پیوند نامقدس دروغ، دشمن و خشکسالی در شهرکرد تشنه

قطعی آب در شهرهای مختلف غرب کشور، از ارومیه و همدان تا شهرکرد را باید جداگانه بررسی کرد. در این مقاله علل قطع آب در شهرکرد بررسی شده است

پاییز سال گذشته خبر رسید که چشمه کوهرنگ خشک شد. دل‌های مردمان ایران و بیش از همه،‌ ساکنان چهارمحال بود که به تپش افتاد. وقتی بار دیگر در فروردین ۱۴۰۱ خبر خشکیدن این چشمه که لایزال می‌نمود منتشر شد، به گفته فرخی یزدی «تپیدن‌های دل‌ها ناله شد، آهسته آهسته».

امروز و پس از نزدیک به دو هفته بی‌آبی در شهرکرد، آن‌ ناله‌ها، رساتر و به فریادی پر از خشم بدل شده است. این خشم نه فقط از سر استیصال ِناشی از بی‌آبی که شاید بیشتر برای اظهارنظرهای مبهم، متناقض و گاه آغشته به دروغ مسئولان در پاسخ به دو سوال ساده باشد؛ چرا آب گل‌آلود است؟ و مردم تا کی باید این شرایط فلاکت‌بار برآمده از قطعی آب را در بام ایران تحمل کنند؟

حرف‌های ضدونقیض

خبرهایی که تاکنون بر اساس اظهارنظرها و وعده‌های مسئولان منتشر شده است بیش از آن‌که روشنگر باشند، به ابهام‌ها دامن زده‌اند. انتشار خبرها و دیدگاه‌های ضدونقیض و گاه توام با آلودگی اطلاعات در فضای مجازی به مراتب از رسانه‌های رسمی بیشتر است. در این میان، مردمانِ جویای حقیقت که زندگی‌شان بر اثر قطعی آب، مختل شده است به‌جای این‌که پاسخ روشنی دریافت کنند و بتوانند بر اساس آن برای وضعیت نابسامان ایجاد شده برنامه‌ریزی کنند، سردرگم، خسته و ناامید شده‌اند و بجز به خیابان آمدن چاره‌ای پیش روی خود نمی‌بینند.

مدیر روابط عمومی آبفای چهارمحال و بختیاری که باید اطلاعات دقیقی داشته باشد و مردم را در جریان امور قرار دهد، گفته است: «قطعی آب به دلیل گل‌ولای زیاد بوده که در پی بارش‌های سیل‌آسا رخ داده است.» او البته مدعی شده که پیش‌تر هم کدورت آب چشمه افزایش داشته است، اما به میزان کم. مشابه همین استدلال را مشاور رسانه‌ای استانداری چهارمحال و بختیاری ارائه کرد، اما چنین اظهارنظرهایی با صحبت‌های استاندار چهارمحال و بختیاری در تناقض آشکار است که در گفت‌وگوی تلویزیونی به موضوعی مهم پرداخته است: «طی پدیده نادری، آب چشمه کوهرنگ گل‌آلود شد که البته این چشمه در مسیر سیلاب قرار ندارد.»

تجربه مشابه: خشکاندن چشمه‌ای دیگر

در شهرستان کوهرنگ بختیاری چشمه‌ای پرآب و زلال و مشهور به نام چشمه مروارید وجود داشت. خبرگزاری‌های رسمی، ازجمله ایسنا سال ۱۳۸۷ نوشتند: «چشمه مرواريد خشك شد.‌» علت خشك شدن چشمه چه بود؟ مقام‌های محلی، ازجمله رئیس شورای روستای محل،‌ دلیل اصلی را حفاری برای تونل سوم كوهرنگ اعلام کردند. همان زمان، مجری طرح سد و تونل کوهرنگ ۳ ادعا کرد که خشک‌سالی، چشمه را خشکانده است، اما این ادعا چقدر به واقعیت نزدیک بود؟ با مرور اظهارنظرهایی مشابه، به‌ویژه در فضای سیاسی-امنیتی ۱۷ ساله گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که باید در چنین گفته‌هایی به دید شک نگریست.

از زمانی که کلنگ تخریب منطقه برای ساخت سد کوهرنگ ۳ بر زمین کوبیده شد ۱۲ سال می‌گذرد. این سد همچنان به مرحله بهره‌برداری نرسیده است و اخبار ضدونقیضی از ساخت آن منتشر می‌شود. اوایل مرداد امسال نیز نماینده مردم خمینی‌شهر در مجلس شورای اسلامی به تکمیل نشدن تونل کوهرنگ ۳ بعد از ۲۰ سال اعتراض کرد، تونلی که قرار است سالانه حدود ۲۵۵ میلیون مترمکعب آب را از غرب به فلات مرکزی انتقال دهد. گرچه این پروژه آبی هنوز به پایان نرسیده‌ است و بسیاری از مردمان ساکن اصفهان برای افتتاح آن روزشماری می‌کنند، چند سالی است که پمپ‌ها، جور پروژه‌‌های ناتمام را می‌کشند و آب به این استان منتقل می‌شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

دست‌کاری در شبکه هیدرولوژی و ژئوهیدرولوژی یک منطقه بی‌تردید عواقبی دارد. عاقبتی که گریبان چشمه مروارید را گرفت به احتمال زیاد به دلیل همین نوع دست‌کاری‌ها بود. این سناریو می‌تواند برای چشمه کوهرنگ نیز تکرار شده باشد.

به علاوه، شماری از افراد محلی معتقدند زلزله‌های اخیر در منطقه بختیاری، عاملی برای کاهش دبی چشمه کوهرنگ و کیفیت آن بوده است؛ نظری که تایید یا رد آن، نه نیازمند هزینه هنگفت و نه بررسی‌های چندین و چند ساله است. در عین حال، جاری شدن سیل را باید یک فرضیه در بروز کدورت بی‌سابقه آب چشمه کوهرنگ در نظر گرفت و با بررسی دقیق آن را رد یا اثبات کرد، اما در جوی امنیتی و در فضایی سیاست‌زده که به کارشناسان اجازه چنین بررسی‌هایی داده نمی‌شود یا اگر هم بررسی‌ انجام شود، اجازه ندارند واقعیت‌ها را بیان کنند، تشخیص دوغ از دوشاب در گفته‌های مسئولان همچون جدا کردن آب از آهن است.

تنش آبی و تنش در جامعه

از سال‌ها پیش، بخش‌های وسیعی از ایران بر اساس شاخص فالکن مارک - که سازمان ملل هم به آن استناد می‌کند- در تنش آبی قرار داد. یک عرصه وقتی وارد تنش آبی می‌شود که سالانه هزار و ۷۰۰ مترمکعب آب برای ساکنان آن در دسترس باشد. اگر میزان آب در دسترس به ۹۰۰ مترمکعب برسد، شرایط از تنش آبی به کمبود آب می‌رسد.

توماس هومر دیکسن، (Thomas F. Homer-Dixon) پژوهشگر دانشگاه واترلو در کانادا، کتابی در سال ۱۳۷۸ منتشر کرد با عنوان «محیط‌زیست، کمیابی و خشونت» و در آن به وضعیت آب در ایران نیز اشاره کرد: «در سال ۱۳۷۴ میزان سرانه آب در ایران برای هر نفر حدود هزار و ۷۰۰ مترمکعب در سال بوده است، اما در سال ۱۴۰۴ این رقم به حدود ۹۰۰ مترمکعب در سال کاهش می‌یابد.» دیکسن به نکته دیگری هم اشاره کرده است: «کمبود منابع محیطی می‌تواند پنج نوع مختلف از تعار‌ض و ناآرامی را ایجاد کند؛ نخست، افزایش مشاجره‌ها و درگیری‌ها در سطح محلی. دوم، افزایش نزاع‌های قومی-قبیله‌ای و مهاجرت‌. سوم، شورش‌های خیابانی، راهزنی و کودتا. چهارم، جنگ و پنجم، تعارض بین شمال و جنوب (بین کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه).

سال‌هاست که مقام‌های جمهوری اسلامی اعلام می‌کنند بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران با سرانه کمتر از ۹۰۰ مترمکعب آب در سال زندگی می‌کنند. به بیان دیگر، شرایط تنش آبی در ایران به تاریخ پیوسته و کمبود آب حاکم است. از سوی دیگر، درگیری‌های پراکنده به‌تدریج به اعتراض‌ و اعتراض‌های گسترده به خشونت کشیده شده که نمونه‌اش تظاهرات کشاورزان اصفهانی و مردم بلداجی در ۱۳۹۸ است (بی‌شک سرکوب خونین این اعتراض‌ها را به یاد دارید). آنچه دیکسن در کتابش پیش‌بینی کرده بود چند سالی است که رنگ واقعیت به خود گرفته است.

در منطقه‌ای با پیچیدگی‌های اجتماعی و هیدرولوژیک (آب‌شناسی) کوهرنگ و مناطق همجوار، نیاز روزافزون به آب، افزایش نارضایتی عمومی به دلایل اقتصادی و مدیریت سرزمین انباشته از دروغ، تبعیض و دشمنی باعث شده، مسئله‌ای که به خودی‌خود کلافی سردرگم است، پیچیده‌تر و حل‌نشدنی شود. به این پیچیدگی‌ها باید نگاه امنیتی و نیز تغییر اقلیم و خشکسالی‌های مستمر را هم اضافه کرد. در این شرایط است که مردم برای مطالبه آب، این حق اولیه که سازمان ملل نیز آن را از حقوق بشر به شمار آورده، به خیابان می‌آیند و به‌جای دریافت پاسخی درخور، با مشت آهنین و در نهایت گلوله مواجه می‌شوند‌.

مدیریت فاسد همچون سال‌های پیشین، منابع آب را هدر می‌دهد،‌ تنش در جامعه را به اوج می‌رساند و سرکوب را جایگزین راه‌حل می‌کند. چندان عجیب نیست که این سناریوی تکراری بار دیگر در شهرکرد، همدان، ارومیه و همه شهرهایی که تنش آبی را پشت سر گذاشته‌اند تکرار شود.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه