میانجیگران؛ عمران خان در تهران، پوتین در شبه جزیره‌ عرب

سفر نخست‌وزیر پاکستان به تهران و رئیس‌ جمهوری روسیه به امارات

در دنیای جنگ سرد، کمتر کشوری بود که جایگاهی مشخص در نظم بین‌المللی نداشته باشد؛ کشورها یا هم‌اردوی واشنگتن بودند، یا هم‌اردوی مسکو، و اعضای جنبش «غیرمتعهدها» هم معمولا فقط در اسم چنین بودند و عملا، می‌توانستند عضو «غیررسمی» یکی از دو بلوک بزرگ سرمایه‌داری و «سوسیالیسم واقعا موجود» به‌شمار روند — حتی اگر دینامیسم‌هایی غیر از جنگ سرد (مثلا تخاصم با اسرائيل) گاه بر آن چارچوب اصلی سایه می‌انداخت.

در دنیای چندقطبی امروز اما روابط دیپلماتیک پیچیدگی‌های بیشتری دارند و کشورها قادر به برقراری ارتباطات نزدیک ظاهرا متناقض هستند. به قائله ایران - از یک سو با واشنگتن و از سوی دیگر با ریاض- نیز باید از این زاویه نگریست. جمهوری اسلامی با نگاهی ایدئولوژیک می‌کوشد تا خود را در «جبهه مقاومت» در منطقه و موجودی خیالی به نام «جنبش مستضعفین» در جهان جای دهد (که معلوم نیست کدام مستضعفی و کجا عضو آن است)، اما در جهان امروز، بیشتر کشورهای دنیا با رویکردهای ژئوپلیتیک و بحث «منفعت ملی»،‌ با «دیپلماسی» برخورد/رفتار می‌کنند. به همین دلیل است که ایران حتی یک کشور متحد هم ندارد که اتحادش با آن‌ کشور را بتوان از جنس جنگ سرد با عمق ایدئولوژیک و ارزشی (مانند رابطه شوروی با کوبا یا ویتنام، یا رابطه چین با کشورهای قاره آفریقا) دانست.

با این وصف، کشورهای نزدیک به جمهوری اسلامی ایران اغلب روابط نزدیکی هم با سایر کشورهایی دارند که با ایران در تخاصم هستند، و همین، مجراهای بسیاری برای میانجی‌گری باز می‌کند. پیش از این، کشورهایی کوشیده‌اند میانجی تهران و واشنگتن باشند که عضو بلوک غربند، اما روابط حسنه تجاری و پراگماتیک با ایران دارند؛ یعنی ژاپن، فرانسه و سایر کشورهای اتحادیه اروپا. این هفته اما نام دو میانجی احتمالی دیگر در پیوند با روابط تهران و ریاض مطرح شده است، که رابطه‌شان با ایران متفاوت است. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

اول، پاکستان: عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان، ماه پیش هنگام حضور در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک علنا گفت که با ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، در مورد احتمال میانجیگری بین تهران و ریاض صحبت کرده است. او که همین چند ماه پیش (در اردیبهشت) به مشهد و تهران رفته بود، امروز دوباره وارد پایتخت ایران شد و با حسن روحانی دیدار کرد. او قرار بود با آیت‌الله خامنه‌ای هم دیدار کند. 

پاکستان تنها همسایه کشورمان است که حکومت ایران، از قدرت نرم بسیاری در آن برخوردار است. هویت پاکستان بر مبنای جامعه مسلمانان شبه‌قاره هند بنیان نهاده شده که زبان فارسی و «ایران‌مآبی» بخش مهمی از تاریخ آن‌ها است. روابط جمهوری اسلامی و پاکستان البته همیشه تحت الشعاع مسایل متعددی همچون رابطه اسلام‌آباد و واشنگتن، مشکلات شدید افغانستان و پاکستان، مسایل مرزی بلوچستان، و منازعه پاکستان با متحد نزدیک ایران، هند، بوده است. پاکستان همچنین یکی از پرجمعیت‌ترین کشورهای سنی‌مذهب جهان است (گرچه جمعیت شیعه قابل توجهی هم دارد) و همیشه روابط حسنه‌ای با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس داشته است. هم سرمایه عرب‌های خلیج فارس در پاکستان قابل توجه است، و هم حضور کارگران پاکستانی در آن کشورها. بیش از دو و نیم میلیون پاکستانی مقیم عربستان هستند و دستمزدهایی که به کشورشان می‌فرستند، نقش مهمی در اقتصاد آن دارد. با این حساب، اسلام‌آباد هم با تهران و هم ریاض روابط خوبی دارد و می‌تواند کاندیدای خوبی برای میانجیگری باشد. 

هرچند ایران چنین خبرهایی را تایید نکرده است، اما مقامات پاکستانی، هم علنی و هم در گفت‌وگوی بدون نام با رسانه‌ها، تاکید کرده‌اند که هدف از این سفر میانجیگیری بین ایران و عربستان است.  همچنین، دو مقام پاکستانی در گفت‌وگو با رویترز گفته‌اند که سفر عمران خان بنا به درخواست دونالد ترامپ، رئیس‌ جمهوری آمریکا، انجام شده است. سید عباس موسوی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، گفته است که از موضوع میانجی‌گری «مطلع نیست»، و البته یادآوری کرد که «ایران بارها اعلام کرده، با میانجی و بدون میانجی آماده است با همسایگان خود از جمله عربستان گفت‌وگو و رایزنی کند.» این برخورد، حاوی یک تفاوت عمده بین رویکرد ایران به عربستان و آمریکا است: در مورد آمریکا، «عدم مذاکره» موضع رسمی ایران و رهبر جمهوری اسلامی است. در مورد عربستان، موضع رسمی همیشه لزوم برقراری رابطه و مذاکره با کشور «همسایه و مسلمان» بوده است. 

در سطح عمیق‌تر، چند روز پیش شاهد برگزاری سمینار «میانجیگری در خلیج فارس» در اسلام‌آباد بودیم که سخنران اصلی آن یکی از سفرای سابق پاکستان در ایران و رئیس اندیشکده‌ای در آن کشور بود. خیلی از چهره‌های کلیدی دستگاه دیپلماسی پاکستان در این سمینار خبر از ممکن بودن میانجیگری عمران خان دادند. 

از نشانه‌های تاکنونی، هنوز معلوم نیست که سفر عمران خان چقدر موفق بوده است.

امروز در تهران، روحانی گفت که «با چهره گشاده»‌ با عمران خان روبه‌رو می‌شود، و با کلامی نسبتا مرموز گفت: «هرگونه حسن نیت و کلام طیب، پاسخ شایسته و طیبی خواهد داشت». علی ربیعی، سخنگوی دولت، پیش از سفر عمران خان، از لزوم «تغییر رفتار»‌ عربستان گفته بود و تلویحا ارتباط بین تهران و ریاض را منوط به «عدم حمله به یمن و کشتار یمنی‌ها» دانسته بود. عمران خان در مقابل تاکید کرد که «عربستان سعودی دوست نزدیک ماست» و باید جلوی درگیری آن با ایران گرفته شود. 

سفر عمران خان در حالی انجام می‌شود که ایران واکنشی محتاطانه به وقوع دو انفجار در نفتکش ایرانی سابیتی در دنیای سرخ داشته است. جالب این‌جاست که بیشتر ناظران، از جمله کارشناسان غربی، به سرعت این حمله را تلافی احتمالی عربستان در پی حملات ماه قبل حوثی‌ها به آرامکو اعلام کردند، اما ایران انگشت اتهام را به سوی ریاض نگرفته است. روحانی در پی نشست مشترک امروز با عمران خان گفت که «سرنخ‌های عامل حمله» را با او در میان گذاشته است، اما تحقیقات برای «رسیدن به نتیجه نهایی و روشن شدن مسئله» ادامه دارد. هیچ یک از مقامات ایران، از جمله ربیعی و علی شمخانی،‌ دبیر شورای عالی امنیت ملی، در سخنان علنی و رسمی خود، عربستان را رسما متهم نکرده‌اند؛ مگر یک مقام ظاهرا مسئول که بدون افشای نامش به پرس تی وی گفت، حمله به نفتکش از خاک عربستان انجام شده است. 

روابط ایران و عربستان از حمله اوایل ۲۰۱۶ به کنسولگری ریاض در مشهد قطع شد، که خود در پی اعدام یکی از رهبران روحانیون شیعه در عربستان رخ داده بود. در چند سال اخیر اما این قائله چنان شاخ و برگ گرفته است که حل آن و برقراری مجدد روابط دیپلماتیک بین دو کشور، عواقب بسیاری خواهد داشت. مثلا تهران می‌بایست چنین تحولی را نزد متحدان خود در گروه‌های شیعه و انقلابی مثل حزب‌الله لبنان، توجیه کند. همین است که دیدیم روزنامه «الاخبارِ» بیروت دیروز در سرمقاله‌ای راجع به سفر عمران خان هشدار داده بود و گفته بود سعودی‌ها از سر واهمه عواقب آرامکو، سر میز مذاکره آمده‌اند.

اما اگر ایران میزبان عمران خان است، عربستان و متحد نزدیکش، امارات، این هفته میزبان مردی هستند که از بزرگ‌ترین برندگان دیپلماتیک آشوب‌های اخیر خاورمیانه بوده است: ولادیمیر پوتین، رئیس‌ جمهوری روسیه. پوتین هم رابطه‌ای بسیار نزدیک با تهران دارد، و هم متحد امنیتی و نزدیک اسرائیل و کشورهای عربی منطقه است. او امروز به عربستان می‌رود و سه‌شنبه عازم ابوظبی خواهد بود.

پوتین که دوازده سال است به این کشورها سفر نکرده است، جای تردیدی در تاکید بر نزدیکی خود با ریاض و ابوظبی و به قول خودش «دوستان عرب» باقی نگذاشته است. او که صحنه «به قد زدن»‌اش با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، در نشست قبلی گروه بیست در ژاپن رسانه‌ای شده بود، بار دیگر بر «روابط بسیار دوستانه شخصی» با وی تاکید کرده است. او همچنین از دوستی‌اش با خلیفه بن زاید،‌ رئیس امارات، گفته است که در سفر قبلی پوتین در سال ۲۰۰۷، عالی‌ترین نشان کشورش را به پوتین اعطا کرد. نه تنها خیابان‌های ابوظبی برای استقبال از پوتین پر از پرچم‌های روسیه شده‌اند، که مقامات کرملین در گفت‌وگوهای متعدد، این سفر را بشارت داده‌اند. مثلا لئونید اسلوتسکی، رئيس کمیته روابط بین‌المللی دوما، با اشاره به شیخ محمد بن زاید آل نهیان (ولیعهد ابوظبی) او را «یکی از رهبران اصلی، نه فقط در منطقه خلیج (فارس)، که در کل جهان عرب» خوانده است و تاکید کرده است که بن زاید «نقشی بسیار مثبت» در منطقه دارد. او از «تلاش‌های امارات برای صلح در منطقه» هم تقدیر کرده است. 

روابط اقتصادی روسیه با امارات و عربستان، از موضوعات اصلی این سفرند. بیش از ۳۰۰۰ شرکت روسی در دوبی، ابوظبی و سایر بخش‌های امارات ثبت شده‌اند. بازرگانی بین دو کشور در سال گذشته نزدیک سه و نیم میلیارد دلار بوده است. روسیه چند ماه پیش اولین مرکز دیجیتال خود را در «شهر اینترنتی» دوبی افتتاح کرد. امارات هم به سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز روسیه در زمینه‌های فن‌آوری و هوش مصنوعی، اقدام کرده است. مهمترین همکاری نفتی روسیه با ریاض و ابوظبی، البته در زمینه توافق معروف «اوپک به‌اضافه» است که گروه اجرایی‌ آن ماه گذشته در ابوظبی جلسه داشت. نزدیک به یک میلیون گردشگر روسی هم سال گذشته از امارات دیدار کردند. دیگر نماد نزدیکی دو کشور، سفر فضایی هزاع المنصوری است که سوار بر موشک سویوزِ روس‌ها، اولین شهروند اماراتی شد که به فضا می‌رود. 

روابط با ایران و جنگ داخلی سوریه، بی شک از موضوعات سفر پوتین به جزیره‌العرب خواهند بود. حالا که جنگ سوریه دارد با سرکوب «رُژاوا» و پذیرش نهایی حکومت بشار اسد به پایان می‌رسد، باید دید رئیس‌ جمهوری روسیه قادر به شعبده دیپلماتیک و میانجی‌گری بین «دوستانش» در دو قطب منطقه خواهد بود، یا نه.