هنر جنسیت ندارد

«آیا به همین زودی می‌توانیم فیلمی را با شرکت «مازیار لرستانی» تماشا کنیم؟ امیدوارم، اما بعید است.»

مازیار لرستانی با عکسی مردانه، اما با کلاه در صفحه اینستاگرامش نوشت: این منم، منی که عاقبت، تکه‌های زخم‌خورده وجودش، یکپارچه شد - tabnak

شهره لرستانی بازیگر نام آشنایی است که سال ۱۳۶۵ و در ۲۰سالگی با بازی در سریال تلویزیونی «اوغور بخیر» (مجید بهشتی) وارد عرصه بازیگری شد و در سال ۱۳۷۰ با فیلم «نیاز» (علیرضا داودنژاد) روی پرده سینما رفت و همین‌طور در سینما، تلویزیون و تئاتر با موفقیت روزافزون به کار خود ادامه داد.

وقتی در مجموعه تلویزیونی «لیلی با من است» (کمال تبریزی) به خانه‌های مردم رفت، به‌سرعت محبوب خانواده‌های ایرانی شد. بازی‌های صمیمی و طناز او محبوبیتش را تثبیت کرد. مدتی بود شایعه تطبیق جنسیتی او مانند محمدرضا فروتن که می‌گفتند تطبیق جنسیت داده و زن شده است بر سر زبان‌ها افتاده بود، اما در مورد لرستانی این حرف‌وحدیث‌ها در حد شایعه نماند. لرستانی چند هفته پیش، چهارشنبه ۲۲ تیرماه، در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد که تطبیق جنسیت داده و نامش را از «شهره» به «مازیار» تغییر داده است. این خبر مانند بمبی منفجر شد و به‌سرعت در خبرگزاری‌ها، وب‌گاه‌ها و نشریات گوناگون درباره آن نوشتند.

مازیار لرستانی با عکسی مردانه، اما با کلاه در صفحه اینستاگرامش که حالا نامش (shohreh_lorestani_mazyar) شده بود نوشت: «من، آهنگ‌هایی هستم که در تنهایی خود گوش می‌دهم ...من تمام اشک‌هایی هستم که سراسر زندگی، در خفا ریخته‌ام... دردهایی که کشیده‌ام... من، تمام تجربه‌های تلخ و شیرین، تمام اتفاق‌های زندگی... آنان که فقط بر من رفته است، هستم... من... تمام انتخاب‌هایم،... در تمام لحظات زیسته‌ام در این کره خاکم... این منم، منی که عاقبت، تکه‌های زخم‌خورده وجودش، یکپارچه شد... حالا... تکه‌های وجود من، تمام زندگی‌ام شوید... کنارم بمانید تا با هم پیر شویم... همراه باشید با پاهای خسته و دل شکسته‌ام... و صدایی، از اعماق کودکی، مرا بنام، خواند: ما، ز یاریم و به یار برمی‌گردیم... مازیار... اسامی را، خدا می‌فرستد» در پی‌نوشت آمده است: «بعد از سردرگمی‌های بسیار... و تلاطمی از پس تلاطم... و... انسان، در لحظه مرگ هم امکان دوباره زاده شدن دارد... زهی توفیق که زنده‌ام و رسالتم مرا زنده نگه داشته است.»

تصور این‌که شخصی با بدنی زاده شود که با روحیه او در تضاد است و مجبور باشد به حکم بدنش زندگی کند، بسیار دشوار خواهد بود و معلوم است که «مازیار» در زیر نقاب «شهره» در این پنجاه‌وچند سال رنج زیادی کشیده و سرانجام با عمل جراحی، جسمش را مطابق روح و روحیه‌اش کرده و «شهره»، «مازیار» شده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

در قوانین و نگاه حکمرانان «جمهوری اسلامی ایران» و در تعالیم اسکولاستیکی، تمام موجودات زنده دو جنسی‌اند؛ یا «نر» یا «ماده»، درحالی‌که در دانش مدرن و امروزی ازنظر فیزیکی و ازنظر روحی ما با طیف وسیع و گوناگونی روبه‌رویم؛ مردانی که گرایش جنسی به مردان دیگر دارند و به زنان اساسا هیچ گرایشی ندارند، زنانی که گرایش جنسی به زنان دیگر دارند، انسان‌هایی که به هر دو جنس گرایش دارند و کسانی که جسمشان مرد است، اما روحشان زن یا برعکس جسمی زنانه دارند و روحی مردانه، کسانی که اساسا آلت تناسلی‌شان هر دو جنس را دارد یا کسانی که تمایل جنسی ندارند و این رشته بس طولانی است و تنها محدود به «نر» M و «ماده» F نمی‌شود و طیف وسیع رنگین‌کمانی را در برمی‌گیرد. LGBTQI+ از همین‌جا می‌آید به قولی تمام حروف الفبا را می‌توان ردیف کرد و اشکال گوناگون هویت جنسی را برشمرد.

موردی مانند مازیار لرستانی تراجنسیتی (Transgender) نامیده می‌شوند. ترنسجندرها ازنظر ظاهری و در چشم سایرین، زن تلقی می‌شوند، اما خودشان در درون احساس مرد بودن دارند، حتی هورمون‌های آن‌ها نیز مردانه است و تمایل به پوشیدن لباس‌های مردانه یا شغل‌های مردانه دارند. البته عکس این هم وجود دارد یعنی مردانی که ظاهری مردانه دارند، اما خود را زن احساس می‌کنند، هورمون‌های جنسی‌شان زنانه است و تمایل زیادی به پوشیدن لباس‌های زنانه دارند.

ازنظر تاریخی در سال ۱۹۲۱ در آلمان با نظارت کلینیک روانی ماگنوس هیرشفلد، اولین عمل تطبیق جنسیت (به اشتباه تغییر جنسیت گفته می‌شود) آغاز شد و در سال ۱۹۳۰ این اقدام به سرانجام رسید. در ایران نیز ۲۴ شهریور ۱۳۳۲ در روزنامه اطلاعات گزارشی از نوجوان ۱۶ ساله‌ای به نام «فریده نجفی» اهل شبستر درج شده است که مادرش او را به بیمارستان پهلوی آورده است و عمل «تطبیق جنسیت» در مورد صورت گرفته و نامش از «فریده» به «فرهاد» تغییر پیدا کرده است. او را اولین ایرانی می‌دانند که عمل «تطبیق جنسیت» را انجام داده است و دیگر خبری در این مورد تا «انقلاب ۵۷» و تاسیس جمهوری اسلامی در ایران در دسترس نیست.

ازآنجاکه قوانین فقهی با شدتی بیشتر از دوران پادشاهی، در جمهوری اسلامی وارد قوانین مدنی شدند، تماما استوار بر جنسیت «نر» و «ماده» است، عمل «تطبیق جنسیت» کار را ساده می‌کند؛ مثلا اگر پسری، دختر شود مجبور به رعایت حجاب اسلامی می‌شود یا دختری به پسر تبدیل شود، باید به خدمت سربازی برود.

داستان زندگی فریدون ملک‌آرا، نخستین کسی که بعد از انقلاب عمل تطبیق جنسیتی انجام داد و به مریم خاتون ملک‌آرا تغییر نام داد، بسیار غم‌انگیز است. «فریدون» متولد بندر پهلوی (بندر انزلی)‌ بود، از همان کودکی متوجه شد که تمایلات زنانه دارد. او در رادیو و تلویزیون ملی ایران استخدام شد و با لباس زنانه تردد می‌کرد و حتی موفق شده بود با شهبانو فرح پهلوی هم دیدار کند و از او قول بگیرد که انجمنی برای حمایت از ترنس‌ها تاسیس کند، اما این کار به انجام نمی‌رسد و پس از تسلط روحانیان و روح‌الله خمینی، مصیبت او آغاز می‌شود.

او از محل کارش که حالا صداوسیما شده بود اخراج می‌شود و شروع به تزریق هورمون‌های مردانه می‌کند و با تلاش و پشتکار سرانجام موفق می‌شود با خمینی دیدار کند و فتوای «تطبیق جنسیت» را از او بگیرد تا بتواند لباس زنانه بپوشد. او بالاخره در سال ۱۳۸۱ مجبور می‌شود لباس مردانه بپوشد تا با عکس پاسپورتش هماهنگ باشد، به تایلند می‌رود و آنجا عمل جراحی انجام می‌دهد و به ایران بازمی‌گردد و با پشتکار بسیار موفق می‌شود در سال ۱۳۸۶ «انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی ایران» (هر چند نام این انجمن نادرست است و ترانس‌ها نه بیمار‌ند و نه دچار «اختلالات هویت جنسی») را تاسیس می‌کند. ملک‌آرا در سال ۱۳۹۱ در تهران فوت کرد و در محل تولدش، آبکنار بندر انزلی دفن شد.

بعد از این‌که «مازیار لرستانی» اعلام کرد که عمل «تطبیق جنسیتی» انجام داده و امیدوار است از این پس در فیلم‌‌ها و نمایش‌ها با عنوان یک مرد حضور داشته باشد، مدیریت صداوسیما به شبکه‌های خود دستور داد تمام فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی که او در آن‌ها بازی کرده بود را فعلا از جدول پخش بیرون بیاورند.

تاریخ شتابان رو به جلو می‌رود و با شتابی مضاعف در جمهوری اسلامی رو به عقب حرکت می‌کند و دیر نیست روزی که با رها شدن ایران از اشغال یکی از واپسگراترین حکومت‌های سراسر تاریخ، این جریان معکوس شود و ایران هم مانند بقیه کشورها در مسیر آزادی، آبادی، عدالت اجتماعی و حقوق بشر قرار بگیرد. آیا به همین زودی می‌توانیم فیلمی با شرکت مازیار لرستانی را تماشا کنیم؟ امیدوارم، اما بعید است.

 

بیشتر از فرهنگ و هنر