مسعود اسداللهی، کارگردانی که علاقهمندان سینمای ایران او را با فیلمهای «همسفر» و «علی کنکوری» میشناسند، ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ پس از تحمل یک دوره بیماری، در لسآنجلس آمریکا درگذشت.
او که علاوه بر کارگردانی، فیلمنامهنویس، تهیهکننده و بازیگر نیز بود، در سال ۱۳۲۳ در محله امیریه تهران به دنیا آمد. بازیگری در تئاتر را از نوجوانی آغاز کرد و سپس با ورود به دانشکده هنرهای دراماتیک، وارد مرحله حرفهای کار هنری خود شد.
اسداللهی سال ۱۳۴۶ به تلویزیون ملی ایران راه یافت. بازی در فیلم سینمایی «دزد و پاسبان» در سال ۱۳۴۹، نخستین تجربه سینمایی او بود. پس از آن، در فیلمهای دیگری از جمله «آرامش در حضور دیگران» به کارگردانی ناصر تقوایی نقش ایفا کرد. این فیلم سال ۱۳۵۱ به نمایش عمومی درآمد.
مسعود اسداللهی سپس برای ورود به دنیای کارگردانی خیز برداشت. او در سال ۱۳۵۲، فیلم «علی کنکوری» را ساخت و خود نقش اصلی آن را بازی کرد. در این فیلم، علاوه بر او، رضا کرمرضایی، شهناز تهرانی، داریوش اسدزاده و نعمتالله گرجی نیز بازی کردند. ترانه تیتراژ آن با شعری از ایرج جنتی عطایی را هم داریوش اقبالی خواند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
علی کنکوری اگرچه در زمان خود با استقبال زیاد مخاطبان سینما روبرو شد، اوج محبوبیت و شهرت مسعود اسداللهی در سال ۱۳۵۴ بود، وقتی فیلم ماندگار «همسفر» را با بازی گوگوش و بهروز وثوقی ساخت. «همسفر» نقطه عطفی در سینمای ایران بود و برخی صحنهها و دیالوگهای آن برای همیشه در خاطره علاقهمندان سینمای ایران ثبت شدند.
بهروز وثوقی در خاطرات خود درباره «همسفر» گفته بود که اسداللهی میدانست اگر کسی غیر از من و گوگوش در این فیلم بازی کند، موفق نمیشود. «همسفر» یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمای قبل از انقلاب ایران بود.
اسداللهی دو سال پس از نمایش عمومی «همسفر»، سریال ۹ قسمتی «طلاق» را برای تلویزیون ملی ساخت. این مجموعه نیز به فهرست علاقهمندیهای مخاطبان هنرهای نمایشی در ایران اضافه شد تا شهرت و محبوبیت اسداللهی چندین برابر شود.
او پس انقلاب، فیلمی به نام «قرنطینه» ساخت. این فیلم انتقاد شدید تندروهای انقلابی را در پی داشت و برخی او را به ایجاد «نفاق میان روحانیت» متهم کردند. به دنبال این اتهامها، اسداللهی همچون دیگر هنرمندان قبل از انقلاب به زندان اوین احضار شد اما با پادرمیانی حبیبالله عسگراولادی، از زندان نجات یافت.
پس از آن، او از ایران مهاجرت کرد. ابتدا، مدتی در پاریس بود و سپس، به آمریکا رفت و تا پایان عمر، در لسآنجلس ماند.