دلیل ماندگاری آلودگی هوا در شهرهای ایران

آنچه درباره بهتر نشدن کیفیت هوا و محیط ‌زیست ایران باید بدانید

وضعیت هوا بهتر نخواهد شد، مگر به مدد باد-انتخاب

هوای تهران و شهرهای بزرگ در زمستان‌ها کشنده و در تابستان‌ها نفس‌گیر است‌. هر چه می‌آید سال نو، گویی دریغ از پارسال؛ هوا در زمستان‌ها کشنده‌تر و در تابستان‌ها نفس‌گیرتر می‌شود. چرا آلودگی هوا گریبان جمعیت کثیری از ایرانیان را رها نمی‌کند؟ آیا کشور از کمبود یا نبود نیروی کارشناس رنج می‌برد یا سوء‌مدیریت چنین شرایطی را رقم زده است؟

واقعیت این است که کشور به اندازه کافی نیروی متخصص و کارآزموده دارد و سوء‌مدیریت نیز نمی‌تواند دلیلی قانع‌کننده برای حل نشدن معضل آلودگی هوا باشد. در ادامه این مقاله با اشاره به مقررات موجود در ایران و نیز روش‌های بهبود آلودگی هوا در چند شهر جهان، درخواهید یافت که چرا وضعیت هوا بهتر نخواهد شد، مگر به مدد باد.

سوء‌مدیریت: بهانه تکراری

از اوایل دهه ۵۰ خورشیدی تاکنون، پایتخت ایران از آلودگی هوا رنج می‌برد. این را می‌توان لا‌به‌لای روزنامه‌ها و نیز در کتاب خاطرات مدیران ارشد وقت خواند. به‌عنوان مثال، اسکندر فیروز، نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط ‌زیست در کتاب خاطراتش به جلسه‌ای اشاره کرده است که در دفتر شهبانو فرح پهلوی با حضور وزرای صنایع‌ و معادن و کشاورزی، شهردار تهران، مدیرعامل شرکت ملی نفت و مدیر واحد آلودگی هوا برای بهتر شدن کیفیت هوای تهران برگزار شد.

با گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت، آلودگی هوا به‌تدریج سایر شهرها را نیز در بر گرفت. «قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» به این امید که کیفیت هوای شهرها بهتر شود، با ۳۶ ماده در ۱۳۷۴ تصویب شد و وظایفی را برای دستگاه‌های اجرایی مانند سازمان محیط‌ زیست، وزارت نفت، وزارت کشور و وزارت مسکن و صنایع تعیین کرد. در متن این قانون علاوه بر وسایل نقلیه آلاینده، تکلیف سایر آلوده‌سازها هم مشخص شده بود و از کارخانه‌ها، صنایع، نیروگاه‌ها و کوره‌های آجرپزی گرفته تا حمام‌های عمومی، هتل‌ها و رستوران‌ها، اول اخطار می‌گرفتند و در صورت تکرار تخلف، تعطیل می‌شدند. البته هیچ‌وقت این قانون به‌نحو شایسته اجرا نشد.

پنج سال بعد از این تاریخ،‌ وقتی که آیین‌نامه اجرایی قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا به تصویب رسید، تردد وسایل نقلیه موتوری بدون داشتن برگه معاینه فنی در شهرهای تهران، کرج، اصفهان، شیراز، اهواز،‌ تبریز، مشهد و اراک ممنوع شد. گرچه کاغذ معاینه فنی باید بهبود نسبی کیفیت هوا را رقم می‌زد، اما در عمل چنین نشد. به‌دلیل استاندارد نبودن سوخت و وسایل نقلیه تولید ایران، دارندگان وسایل نقلیه موتوری برای دریافت برچسب معاینه فنی مجبور بودند درست پیش از آزمایش‌های لازم، برای دست‌کاری میزان سوخت و اکسیژن، سری به مکانیکی‌ها بزنند. پس از گرفتن برچسب، دوباره تنظیم‌ها به حالت قبل بازمی‌گشت و آلوده‌سازهای متحرک در خیابان‌ها و جاده‌ها بدون کوچک‌ترین مشکلی تردد می‌کردند.

قانون هوای پاک در سال ۱۳۹۶ تصویب و جایگزین قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا شد؛ مفادشان کم‌وبیش مشابه و اجرایی نشدن هر دو نیز کم‌وبیش مشابه بود. این موضوع آخر را چندی پیش نیز یکی از اعضای هیئت‌رئیسه شورای شهر تهران مطرح کرد: «دولت در انجام وظایف خود در‌خصوص قانون هوای پاک اهمال کرده است» که البته اگر غیر از این بود باعث تعجب و شگفتی مردم می‌شد.

سوء‌مدیریت به‌تدریج بهانه‌ای شد برای اجرا نشدن دقیق و همه‌جانبه مفاد قانونی که می‌توانست باعث بهبود کیفیت هوا شود. با وجود کارشناسان تحصیل‌کرده در رشته مهندسی محیط‌ زیست و آلودگی هوا تا مقطع دکتری و نیز آلوده‌تر شدن هر ساله هوا در شهرها، آیا می‌توان پذیرفت فقط سوء‌مدیریت عامل اصلی چنین شرایطی بوده است؟ بعد از ۱۰، ۲۰ یا حتی ۳۰ سال آزمون‌و‌خطا، بالاخره نباید راه مناسبی پیدا می‌شد؟ به نظر نمی‌رسد که سوء‌مدیریت، توجیه مناسبی برای هوای هر روز آلوده‌تر از دیروز باشد.

مازوت: بلای جان‌‌سوز

 بنزین غیراستاندارد معروف به بنزین پتروشیمی که زمان دولت دوم محمود احمدی‌نژاد به بهانه تحریم‌ها در کشور تولید و مصرف می‌شد، نمونه دیگری است که نشان می‌دهد نه سوء‌مدیریت، بلکه با قصد قبلی و از روی آگاهی تصمیم‌ گرفته شد چنین محصول ناسالمی تولید و توزیع شود. در مورد مصرف مازوت نیز همین ماجرا تکرار شد.

بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت حسن روحانی، دی‌ماه دو سال پیش گفت که ما به‌هیچ‌وجه مایل نیستیم مازوت مصرف شود، اما در نقاطی مجبورند و چاره‌ای نداریم. مصرف گاز خانگی در دوران همه‌گیری کرونا بهانه‌ای برای جناب وزیر بود که مصرف مازوت را توجیه کند، اما واقعیت را باید در جای دیگری جست‌وجو کرد. مازوت یا نفت کوره، ارزان‌ترین سوخت است که به دلیل کیفیت بسیار پایین آن حتی مشتری مناسبی هم برایش پیدا نمی‌شود. با توجه به شرایط اقتصادی رو به ورشکستگی مطلق کشور، احتمالا چاره‌ای جز مصرف همین سوخت بی‌کیفیت نیست.

شاید مصرف مازوت در صنایع (مثل کارخانه سیمان تهران) و پالایشگاه‌ها به‌تنهایی مانعی نداشته باشد، اما مصرف مازوت بی‌کیفیت با میزان گوگرد بالا و نیز نبود سامانه‌های کنترل آلودگی در نیروگاه‌ها و صنایع، خلاف قوانین موجود است. بر اساس ماده ۱۳ قانون هوای پاک، «تمامی مراکز صنعتی، تولیدی، عملیات معدنی، خدماتی، عمومی و کارگاهی اعم از دولتی و غیردولتی موظف‌اند از سوخت استاندارد مصوب، استفاده کنند.» سال‌ها است به بهانه‌های مختلف و نبود بودجه، حتی در تابستان‌ها نیز سوزاندن مازوت غیراستاندارد ادامه دارد و صنایع نیز هیچ‌گاه به تکلیف خود مبنی بر نصب فیلترهای مختلف عمل‌ نکرده‌اند. آیا تولید و توزیع مازوت غیراستاندارد و نیز نصب نکردن دستگاه‌های کنترل آلودگی و فیلترهای مخصوص روی دودکش‌ها هم به دلیل سوء‌مدیریت است؟ البته که نه! مسئله را باید جای دیگری جست‌وجو کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مشکلی فراتر از مازوت‌سوزی

مصرف مازوت غیراستاندارد تنها عامل آلودگی هوا نیست، اما می‌تواند به خطرناک‌تر شدن آن برای سلامتی شهروندان منجر شود. عوامل بزرگ و کوچک آلودگی هوا همچون کوهی روی هم تلنبار شده است: تولید روزافزون خودروهای غیراستاندارد، غیررقابتی بودن بازار خودرو، تولید و مصرف سوخت غیراستاندارد، بی‌توجهی به نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی، رعایت نکردن استاندارد خروجی دودکش‌ها، نصب نکردن دستگاه‌های کنترل آلودگی دودکش‌ها، اجرا نکردن قوانین محیط ‌زیست و آلودگی هوا و … مسئله‌ای حل نشدنی برای جمهوری اسلامی رقم زده است. مسئله‌ای که چندین و چند کشور در حال توسعه با شرایط کم‌وبیش مشابه ایران توانسته‌اند آن را حل کنند. به‌عنوان مثال بوگوتا، پایتخت کلمبیا، با هشت میلیون جمعیت یکی از آلوده‌ترین شهرهای جهان شناخته می‌شد. شهرداری بوگاتا با اعمال قوانین سختگیرانه، نو کردن ناوگان حمل‌ونقل عمومی و ایجاد مسیرها و تسهیلاتی برای دوچرخه‌سواری، قدم‌های موثری در راستای حل آلودگی هوا برداشت. سازمان ملل در سال ۱۹۹۲ اعلام کرد مکزیکوسیتی، پایتخت کشور مکزیک، آلوده‌ترین شهر جهان است، اما امروز وضعیت به‌کلی تغییر کرده است. حدود ۸۰ سال پیش در لس‌آنجلس و ۶۰ سال پیش در لندن نیز وضعیت آلودگی هوا نگران‌کننده بود، اما شرایط را به‌تدریج تغییر دادند، به‌طوری که حتی امروز با وجود جمعیت چندین برابر بیش از آن زمان، آلودگی هوا همچون آن سال‌های دور کشنده نیست، اما چرا در ایران مسئله حل نمی‌شود؟

پاسخ ساده و تکراری و دم‌‌دستی این است: سوء‌مدیریت! با نگاهی دقیق‌تر می‌توان دریافت که سوء‌مدیریت بخشی از مسئله است و همه آن نیست. بیش از چهار دهه آزمون‌و‌خطا و حضور صدها کارشناس کارآزموده، فرصتی است که حتی نالایق‌ترین، بی‌تجربه‌ترین و نادان‌ترین مدیران نیز می‌توانستند از آن بهره ببرند و کاری موثر و مفید برای ایران و مردمانش انجام دهند، اما شرایط ایران در همه زمینه‌ها، ازجمله آلودگی هوا هر روز بدتر از دیروز است. بنابراین، دلیل اصلی را نه در سوء‌مدیریت که در بی‌اهمیت بودن جان مردم و بی‌ارزش بودن سرزمین ایران برای مدیران باید جست‌وجو کرد. مدیرانی که تنها باعث فساد و تباهی بوده‌اند و کشور را به مرز فروپاشی برده‌اند. آلودگی هوا و هیچ‌یک از گرفتاری‌های دیگر با وجود مدیران مورد‌تایید نظام اسلامی حل نخواهد شد، به این دلیل که خود این مدیران، خالق همه مسائل و مشکلات ایران و ایرانیان بوده‌اند. برای حل مسئله آلودگی هوا فقط یک راه وجود دارد: رهایی از این مدیران فاسد و نالایق.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه