نخستین مطالعه دولتی درباره اعتراض‌ها: جنبش فراگیر خیابانی برای تغییر

تصویر حاکمیت در میان نسل جدید، مجوعه‌ای از ممنوعیت‌ها و محدودیت‌هاست

نسل جدید باور دارد که در معرض فشار و تبعیض بروکراسی ناکارآمد قرار گرفته‌ و جهان بینی‌اش نسبتی با حاکمیت ندارد. @mamadporii

وزارت علوم نخستین ارزیابی‌ علمی و پژوهشی خود درباره اعتراض‌های سراسری در ایران را منتشر و نوشت این اعتراض‌ها بین دو کنش «جنبشی» و «شورشی» قرار دارد.

ماه‌نگار راهبردی «دیده‌بان امنیت ملی» وابسته به وزارت علوم در تازه‌ترین شماره خود در پژوهشی با عنوان «کالبدشناسی ناآرامی‌های شهریور- مهر ۱۴۰۱» حاضر نشده است برخلاف ادبیات جاری مقام‌های جمهروی اسلامی، اعتراض‌ها در ایران را «اغتشاش» یا «آشوب» بخواند.

این پژوهش مهم‌ترین ویژگی اعتراض‌های اخیر در ایران را «​​کثرت‌گرا، کلان‌گرا، سایبرپایه، غیرنهادینه و فشرده در زمان وقوع» توصیف کرده است.

«انتشار سریع کنش جمعی»، «عدم سازماندهی»، «نبود نقش رهبری»، «تاکید بر تغییر بنیادین نظام سیاسی»، «حمایت حداکثری لایه‌ها و گروه‌های مختلف اجتماعی-سیاسی» و «پشتیبانی حداکثری از سوی مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در خارج» از دیگر مختصات این اعتراض‌ها از نظر تهیه‌کنندگان این گزارش است.

در این پژوهش همچنین آمده فواصل زمانی اعتراض‌ها در ایران به تدریج کوتاه‌تر می‌شود و ادامه روند کنونی، ممکن است فاصله اعتراض‌ها را به دو تا سه ماه هم کاهش دهد که «این امکان در ناآرامی‌های جدید در شهریور و مهر ۱۴۰۱ بسیار بارزتر است.»

این پژوهش برای تازه‌ترین دور اعتراض‌های سراسری ایران شش ویژگی جامعه‌شناختی برشمرده که «نسلی بودن» از مهمترین آنهاست.

آن‌طور که در این متن پژوهشی آمده است مهمترین پیشران‌های اعتراض‌های کنونی در ایران را نسل دهه هشتاد تشکیل می‌دهد که کنش‌گری این نسل «با گسترش ارتباطات الکترونیکی در چارچوب جهانی شدن همزمان شده و امکان سوژگی مستقل از نسل‌های پیشین را برای آنها فراهم کرده است.»

در بخش دیگری از این پژوهش به موضوع زنانه بودن اعتراض‌ها اشاره و ادعا شده است: «عنصر زنانه این ناآرامی‌ها از نیروی نسلی تغذیه و از جنبش نسلی سواری مجانی می‌گیرد.»

این پژوهش به قتل مهسا امینی در مقر گشت ارشاد پلیس در تهران هم اشاره و هم‌نسلان او را نسلی «محزون» توصیف کرده است که «احساس می‌کنند در معرض فشار و تبعیض بروکراسی ناکارآمد قرار گرفته‌اند و در عین حال اعتقاد اندکی به ایدئولوژی‌های سیاسی موجود دارند.»

این پژوهش همچنین در توصیف این نسل اضافه کرده است: «آنها تجربه اندکی از معنویت، وجدان عمومی، عدالت اجتماعی یا حتی استقلال ملی دارند که در سال‌های نخست جمهوری اسلامی بخشی از فرهنگ عمومی بود.»

به نوشته این پژوهش «این گروه نسلی، تصورش از حاکمیت، نهادی است که گردهم‌آیی موسیقی را لغو می‌کند، دستورالعمل‌های اجباری را وضع و فعالیت‌های فرهنگی و تفریحی را ممنوع می‌کند»

در بخش دیگری از این پژوهش اشاره شده است: «این نسل، دولت را ناکارآمد و ناتوان در اداره کشور شناخته و این تصویر به واسطه اخبار هر روزه در مورد کمبود آب، زوال اقلیمی، آلودگی هوا و دیگر آسیب‌های اجتماعی همچون اعتیاد، کودکان خیابانی و غیره تقویت شده است.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این متن با ارائه توصیفات بالا چنین نوشته است: «ناآرامی‌های اخیر را بهتر است به عنوان ظهور نسلی فهمید که اعضای آن به طور کامل نسبت به الگوی حکمرانی موجود بیگانه هستند.»

این گزارش پژوهشی دومین ویژگی اعتراض‌ها در ایران را «جایی میان کنش جنبشی و کنش شورشی» تعریف کرده است که معترضان تلاش می‌کنند:‌ «از مزایای هر دو نوع کنش سود ببرند، بدون آنکه مشمول هزینه‌ها و ناکامی‌های هر دو در عرصه مواجهه با نیروهای امنیتی انتظامی شوند.»

این گزارش ویژگی سوم این اعتراض‌ها را متعلق و همسو با «جنبش نوین اجتماعی» در جهان معرفی کرده است.

«جنبش‌های اجتماعی جدید» در همه ابعاد و کنش‌ها از جمله در انگیزه‌ها، استراتژی‌ها، شعارها، ابزار و مانند آن‌ها فرامادی و پسااقتصادی‌اند و بر جنبه‌های اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، ارزشی، سبک زندگی و... تاکید دارند.

این پژوهش با چنین تعریفی سراغ اعتراض‌ها در ایران رفته و نوشته است: «معترضان دلایل متنوعی برای دنبال کردن طیفی از اهداف دارند و همه دلایل متوجه جلب منافع مادی برای شخص یا گروه نیست، از این رو اهداف و منافع، راهبردها و فرصت‌های سیاسی بیشتر در بستر مفاهیم و اعمال فرهنگی تعریف می‌شود و بیشتر در جهت انباشت نوعی سرمایه اجتماعی فرهنگی به کار می‌رود.»

چهارمین ویژگی اعتراض‌ها در ایران از نظر تهیه‌کنندگان این پژوهش، حرکت رفت و برگشتی آن میان دو گزاره «خشم و امید» است.

این پژوهش نوشته است: «از نظر انگیزشی در ناآرامی‌های اخیر شاهد پدیده‌ای هستیم که مانوئل کاستلز به آن رفت و برگشتی بین خشم و امید می‌گوید.»

به نوشته این پژوهش در این اعتراض‌ها «احساسات همچون خشم و امید چسب اتحاد و بسیج کننده نیروهای جنبشی برای کشمکش و کنش اعتراضی رادیکال است و هیجان و خشم توأمان موجب عمل می‌شود و جنبش خیابانی با ایجاد امید به امکان تغییر و برپایی شرایطی بهتر، بسیج جنبشی فراگیر را به ارمغان می‌آورد.»

این پژوهش همچنین در توصیف ویژگی پنجم این اعتراض‌ها نوشته که این جریان «مبتنی بر نوعی فرصت شناسی/ فرصت‌سازی سیاسی/ راهبردی ناخوداگاه جمعی جنبشی/ شورشی شکل گرفته است.»

ساختار فرصت سیاسی صورت گرفته، به تغییراتی توجه دارد که می‌توانند سبب گشایش‌های ناگهانی در نظام شود. موضوعی که در هفته‌های اخیر برخی مقام‌های جمهوری اسلامی درباره آن سخن گفته و وعده برخی تغییرات در سیاست‌ها و رویکرد‌ها را داده‌اند.

این پژوهش ششمین و آخرین ویژگی این اعتراض‌ها را «افقی بودن» آن دانسته است که از یکی ز ویژگی‌های جنبش‌های نوین اجتماعی در عصر حاضر است.

در چنین جنبشی نیروهای اجتماعی در زیر زمین و با ریشه‌های قوی به هم متصل می‌شوند و به شکل افقی گسترش می‌یابند، یعنی حرکت عمودی ندارند.

افقی بودن این ظرفیت را ایجاد می‌کند که در یک زمان مشخص و در فرصت‌های سیاسی موجود که ظرفیت مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی کاهش می‌یابد، اقشار ناهمگون جامعه بدون آنکه لزوما با یکدیگر هماهنگ کنند به همدیگر بپیوندند و زنجیره هم ارزی از جنبه‌های گوناگون و رنگارنگ ولی با هدفی مشخص ایجاد کنند.

نتایج این تحقیق تصویر به نسبت درست و دقیقی از اعتراض‌ها در جامعه ایران ارائه کرده است و گسل عمیق میان جامعه ایران با حاکمان اسلامی را هم تا حدودی تائید کرده است، اما از تجزیه و تحلیل صریح  خواسته‌های معترضان مبنی بر عبور از جمهوری اسلامی پا پس کشیده است.

خروجی این تحقیق در نهایت وضعیتی را تائید می‌کند که مردم به خصوص نسل جوان آن را نمایندگی کرده و این روز‌ها در خیابان فریاد می‌زنند که نظام جمهوری اسلامی نه‌تنها از درک و همراهی و تحقق آن عاجز است، بلکه آگاهانه کمر به سرکوب آن بسته است.