اعتراضات و تظاهراتیکه به خاطر افزایش بهای بنزین، در ایران راه افتاد و در همان روز اول در بسیاری از شهرهای ایران گسترش پیداکرد، ممکن است به یک قیام همگانی مبدل شود.
یکی از عمده ترین شعارهایی معترضان در سراسر کشور، شعار مخالفت با صدها میلیونها دلاری است که رهبری ایران، در لبنان و غزه به سازمانهای وابسته به سپاه پاسداران، به مصرف میرساند.
واقعیت این است که ایران از دو دهه به این سو، برای تثبیت جایگاه خود در کرانه مدیترانه، اموال هنگفتی را در غزه و لبنان سرمایه گزاری کرده است. تا جاییکه حسن نصرالله دبیر کل حزب الله، لبنانیهای معترض را تهدید کرده و با صراحت اعلام داشت که اگر از اعتراضات دست نکشند، حقوق خود را از دست خواهند داد؛ چون دولت لبنان قادر به پرداخت حقوق آن نخواهد شد، اما حقوق اعضای حزب الله را او از پولهاییکه از ایران میآید، می تواند پرداخت کند.
در غزه هم وضع مانند لبنان است؛ گروه «جهاد اسلامی» که با گروه «حماس» برای گرفتن ریال های دلار شده ایران، در مسابقه است، این بار در مسابقه پیشی گرفت و با پول انحصاری ایران جنگ کوچکی را تنها و بدون مشارکت حماس بر ضد اسرائیل راه انداخت.
از این جهت ملت ایران دیگر آرام نخواهد نشست و مخالفت و اعتراض خود را به خاطر داراییهای ایران که رهبران رژیم از خزانه دولت میزنند و به بهانه صدور انقلاب، در بیرون از مرزها به هدر میدهند، ابراز خواهد کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اندکی پیش از این که ملت ایران به خاطر افزایش قیمت بنزین در کشور، قیام کند، رژیم تهران، کنفرانسی را زیر عنوان وحدت اسلامی، برگزار کرده و پیروان خود را از نقاط مختلف جهان گردهم آورده بود. در آن کنفرانس آیت الله خامنهای، رهبر سیاسی و مذهبی ایران، قیامهای مردمی در عراق و لبنان را ناشی از دسیسه های آمریکا و اسرائیل و برخی از کشورهای عربی دانست که ثبات و امنیت ایران را نشانه گرفته است. البته منظورش از برخی کشورهای عربی، عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس بود که گویا یک جهت عربی سنی مذهب در مشتعل کردن انقلاب عراق و لبنان، نقش دارد.
البته قابل فهم است که مبارزه عراقیها و لبنانیها بر ضد فساد گروه های مسلح غیر مسئول و تلاش آن ها برای به دست آوردن استقلال و حاکمیت ملی عراق و لبنان، با منافع توسعه طلبانه ایران، سازگاری نداشته باشد.
اکنون که بر اساس عوامل مشابه عراق و لبنان، مردم ایران دست به اعتراض زده و در برابر سیاستهای منطقهای و برنامههای معیشتی داخلی رژیم آخوندی ولایت فقیه، قیام کرده اند؛ بایست روایت ایران مبنی بر دسیسه بودن قیام های مردمی عراق و لبنان، اعتبار خود را در اذهان پیروانش از دست داده باشد.
اما واقعیت چیز دیگری است؛ آن ها بر مبنای طبیعت وابستگی، به دنباله روی و اجرای برنامههای ایران در عراق و لبنان ادامه خواهند داد و رژیم ایران هم به علت فشار داخلی، فعالیتها و تلاشهای خود را در بیرون از کشور افزایش خواهد داد. زیرا رژیمیکه از کشتن ده نفر از شهروندان خود تنها درمدت دو روز پروایی نداشته و به سرکوبی اعتراضات مردمی و قطع انترنت در کشور بپردازد، سیاستهای خود را در مناطق نفوذش، با هر وسیله ای که ممکن باشد، تحمیل می کند.
همچنان که تجربه یک و نیم ماهه اعتراضات عراق، نشان داده که رژیم بغداد، بدون اجازه آیت الله خامنهای، نمیتواند تصمیم بگیرد، به همین ترتیب در لبنان نیز کوششها جریان دارد، تا مطابق به سیاستهای ایران، از رسیدن ملت به اهدافش که همانا سرنگون کردن دولت فاسد و زیر سلطه شبه نظامیان ایران و تشکیل دولت دموکراتیک است، جلوگیری شود.
چنانچه سه روز پس از استعفای سعد حریری، خبرگزاری تسنیم، مقاله بلندی پیرامون تشکیل حکومت در لبنان، منتشر کرد که مطلب یاد شده را به خوبی میرساند. تحلیلگر تسنیم نوشته بود که ممکن است دو نوع حکومت بر اساس خواسته معترضان پیشنهاد شود، اما هر دوی آنها مناسب حال لبنان نخواهد بود:
نوع اول، حکومتی است که از گروه اکثریت در مجلس نمایندگان، تشکیل شود. این حکومت ممکن است از «تشکل ۸ مارس» به میان آید، اما چون جریان های بزرگی مانند «جریان المستقبل» و «نیروهای لبنان» را در بر نمیگیرد، از طرف جامعه جهانی و کشورهای عربی منزوی خواهد شد و از این جهت؛ مناسب به حال لبنان نخواهد بود.
نوع دوم، حکومت تکنوکرات است؛ این نوع حکومت از نظر تحلیلگر تسنیم نیز، پذیرفتنی نیست؛ چرا که در این حکومت، حزب الله جایگاهی نخواهد داشت و در نتیجه، این نوع حکومت نیز در جهت مخالف منافع ایران خواهد بود. در حالی که خواسته اصلی معترضان همین نوع حکومت است.
سرانجام تحلیلگر تسنیم، نتیجهگیری میکند که بهترین گزینه، حکومتی از نوع سوم است، یعنی حکومت تکنو سیاسی که از نمایندگان گروههای سیاسی و از تکنوکراتهای کارشناس در امور اقتصادی، تشکیل شود.
روشن است که منظور از این گزینه، ابقای حزب الله و همپیمانانش در قدرت است، در حالی که معترضان آن را به طور قاطع رد کرده اند.
حال اوضاع سیاسی در لبنان به مرحله سرنوشت سازی رسیده است. حزب الله و همپیمانش جریان مشیل عون، به ماندن در قدرت اصرار میورزند و با آمدن حکومت تکنوکرات که گره کور مشکلات اقتصادی را باز و انتخابات زود هنگام را برگزار کند، مخالفت میکنند، اما معترضان با جدیت تمام خواستار تشکیل حکومت تکنوکرات هستند.
اگر چنانچه اوضاع در ایران به وخامت گراید و اعتراضات درونی در آنجا ادامه پیدا کند؛ حزب الله به تشکیل حکومتی مطابق به اهداف خودش، پافشاری خواهد کرد و در نتیجه، رویارویی میان انقلابگران لبنان و حزب الله اجتناب ناپذیر خواهد شد.
© IndependentArabia