فارن پالیسی:‌ سال ۲۰۲۲ سالی مهم در تاریخ ایران بود

یک مجله آمریکایی فارن پالسی سال میلادی گذشته را «سال انقلابی ایران» نامید

مجله «فارن پالیسی» آمریکا با اشاره به سالی که گذشت، آن ‌را سالی تاریخی برای ایران نامید. این مجله با اشاره به پنج مقاله خود درباره جنبش انقلابی در ایران، می‌نویسد که این مقاله‌ها می‌توانند به مخاطبان کمک کنند که از ماهیت خیزش مردم ایران و سیر احتمالی رویدادها در آینده، باخبر شوند. 

کامران آبادی، معاون سردبیر «فارن پالیسی»، در این مقاله یادآوری می‌کند که در آغاز سال ۲۰۲۲، گمان می‌رفت که این سال، سالی باشد که جمهوری اسلامی ایران و دولت بایدن بالاخره به بن‌بست در مذاکرات هسته‌ای خاتمه ‌دهند، زیرا فرض می‌‌شد که دستیابی ابراهیم رئیسی به مسند ریاست ‌جمهوری، به یکدست شدن حکومت و پدید آمدن امکان مذاکره قاطعانه آن بینجامد. اما اینک سال ۲۰۲۲ در حالی خاتمه می‌یابد که برجام به «زامبی» شبیه شده است و جایی بین مرگ و زندگی قرار دارد. به جای آن، رویداد بزرگ سال، جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود که به‌رغم کشته شدن صدها نفر و دستگیری هزاران نفر، همچنان با قوت ادامه دارد و «جدی‌ترین چالش پیش روی نظام جمهوری اسلامی برای کنترل کشور از نخستین روزهای انقلاب ۱۹۷۹ تاکنون است.» نویسنده این مقاله با مقایسه خیزش کنونی با «جنبش سبز» سال ۱۳۸۸، می‌نویسد که برخلاف نمونه قبلی، این جنبش صراحتا مشخصه انقلابی دارد. 

این مجله سپس به پنج مقاله خود که در چند ماه گذشته درباره جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» منتشر شده‌اند، اشاره می‌کند. هالی دگرس،‌ کارشناس ایرانی-آمریکایی «شورای آتلانتیک»، در مقاله‌ مفصلی که در روز اول نوامبر منتشر شد، از «دهه نودی‌ها» به منزله «نیروی پیش‌ران» اعتراضات یاد کرده بود و به مشخصات نسلی پرداخته بود که از اساس با بنیان‌های نظام جمهوری اسلامی در تضاد است. دگرس می‌نویسد: «این نسل از وضع کنونی سرخورده و خشمگین است و از ابراز خود در اینترنت یا بیرون آن نمی‌ترسد و حاضر است خط قرمزهای جمهوری اسلامی را پشت سر بگذارد. این نسل است که هیات حاکمه پا به سن گذاشته و جمودیافته را جوری تکان داده که از انقلاب ۵۷ تاکنون سابقه نداشته است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

سینا طوسی، دیگر کارشناس ایرانی-آمریکایی، در پی انتشار خبر نادقیق «تعطیلی گشت ارشاد» که به اشتباه در بسیاری از رسانه‌‌های جهانی گزارش شده بود، از این نوشته بود که جمهوری اسلامی ایران در واقع هیچ امتیاز مهمی نداده است، و تاکید کرده بود که برای بسیاری از مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی در هیچ شکلی پذیرفتنی نیست. اسفندیار باتمانقلیچ، کارشناس اقتصادی و موسس بنیاد «بورس و بازار»، و زپ کالب، دانشجوی دکترای دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس، نیز در مطلب دیگری در این مجله، از ناموفق بودن تلاش برای اعتصابات کارگری در ایران نوشتند. این دو نویسنده می‌گویند شرایطی که در سال ۱۳۵۷ تحرکات کارگری را ممکن کرده بود، امروز وجود ندارند، چون شرایط کارگران وخیم‌تر است و امکان بسیج کارگری دشوارتر. نویسندگان این مقاله، گسترده بودن حضور کارگران قراردادی و خصوصی‌سازی‌های بسیار را در سال‌های گذشته، دلیل این امر می‌دانند. 

ناهید صیام‌دوست، استاد دانشگاه تگزاس در آستین، در مقاله‌ای با عنوان «چرا حکومت ایران اینقدر از این ترانه می‌ترسد»، از این گفته بود که ترانه «برای...» شروین حاجی‌پور، چگونه با پرده برداشتن از خواست‌های عادی ایرانیان، به عملی رادیکال دست زده است. دکتر صیام‌دوست که کتابی هم درباره موسیقی اعتراضی در ایران نوشته است، می‌گوید نه فقط متن «برای...»، که فرم آن نیز، خیزش اعتراضی را منعکس می‌کند. او می‌نویسد: «ترانه «برای...» نه تنها نمایانگر روحیه‌ای متفاوت و شاید بی‌سابقه در سطح سراسری است، که فرم ساختاری آن نیز مشابه این جنبش اعتراضی اخیر است. این ترانه، مثل جنبش، شبکه‌ای و بی‌رهبر است.» 

مقاله پنجم و آخری که «فارین پالیسی» به آن اشاره کرده است، به قلم افشان استوار، تاریخدان و استاد دانشگاه تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی آمریکا، است. دکتر استوار که کتابی درباره سپاه پاسداران نوشته است، در این مقاله می‌گوید که امیدواری‌ها به اینکه نیروهای سپاه نظام جمهوری اسلامی را رها کنند و به مردم بپیوندند، زیادی خام‌خیالانه است، چرا که سپاه از اساس به گونه‌ای طراحی شده است که حافظ نظام باشد. استوار می‌نویسد: «سپاه در حکومتی که دیگر با انقلاب اسلامی تعریف نشود، قادر نیست به حیات خود ادامه دهد. اگر نظم کنونی از هم بپاشد، نظم بعدی هر چه باشد، سپاه جایی در آن نخواهد داشت.» استوار می‌‌نویسد که به همین علت است که سپاه تا انتها برای حفظ نظام کنونی خواهد کوشید.