشتر برای هرج‌ومرج بیشتر است تا روزی که رهبران کشورها دربرابر قلدری سوار هواپیما شوند و بروند. این‌ها شما را به یاد کارتر و محمدرضاشاه پهلوی نمی‌اندازد؟ 

 
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه