ساعاتی پس از آنکه رهبر جمهوری اسلامی ایران مذاکره با آمریکا را «بنبست محض» و «زیانبار» توصیف کرد، روند افت ارزش پول ملی ایران شتاب بیشتری گرفت و ارزش بازار بورس و ارز در ایران بهشدت سقوط کرد.
بر اساس آخرین دادهها در ظهر چهارشنبه دوم مهر، هر دلار آمریکا در بازار فردوسی تهران با چهار هزار تومان افزایش نسبت به روز گذشته، دستکم ۱۰۸ هزار تومان فروخته میشود و قیمت یورو به ۱۲۷ هزار تومان رسیده است. پوند انگلستان هم ۱۴۵ هزار و ۲۰۰ تومان، درهم امارات ۲۹ هزار و ۳۰۰ تومان، لیر ترکیه دو هزار و ۶۵۰ تومان، یوآن چین ۱۵ هزار و ۱۳۰ تومان و دلار کانادا نیز با رکورد قیمتی ۷۷ هزار و ۸۵۰ تومان معامله میشود.
در این میان، شاخص کل بازار بورس تهران نیز با افت ناگهانی ۱۹ هزار واحدی، به دو میلیون و ۵۴۲ واحد رسید و شاخص کل هموزن هم چهار هزار واحد افت کرد و اکنون در کانال ۷۷۱ هزار و ۴۹۱ واحد قرار دارد و بدین ترتیب بار دیگر از ارزش سرمایههای مردم ایرانی کاسته شده است.
از سوی دیگر، در بازار طلا، سکه امامی با رشد قیمت پنج میلیون تومانی تنها در عرض ۲۴ ساعت، به ۱۰۸ میلیون و ۵۰ هزار تومان رسیده است، سکه بهار آزادی ۹۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان فروخته میشود، قیمت نیمسکه از ۵۶ میلیون تومان عبور کرده، ربع سکه ۳۵ میلیون تومان قیمتگذاری شده است و هر گرم طلای ۱۸ عیار هم اکنون ۱۰ میلیون و ۱۳ هزار تومان معامله میشود.
در آستانه اجرای مکانیسم ماشه و بازگشت تمامی تحریمهای سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی ایران، به دلیل پافشاری خامنهای بر تداوم سیاستهای جنگطلبانه و هستهای، قیمت کالاهای اساسی در ایران هم با شتابی بیسابقه روبهافزایش است. این در حالی است که دستمزد کارگران و کارمندان بدون تغییر مانده است و شکاف میان هزینه و درآمد خانوارها روزبهروز عمیقتر میشود. پیامد چنین روندی میتواند در ماههای آینده فشار اقتصادی و اجتماعی گستردهتری بر بیش از ۸۰ درصد جمعیت ایران وارد کند؛ جمعیتی که هماکنون نیز برای تامین نیازهای اولیه زندگی با دشواریهای جدی روبرو است.
با وجود این، روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، روز چهارشنبه در ادامه سیاست رسانههای حکومتی برای تبرئه علی خامنهای از نقش واضح او در افزایش مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، در گزارشی با عنوان «جهش قیمت طلا و دلار کار عوامل داخلی است»، مدعی شد «بر فرض اینکه اعمال تحریمها بخواهد تاثیرات حداقلی داشته باشد، به چند ماه زمان نیاز دارد و این نشان میدهد که عوامل و سرپلهای داخلی دشمن زودتر از عاملان تصویب مکانیسم وارد عمل شدهاند تا بتوانند اقتصاد ایران را از داخل متزلزل کنند».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در کنار تلاشهای این روزنامه برای عامدانه نادیده گرفتن نقش مهم اخبار و پیشبینیهای سیاسی بر بازارهای اقتصادی در سراسر جهان، خبرگزاری خبرآنلاین هم روز چهارشنبه در گزارشی از بحرانیتر شدن وضعیت اقتصادی در ایران انتقاد کرد و با اشاره به اختلاف زیاد میان سبک زندگی شهروندان عادی با اقشار خاص و وابستگان به مقامهای ارشد جمهوری اسلامی، نوشت: «بازار مسکن تهران دچار شکاف طبقاتی عمیقی شده و در حالی که بسیاری از مردم از خرید یک خانه معمولی ناتواناند، قیمت برخی خانههای لوکس در تهران به میلیونها دلار رسیده است؛ خانههایی لوکس که با امکانات هتلهای پنجستاره رقابت میکنند و تنها در دسترس طبقهای خاص قرار دارند. در مناطق شمالی پایتخت، پنتهاوس و واحدهای لوکسی وجود دارند که با قیمتهای میلیون دلاری به فروش میرسند. بررسیهای نشان میدهد، این پنتهاوسها اغلب تازهسازند و نهایتا چهار سال از ساخت آنها میگذرد.»
اصغر سمیعی، کارشناس بازار ارز و طلا در ایران، در تحلیلی نوشت: «افزایش نجومی قیمت دلار، سکه و طلا، موضوعی غیرطبیعی نیست و در تضعیف پول ملی و تورم ریشه دارد. اگر دلار ۱۰۰ هزار تومان را در ابتدای سال در نظر بگیریم، با توجه به افزایش روزانه یک در هزار ناشی از تورم، پیشبینی میشد دلار در تابستان به حدود ۱۱۰ هزار تومان برسد، تا اوایل پاییز حدود ۱۲۰ هزار تومان و تا آغاز زمستان به ۱۳۰ هزار تومان یا بیشتر برسد. بر اساس همین تحلیل، نرخ دلار برای ابتدای سال آینده ممکن است بیش از ۱۴۰ هزار تومان بشود. نرخ سکه و طلا نیز به دلیل تورم داخلی و بینالمللی، از دلار تبعیت میکند و سقف قیمتها محدودیت مشخصی ندارد.»
در چنین شرایطی، اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری در وضعیت بیثبات و شکننده قرار دارد؛ وضعیتی که حاصل ترکیب تحریمهای خارجی، سوءمدیریت داخلی، حیفومیل بودجه عمومی به دلیل فساد افسارگسیخته و سیاستهای ایدئولوژیک حاکمیت است و در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی همچنان بر مسیر تقابل با جهان و پیشبرد پروژههای هستهای پافشاری میکنند، پیامدهای این سیاستها هر روز بیشتر بر سفره مردم سنگینی میکند.
به نظر میرسد در صورت تداوم این روند، جامعه ایران با موجی تازه از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی روبرو خواهد شد؛ بحرانهایی که تنها با تغییر رویکرد سیاسی در بالاترین سطح قدرت یا فروپاشی کامل نظام فعلی مهارپذیر خواهند بود.

