زمان گردهمایی ۱۰۰هزار نفری در واشنگتن دی‌سی فرا رسیده است

خواسته روشن اکثر ایرانیان برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی باید به گوش دیرشنوای کاخ سفید و اعضای کنگره برسد

رابرت مالی، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، پس از گردهمایی‌های برلین، واشنگتن دی‌سی، لس‌آنجلس و ده‌ها شهر دیگر جهان در روز شنبه، ۳۰ مهر ۱۴۰۱، چنین توییت کرد: «تظاهرات‌کنندگان در واشنگتن و شهرهای اطراف جهان حمایت خود را از مردم ایران اعلام کردند؛ مردمی که به‌طور مسالمت‌آمیز تظاهرات می‌کنند تا دولتشان به حقوق بشر و کرامت آن‌ها احترام بگذارد.»

این توییت خشم و اعتراض بسیاری از ایرانیان را برانگیخت. اعتراضی که در سوءمعرفی‌های کاخ سفید در دوران اوباما و بایدن از جنبش‌های ایرانیان و رژیم اسلامی ریشه دارد. معترضان به‌درستی بر این باورند که رابرت مالی انقلاب خواهان براندازی حکومت اسلامی را به مطالبه از حکومت اشغالگر ایران تقلیل داده است تا بی‌عملی این دولت را توجیه کند؛ همان‌طور که بی‌عملی ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ با نبودن درخواستی از طرف ایرانی‌ها توجیه شد. این سوءمعرفی آگاهانه و برای نیازردن دل علی خامنه‌ای و دیگر مقام‌ها رژیم بود تا به مذاکرات هسته‌ای برای احیای «برجام مرده» که هیچ دستاوردی نداشته است، ادامه دهند.

به موازات این دیپلماسی «سر در برف»، ایرانیان مقیم آمریکا چه دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواه‌ها، دست‌کم در اعتراض‌های خیابانی در شهرهای مختلف آمریکا، به‌صراحت از ضرورت «تغییر رژیم» سخن می‌گویند. هرچند مقام‌های دولت بایدن و اوباما و مشاوران آن‌ها و همفکران استمرارطلبشان از شنیدن این تعبیر کهیر می‌زنند و با فریبکاری، تغییر رژیم را صرفا در حمله نظامی خلاصه می‌کنند.

با این حال، در آن سوی عالم نیز، از صدها هزار ایرانی که به خیابان آمدند (و میلیون‌ها نفر که از ترس به خیابان نمی‌آیند و کانال‌های ارتباطی آن‌ها بسته شده است) تنها این سخنان شنیده می‌شود: «مرگ بر جمهوری اسلامی»، «مرگ بر دیکتاتور»، «جمهوری اسلامی نمی‌خوایم، نمی‌خوایم»، «بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب»، و «تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود».

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

وقتی حداد عادل رقم معترضان کف خیابان را ۲۰۰ هزار نفر ذکر می‌کند، باید به حداقل یک میلیون نفری فکر کرد که تاکنون کف خیابان و بالای پشت‌بام‌ها شعار نفی رژیم سر داده‌اند؛ آن هم در یک رژیم پلیسی.

شهروندان ایرانی مقیم آمریکا باید برای باز کردن گوش مقام‌های کاخ سفید، افکارعمومی را به دروازه‌های کاخ سفید و پای پله‌های کنگره ببرند. در دنیای دموکراتیک، هیچ سلاحی قوی‌تر از افکارعمومی نیست. شاید گوش آن‌ها با شنیدن مستقیم صدای ۱۰۰ هزار نفر باز شود. تاکنون مقام‌های دموکرات و مشاوران آن‌ها (عمدتا اعضای سابق و لاحق نایاک) از پراکندگی ایرانیان بهره گرفته و سیاست خشنودسازی و مماشات در پیش گرفته‌اند. اکنون در میان ایرانیان مقیم آمریکا، همبستگی غیرقابل تصوری به چشم می‌خورد و صدا و هدف و مطالبه‌ این همبستگی باید در مرکز سیاست آمریکا هم شنیده شود.

با برگزاری چنین گردهمایی، ۱۰ سال دیگر اعضای دولت بایدن نمی‌توانند مثل اوباما ادعا کنند که مشاوران به ما اطلاعات درستی ندادند؛ مشاورانی مثل حسین موسویان که با هدفی مشخص انتخاب شدند. همچنین وقتی رسانه‌های آمریکا که با دودلی و تردید و بسیار کند، به این اعتراض‌ها پرداخته‌اند، ناچار می‌شوند کارشان را انجام دهند و نمی‌توانند اجتماع ۱۰۰ هزار ایرانی-آمریکایی و خواسته‌های آنان را نادیده بگیرند. در آن شرایط، مقام‌های دولت و کنگره نیز مانند دولت ترودو سرشان را اندکی از برف بیرون خواهند آورد.

گردهمایی برای اعلام درخواست براندازی رژیم هم در جهت منافع و امنیت ملی ایران و هم در جهت منافع و امنیت ملی ایالات متحده است. ایرانیان با براندازی جمهوری اسلامی، به تمدن ایرانی و تمدن غربی هر دو خدمت می‌کنند. این گردهمایی در صورت تحقق، حداقل تا یک دهه بر جهت‌گیری سیاست خارجی ایالات متحده در مورد ایران تاثیر خواهد گذاشت و زمان اجرای آن نیز همین روزها است. نباید گذاشت خون جوانان ایرانی از زاهدان تا بوکان و از آمل تا تهران هدر برود.

مرگ بیش از ۲۵۰ ایرانی (حدود ۴۰ کودک)، بازداشت حدود ۱۳ هزار نفر و مجروح شدن هزاران نفر در پنج هفته‌ اول اعتراض‌ها (به علاوه ده‌ها میلیون سرکوب‌شده‌ پیش از این) دیگر هزینه‌ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و ایرانیان مقیم دیگر کشورها در چهار قاره آن را با جدیت دنبال کرده‌اند.

از شروع اعتراض‌ها تا آخر هفته‌ پنجم، حداقل ۱۰۰ هزار ایرانی-آمریکایی در خیابان‌های شیکاگو، لس‌آنجلس، نیویورک، سانفرانسیسکو، دی‌سی، سیاتل، دالاس، هیوستون، تمپا، میامی، تولسا، نشویل، ممفیس، دیترویت، کلیولند، مینیاپولیس و... برای حمایت از ایرانیان داخل کشور به خیابان آمده‌اند. گردهمایی در واشنگتن دی‌سی حتما گروه‌های بیشتری را به شرکت تشویق خواهد کرد؛ چون به تاثیر بیشتر آن وقوف دارند. هنر سازمان‌دهندگان این خواهد بود که این جمعیت را در یک نقطه گرد آورند.

زمان مناسب این گردهمایی شنبه ۵ نوامبر است؛ به سه دلیل:

۱- نیاز به زمان برای تدارک و آگاهی‌رسانی در مورد این گردهمایی که ایرانیان از سواحل شرقی و غربی و ایالات مرکزی بتوانند برای شرکت در آن برنامه‌ریزی کنند.

۲- ۵ نوامبر سه روز قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا است که کاخ سفید و دو حزب قدرتمند آمریکا دغدغه‌ کسب اکثریت در کنگره را دارند و رای ایرانی-آمریکایی‌ها را می‌خواهند.

۳- زمانی دیرتر از این ممکن است با امواج سرمای شرق آمریکا برخورد کند که کار را برای معترضان و سازمان‌دهندگان دشوار می‌کند.

جمعیت چند ده‌ هزار نفری ایرانیان ساکن دی‌سی، مریلند و ویرجینیا می‌توانند همانند برلینی‌ها، در خانه‌های خود را به روی ایرانی-آمریکایی‌ها بگشایند تا هزینه‌ها را پایین بیاورند.

از سازمان‌دهندگان اعتراض‌های خیابانی در این پنج هفته در سراسر آمریکا تقاضا دارم انرژی خود را روی هم بگذارند و این گردهمایی را تحقق بخشند. در واشنگتن دی‌سی، نیز جمع‌های باتجربه‌ای برای برگزاری این گونه اعتراض‌ها وجود دارند که می‌توانند هدایت و هماهنگی میان مجموعه‌ برگزارکنندگان را بر عهده می‌گیرند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه