نوروز در افغانستان اسیر سیاست‌ورزی‌های اهل قدرت شده است

بسیاری از رسم و رسوم نوروزی در افغانستان دیگر رنگ و رونق سابق را ندارد

در بیست سال گذشته، فضا برای تجلیل از نوروز تا حدی بازتر شده بود‌ـ MASSOUD HOSSAINI / AFP

در بیست سال گذشته در افغانستان، نوروز بیشتر از اینکه به‌خاطر تاریخ و جایگاه هویتی‌اش تجلیل شود، نوعی اعتراض بود به برخوردهای سلیقه‌ای اهل قدرت در قبال این ارزش تاریخی. واقعیت این است که سیاستمداران افغانستان بسیار کمتر از آنچه در تاریخ نوشته شده است به نوروز ارج و بها داده‌اند. در سال‌های گذشته نیز دولتمداران بیشتر سال نو را تجلیل کرده‌اند تا نوروز تاریخی را، و اگر به نحوی مجبور شده‌اند، فقط در سخنرانی‌های خود از نوروز یاد کرده‌اند و کوچک‌ترین قدمی برای ارتقای این کهن‌ترین جشن ملی در این سرزمین برنداشته‌اند.

به پیروی از همین کم‌مهری اهل قدرت، رسم و رسوم نوروزی در پنج دهه گذشته با فتور و کم‌رونقی روبه‌رو شده است، وگرنه در گوشه‌و‌کنار افغانستان به انحای مختلف از این روز تجلیل شده است. مردمان غرب افغانستان بیشتر از هر جای دیگر هنوز به رسوم و سنت‌های نوروزی پایبندند.

در بیست سال گذشته که فضا برای تجلیل از نوروز تا حدی بازتر شده بود، روحانیان بودند که کمر به تحریم و مبارزه با نوروز بسته بودند. تقریبا هر سال، با نزدیک شدن نوروز، تبلیغات دستگاه‌های دینی برای تحریم نوروز آغاز می‌شد و با وصل کردن این جشن به آیین‌های دین زرتشتی، می‌خواستند آن را نوعی عبادت دین زرتشتی قلمداد کنند؛ به‌خصوص آیین‌هایی چون چهارشنبه سوری را. با این حال، هرچند چهارشنبه سوری به گستردگی قدیم برگزار نمی‌شد، جوان‌ها در هرات حتما چهارشنبه سوری را در دامنه کوه‌های شمال هرات برگزار می‌کردند و گاه بخشی از دولت محلی نیز در این کار با آنان همراه می‌شد.

تا سال ۱۳۹۹ و با وجود مخالفت‌های روحانیان و حتی تهدید آن‌ها، هر سال چهارشنبه سوری برگزار می‌شد. اما امسال زیر سلطه خشونت‌بار طالبان، کسی نتوانست چهارشنبه سوری را در هرات برگزار کند. فقط تنی چند در حیاط خانه‌های خود آن را برگزار کردند و عکس‌های آن را به‌صورتی که موقعیت و محل خانه را آشکار نسازد در رسانه‌های اجتماعی منتشر کردند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بخشی از رسم و رسوم نوروزی در غرب افغانستان به صورتی است که روحانیان یا اهل قدرت نمی‌توانند با آن مقابله کنند، مانند تهیه سمنک (سمنو). پختن سمنو در بیشتر مناطق افغانستان هنوز هم رواج دارد و خانواده‌ها این خوراک نوروزی را تا جایی که امکان داشته باشد می‌پزند. سمنوپزی خود آداب خاصی دارد. در هرات، ۲۰ روز مانده به نوروز، دانه‌های گندم را برای جوانه زدن خیس می‌کنند. یک یا دو شب پیش از شب نوروز، برنامه پختن سمنو آغاز می‌شود. ساعت‌های متوالی سمنو باید هم زده شود. به همین خاطر، زنان و دختران خانواده و نزدیکان یک جا جمع می‌شوند و ضمن هم زدن سمنو، که در افغانستان به آن «کبچه زدن» می‌گویند، آواز و سرود هم می‌خوانند؛ سمنو (سمنک) پختن ترانه‌ خاصی هم دارد:

سمنک در جوش ما کبچه زنیم

دیگران در خواب ما دفچه زنیم

سمنک نذر بهار است، میله شب زنده‌دار است

این خوشی سالی یک بار است، سال دیگر یا نصیب

این ترانه و دوبیتی‌های دیگر معمولا در بیشتر مناطق فارسی‌زبان خوانده می‌شود. جشن روز نوروز تقریبا در سراسر افغانستان یکسان است. در این روز، مردم ضمن تبریک نوروز و سال نو به یکدیگر، به دشت و سبزه‌زارها می‌روند که در این وقت سال کاملا سرسبز شده‌اند و تا عصر بیرون از خانه می‌مانند.

تا اوایل دهه ۱۳۷۰، مردان در روز نوروز در محلی خاص جمع می‌شدند و آن‌جا جشن و بازی‌های نوروزی ترتیب می‌دادند. تعدادی چرخ‌و‌فلک و وسایل بازی که در افغانستان به آن «دولی گک» نیز می‌گویند در این محل نصب می‌شد. بازی‌های رایج در آن زمان تخم جنگی، مرغ جنگی، کبک جنگی، پهلوانی، و سگ جنگی بود. اما این محل‌های جشن پس از دهه ۱۳۷۰ کم‌کم برچیده شد و مردم حالا بیشتر در روز نوروز به دشت و دمن می‌روند.

\در هرات، علاوه بر روز نوروز، در اولین چهارشنبه پس از سال نو نیز مردم از خانه بیرون می‌روند که به آن «میله چهارشنبه اول سال» می‌گویند. همچنین، در روز ۱۳ فروردین که «سیزده به‌در» خوانده می‌شود، بار دیگر مردم هرات به باغ‌ها و دشت‌های سرسبز می‌روند و در آن روز، سبزه گره می‌زنند که باور بر این است برای باز شدن بخت دختران دم بخت شگون دارد.

مردمان شمال افغانستان نیز رسم و سنت‌های متنوعی در روزها و شب‌های ایام نوروز دارند. سنجر سهیل، روزنامه‌نگاری که زادگاهش در استان تخار در شمال افغانستان است، می‌گوید در مناطق شمال افغانستان، پیش و پس از نوروز رسم و رسوم خاص خود را دارند، از جمله مراسم گل زرد. به گفته سنجر سهیل، از اوایل تا میانه ماه اسفند، در دشت‌ها نوعی گل می‌روید که به نام گل زرد معروف است. این گل نخستین نشانه فرا رسیدن بهار است. در همان روزها، کودکان این گل‌ها می‌چینند و در سبدی به شکلی زیبا تزیین می‌کنند. پس از آن، خانه به خانه می‌روند و شعری خاص در مورد این گل زرد می‌خوانند:

 گل آوردم به مهمانی

تو قدر گل نمی‌دانی

اگر دانی مسلمانی

بهار نو مبارک باد

گل زردک ثنا می‌گه

ثنای کبریا می‌گه

به هر پهلو خدا می‌گه

بهار نو مبارک باد

گل زردک ز خاک آمد

عجب معصوم و پاک آمد

دو بلبل سینه چاک آمد

بهار نو مبارک باد

سر گل‌ها گل خار است

گل سنجد به او یار است

بنفشه زیب دستار است

بهار نو مبارک باد.

کودکان با خواندن این ترانه خانه به خانه می‌روند و صاحبخانه به آن‌ها مقداری آرد می‌دهد. کودکان این آرد را می‌فروشند و در نوروز، با پول آن هرچه میلشان باشد می‌خرند یا می‌برند به خانه و دو سه خانواده دور هم جمع می‌شوند و با این آردها نان می‌پزند و بین مردم تقسیم می‌کنند.

از دیگر رسوم نوروزی متداول در شمال افغانستان «سبزه لگد» است. شاید این رسم شبیه به همان سبزه گره زدن باشد. اما در شمال افغانستان به آن سبزه لگد می‌گویند.

برنامه‌های پهلوانی و بزکشی از اصلی‌ترین رسم‌های نوروزی است که در دشت و دمن، که در این ایام سال بسیار سرسبز است، انجام می‌شود. سنجر می‌گوید که در شب نوروز در بیشتر خانه‌ها گوشت پخته نمی‌شود، زیرا فصل آغاز سال است و مردم بر این باورند که نباید حیوانی را در آغاز بهار کشت. بنابراین، کسی شب نوروز گوشت نمی‌پزد و در عوض، برنج با اسفناج پخته می‌شود. در هرات نیز رسم دارند شب سال نو سبزی‌پلو بپزند. به‌علاوه، در این شب، کسانی که رنگ پوستشان تا حدی سیاه‌چرده یا سبزه‌ است، ماست می‌خورند و باور دارند که در طول سال سفیدتر خواهند شد.

اما مشهورترین برنامه نوروز در شمال افغانستان «جشن گل سرخ» است که در مزار شریف و کنار آرامگاه منسوب به حضرت علی برگزار می‌شود. در روز نوروز، عَلمی نیز که «جهنده سخی» خوانده می‌شود در صحن روضه بلند می‌شود. اگر این «جهنده» به‌راحتی بلند شد، نشانه سال پربرکت و خوبی است، ولی اگر به‌سختی بلند شد و چند بار پایین افتاد، به معنای آمدن سالی سخت و پرچالش است. در انتساب این علم به حضرت علی شک و تردید است، و بسیاری فکر می‌کنند این علم همان پرچم کاوه آهنگر است که در بلخ افراشته شد و بعدها رنگ دینی گرفته است و حالا در نوروز افراشته می‌شود.

مناسبات سیاسی باعث شده تا باور بسیاری در افغانستان چنین باشد که نوروز نوعی جشن پارسی‌زبانان است. به همین دلیل، اقوام غیرپارسی‌زبان مانند پشتون‌ها با تجلیل نوروز مشکل دارند یا حتی مخالف برگزاری نوروزند. اما احمد (اسم مستعار) از شهروندان استان خوست در شرق افغانستان می‌گوید حداقل از ده‌ها سال پیش، از نوروز در مناطق آنان هم تجلیل می‌شود. او می‌افزاید که در روز نوروز، مردم به دشت و دمن می‌روند و جشن و پایکوبی می‌کنند. به گفته احمد، باور مردم این است که اگر روز نوروز را با خوشی و سرور بگذرانند، تمام سالشان به همین گونه خوش و پر سرور خواهد گذاشت.

به گفته احمد، در نوروز مردم به زیارتگاه‌ها هم می‌روند. حتی زنان هم در محل‌های خاص در تفریحگاه‌های سرسبز جمع می‌شوند و مانند مردان روز نوروز را جشن می‌گیرند. احمد در مورد نوع غذای خاص نوروزی در خوست گفت: «در استان خوست یک غذای خاص به نام دندکی در نوروز می‌پزیم. خانواده‌ها این غذا را می‌پزند و در جمع با همسایه‌ها و ساکنان حوالی منطقه می‌خورند.»

جنگ و بحران مردم افغانستان را تا حدی مشغول خود کرده است که دیگر برپایی رسم و رسوم نوروز در اولویت نیست. سال‌های زیادی است که در غرب افغانستان، سفره نوروزی هفت میوه و هفت سین دیگر چیده نمی‌شود. خانواده‌ها حالا به‌ندرت سمنو می‌پزند. دختران دم‌بخت به‌جای گره زدن سبزه برای باز شدن بخت، از رسانه‌های اجتماعی برای پیدا کردن یار استفاده می‌کنند، و کمتر کسی است که شب چهارشنبه سوری آتشی روشن کند و از روی آن بپرد و بگوید:

خوشی بیا و غم برو

شادی بیا ماتم برو