جمعیت جهان هشت میلیارد نفر؛ اگر نئاندرتال‌ها منقرض نمی‌شدند، جهان چقدر متفاوت به نظر می‌رسید؟

نئاندرتال‌ها معمولا نسبت به انسان‌های امروزی عمر کوتاه‌تری داشته‌اند اما همین انزوای نسبی آ‌ن‌ها را از بیماری‌های عفونی محافظت می‌کرد

نئاندرتال‌ها یک گونه یا زیرگونه منقرض‌شده از انسان‌های باستانی‌اند که تخمین زده می‌شود حدود ۴۰ هزار سال پیش در اروپا و آسیا زندگی می‌کردند-The Natural History Museum

جمعیت انسان‌های روی کره زمین به هشت میلیارد نفر رسید؛ انفجار جمعیتی که همراه یا حاصل انقراض هزاران گونه ریز و درشت بوده است از جمله نئاندرتال‌ها، نزدیک‌ترین اقوام بداقبال ما. حالا تصور کنید اگر به جای انسان‌ها، این خویشاوندان نگون‌بختمان روی کره زمین باقی مانده بودند، اوضاع و احوال سیاره ما این روزها چطور بود؟

نئاندرتال‌ها کیستند؟

نئاندرتال‌ها یک گونه یا زیرگونه منقرض‌شده از انسان‌های باستانی‌اند که تخمین زده می‌شود حدود ۴۰ هزار سال پیش در اروپا و آسیا زندگی می‌کردند. علت انقراض آن‌ها مشخص نیست؛ اما عواملی چون زندگی در دسته‌های کم‌تعداد و تولیدمثل درون‌گروهی در این انقراض، مهم انگاشته شده‌اند. جایگزینی‌های رقابتی، جذب در ژنوم انسان مدرن، تغییرات اقلیمی جدی، بیماری یا ترکیبی از این عوامل هم ممکن است از دیگر عوامل تاثیرگذار در انقراض این اقوام دور ما باشند.

پنی اسپیکینز، استاد باستان‌شناسی ریشه‌های انسانی دانشگاه یورک، این نظریه را در نشریه «کانورسیشن» بررسی کرده است. در ۹۹ درصد از یک میلیون سال اخیر از زندگی ما انسان‌ها، به‌ندرت ممکن بود «گونه‌های انسانی» با هم برخورد کنند. تا هزاران سال، در آن واحد فقط حدود ۱۰ هزار نئاندرتال روی زمین زندگی می‌کردند. در حالی که امروزه در همان فضایی که یک نئاندرتال اشغال می‌کرد، حدود ۸۰۰ هزار نفر زندگی می‌کنند. علاوه بر این، از آن‌جا که انسان‌ها در گروه‌های اجتماعی زندگی می‌کنند، نزدیک‌ترین گروه نئاندرتال احتمالا بیش از ۱۰۰ کیلومتر با آن‌ها فاصله داشته و پیدا کردن همسر در خارج از خانواده یک چالش بوده است.

ترجیح دادن زندگی قبیله‌ای به توسعه شهرنشینی

نئاندرتال‌ها بیشتر تمایل داشتند در گروه‌های خانوادگی خود بمانند و در مواجهه با افراد جدید، محتاط‌تر بودند. اگر آن‌ها از گونه‌ ما یعنی هوموساپینس‌ها (انسان خردمند) پیشی گرفته بودند، احتمالا تراکم جمعیت بسیار کمتر می‌شد. به عنوان مثال، تصور اینکه آن‌ها به شهرسازی روی آوردند دشوار است؛ چرا که از نظر ژنتیکی به کسانی جز خانواده نزدیک خود، تمایل زیادی نداشتند و آن‌ها را چندان آسان نمی‌پذیرفتند.

بیماری‌های عفونی کمتر و بیماری‌های ژنتیکی بیشتر

دلایل رشد چشمگیر جمعیت امروز ما ممکن است در روزهای نخستین زندگی انسان‌های خردمند در بیش از ۱۰۰ هزار سال پیش ریشه داشته باشد. تفاوت‌های ژنتیکی و آناتومیکی ما و گونه‌های منقرض‌شده‌ای چون نئاندرتال‌ها، ما را بیشتر به گونه‌های حیوانی اهلی‌شده شبیه کرده است. به عنوان مثال، گله‌های بزرگ گاوها نسبت به اجداد وحشی آنان که در گروه‌های کوچک و با فاصله از هم زندگی می‌کردند، بهتر می‌توانند استرس ناشی از زندگی در یک فضای کوچک را تحمل کنند. همین تفاوت‌های ژنتیکی نگرش ما را در قبال افراد خارج از گروه خودمان تغییر داد و ما پرتحمل‌تر و بردبارتر شدیم.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

از آنجا که احتمال تعامل هوموساپینس‌ها یا انسان‌های خردمند با گروه‌های خارج از خانواده‌ آنان بیشتر بود، استخر ژنتیکی متنوع‌تری ایجاد کردند که مشکلات سلامتی را کاهش داد. به عنوان مثال، تنها در ۱۳ نفر از نئاندرتال‌های ال‌سیدرون اسپانیا، ۱۷ ناهنجاری ژنتیکی شناسایی شد. چنین جهش‌هایی تقریبا در جمعیت‌های بعدی گونه ما وجود نداشتند. البته جمعیت بیشتر هم افزایش شیوع بیماری را به دنبال دارد. نئاندرتال‌ها معمولا نسبت به انسان‌های امروزی عمر کوتاه‌تری داشته‌اند اما همین انزوای نسبی آ‌ن‌ها را از بیماری‌های عفونی محافظت می‌کرد؛ بیماری‌هایی که گاه کل جمعیت هوموساپینس‌ها را از بین می‌برد.

ما از ۱۰۰ هزار سال پیش، شبکه‌هایی ایجاد کردیم که در آن، انواع جدیدی از سلاح‌ها برای شکار و جواهرات مانند مهره‌های صدفی دست‌به‌دست و ایده‌ها به‌طور گسترده به اشتراک گذاشته می‌شدند. تجمع‌های فصلی وجود داشت و انسان‌های خردمند برای اجرای مراسم و معاشرت دور هم جمع می‌شدند. مردم در گروه‌های مختلف دوستانی داشتند که وقتی کمبود غذا داشتند، به آن‌ها وابسته بودند.

هوموساپینس‌ها همچنین به تماس عاطفی بیشتر و انواع جدیدی از روابط خارج از دنیای اجتماعی انسانی خود نیاز داشتند. در دنیای جایگزینی که نئاندرتال‌ها در آن رشد کرده‌اند، کمتر احتمال دارد انسان‌ها از طریق اهلی کردن حیوانات روابط خود با آن‌ها را تقویت کرده باشند.

اگر شرایط محیط‌ زیستی در بسیاری از موارد کمبودهای ناگهانی زیاد مانند کاهش شدید گیاهان و جانوران ایجاد نمی‌کرد، ممکن بود همه‌چیز متفاوت باشد. شاید اگر این تغییرات اتفاقی نبودند، نئاندرتال‌ها هم زنده می‌ماندند.

اشتراک منابع و ایده‌ها بین گروه‌ها به مردم امکان داد تا با توزیع فناوری‌های موثرتر و غذا دادن به یکدیگر در مواقع بروز بحران، کارامدتر زندگی کنند. این احتمالا یکی از دلایل اصلی رشد گونه ما هنگام تغییرات اقلیمی بود. آن هم در حالی که دیگر گونه‌ها از بین می‌رفتند. هوموساپینس‌ها با شرایط متغیر آب‌وهوایی و شرایط خطرناک سازگارتر بودند. این تا حدی به این دلیل است که گونه ما می‌تواند در مواقع بحران به شبکه‌های خود تکیه کند.

هوموساپینس‌ها عموما مراقب بودند منابعی مانند گوزن یا ماهی را بیش‌ازحد مصرف نکنند و احتمالا نسبت به گونه‌های انسانی قبلی، درباره چرخه زندگی خود آگاه‌تر بودند. به عنوان مثال در بریتیش کلمبیای کانادا، مردم هنگام ماهیگیری تنها قزل‌آلاهای نر را می‌گرفتند.

با وجود این، در برخی موارد، مشاهده این چرخه‌های زندگی دشوار است. در آخرین عصر یخبندان، حیواناتی مانند ماموت‌ها که در سرزمین‌های وسیع غیرقابل مشاهده برای گروه‌های انسانی پرسه می‌زدند، منقرض شدند. بیش از ۱۰۰ تصویر از ماموت‌ها در روفینیاک فرانسه وجود دارد که مربوط به زمان ناپدید شدن این حیوانات غول‌آسا است و نشان می‌دهد مردم بابت از دست رفتن این موجودات سوگوار بوده‌اند. اما به احتمال زیاد، اگر ظهور هوموساپینس‌ها رخ نمی‌داد، ماموت‌ها زنده می‌ماندند؛ چرا که نئاندرتال‌های کمتر آن‌ها را شکار می‌کردند.

علاقه ما به همراهی با یکدیگر و این حقیقت که گذراندن وقت با هم خلاقیت ما را تقویت می‌کند، عاملی کلیدی در ساخت گونه ما بود؛ اما بهایی داشت. هرچه بشر بیشتر فناوری را توسعه دهد، استفاده از آن بیشتر به سیاره زمین آسیب می‌رساند. کشاورزی مداوم خاک ما را از مواد مغذی خالی می‌کند، صید بی‌رویه دریاها را ویران می‌کند و گازهای گلخانه‌ای حاصل تولید محصولاتی که اکنون به آن‌ها متکی‌ شده‌ایم، تغییرات اقلیمی شدیدی به وجود آورده‌اند. بهره‌برداری بیش‌ازحد اجتناب‌ناپذیر نبود، اما گونه ما اولین گونه‌ای بود که این کار را انجام داد.

ما می‌توانیم امیدوار باشیم که با گذر زمان، شواهد آشکار تخریب جهان طبیعی نگرش و رویکرد ما را تغییر دهد. ما در طول تاریخ، هر زمان که نیاز داشتیم و لازم بود، به‌سرعت تغییر کردیم. هیچ سیاره دیگری برای ما وجود ندارد؛ هرچند اگر نئاندرتال‌ها به جای ما زنده مانده بودند، ما هرگز به سیاره دیگری نیاز پیدا نمی‌کردیم.

این مطلب برای اولین بار در نشریه علمی کانورسیشن منتشر شده است. 

بیشتر از علوم