هنر به‌مثابه ابزاری آزادی‌بخش در ایران

آثار هنرمندان برای معترضان الهام‌بخش است تا به واقعیتی متفاوت بیندیشند

در هفته‌های اخیر که ایران صحنه اعتراض‌های سراسری مردم علیه جمهوری اسلامی بوده، عرصه هنر نیز شاهد شکوفایی و پویایی کم‌نظیری بوده است.

کریستین ساینس مانیتور در یادداشتی کوتاه به حوزه موسیقی و خوانندگان حامی اعتراض‌های خیابانی مردم ایران می‌پردازد که این روزها بسیار محبوب شده‌اند، به‌ویژه به‌دلیل انتشار ترانه‌هایی که بذر امید و همبستگی را در دل معترضان می‌کارند.

محبوب‌ترین ترانه که به زبان‌های دیگر نیز ترجمه و خوانده شده «برای...» است که برگرفته از جملات معترضان در رسانه‌های اجتماعی است، مانند «برای توی کوچه رقصیدن، برای ترسیدن به وقت بوسیدن» و «برای زن، زندگی، آزادی».

شروین حاجی‌پور، سراینده و خواننده این ترانه، اندکی پس از انتشار آن دستگیر شد. این ترانه همچنین نامزد جایزه گرمی «بهترین ترانه برای تغییر اجتماعی» شد. در حال حاضر، گروه کلدپلی نیز این ترانه را در تور جهانی‌اش اجرا می‌کند.  

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

کریم سجادپور، عضو بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، در مورد این ترانه نوشت: «بهترین راه شناخت خیزش سراسری در ایران کتاب یا مقاله نیست، بلکه ترانه شروین حاجی‌پور است. عمق آن نیازمند بررسی‌های متعدد است.»

به عقیده نویسنده یادداشت، جذابیت این ترانه شاید به این دلیل باشد که آینه‌ای مقابل جامعه گرفته است. او در ادامه اضافه می‌کند بهترین وجه هنر زمانی است که تفکربرانگیز و بازتابی از احساسات عمیق و افکار پنهان مردمی باشد که در جست‌و‌جوی زندگی بهترند.

چنان‌که وید سیمونیتی، استاد فلسفه در دانشگاه لیورپول، در نشریه ایان می‌نویسد: «آثار هنری در قوانینِ بازیِ گفتار تغییر ایجاد می‌کنند؛ تفکر در مورد مسائل اجتماعی مشترک بدون ایجاد تقابل تحقیرآمیز میان درست و غلط را ممکن می‌کنند.»

به گفته سیمونیتی، هنر اگر الهام‌بخش ایجاد تفکر آزاد شود، ارزش آن با ارزش آزادی درهم‌تنیده است، «این در حالی است که پاسخ دیگر به بحران دموکراتیک جهان خواستار ترک تفکر معتدل، و توسل به خشم به‌منزله نیروی سیاسی و حقیقت‌گویی در مقابل قدرت حاکم است».

در ادامه یادداشت با اشاره به وضعیت اوکراین، آمده است در حالی که بناهای ملی و فرهنگی این کشور زیر بمباران روسیه قرار دارد، هنر به ابزاری برای نجات دموکراسی تبدیل شده است. به‌عنوان مثال، شهر خارکیف در سپتامبر میزبان جشنواره ادبی بود که به همت سرهی ژادان، نویسنده و خواننده گروه راک ژادان و داگز، برگزار شد. ژادان در مصاحبه با کی‌یف پست گفت: «دقیقا به این دلیل که خارکیف مدام زیر آتش است، بسیار مهم است که در این شهر زندگی باشد، نه سایه ترس.»

کریستین ساینس مانیتور یادداشت را با نقل قولی از سیمونیتی به پایان می‌رساند که هنر اگر به مخاطب امکان بدهد در مورد مسائل جاری در بطن درگیری‌های سیاسی بیندیشد، می‌تواند شکلی منحصربه‌فرد از گفتمان باشد.