۳۳ سال پس از خروج روس‌ها، روزهای سیاه افغانستان ادامه دارد

۲۶ بهمن سی‌و‌سومین سالروز خروج روس‌ها از افغانستان است

گورباچف در سال ۱۹۸۶ به همکارانش دستور داد تا به هر شکل ممکن طرح روند خروج از افغانستان را اجرا کنند‌ـ DOUGLAS CURRAN / AFP

افغان‌ها برای نشان دادن افتخار و شکوه کشورشان بر شکست امپراتوری‌ها در افغانستان تاکید می‌کنند. به باور افغان‌ها، امپراتوری بریتانیای کبیر سه بار مقابل آنان شکست خورد، روسیه نیز در دهه ۱۹۸۰ این شکست را متحمل شد. از دید طالبان، آمریکا نیز چند ماه قبل شکست خورد و از افغانستان فرار کرد. اما از منظر تاریخ، افغانستان پس از سه جنگ با بریتانیا به ویرانه‌ای تبدیل شد و زمانی که روس‌ها در سال ۱۹۸۹ افغانستان را ترک کردند، به‌جز کابل هیچ شهر آبادی در افغانستان باقی نمانده بود و حالا نیز پس از رفتن آمریکا از افغانستان، این کشور به دست کسانی افتاده است که آن را ویران می‌کنند و به عقب می‌رانند. در واقعیت نیز افغان‌ها در تمامی این جنگ‌ها بیشتر ابزار جنگ بوده‌اند تا بازیگران اصلی.

در ۶ دی‌ سال ۱۳۵۸، نیروهای ارتش سرخ از چند جبهه به افغانستان حمله کردند. دلیل اصلی تهاجم روس‌ها به افغانستان، نگرانی از شکست نیروهای انقلابی چپ در افغانستان بود که یک سال قبل از آن، قدرت را با کودتا به دست آورده بودند. روس‌ها در این تهاجم یک دست‌نشانده نیز به افغانستان آورده بودند: ببرک کارمل، عضو رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان که از ترس حفیظ‌ الله امین، هم‌حزبی‌اش که قدرت را در افغانستان به دست گرفته بود، به شوروی پناه برده بود.

روس‌ها قرار بود طی چند ماه‌، حاکمیت دولت دموکراتیک خلق افغانستان را در این کشور تحکیم کنند، نیروهای مخالف دولت را از بین ببرند و دوباره به کشورشان برگردند؛ اما آمریکا و متحدانش در کمین روس‌ها نشسته بودند. بسیاری از کارشناسان سیاسی معتقدند که آمریکا خود زمینه تهاجم روس‌ها به افغانستان را فراهم کرد تا آنان را در «تله خرس» گرفتار کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از گذشت یک سال، روس‌ها متوجه شدند که این حضور ادامه دارد. مجاهدین به‌سرعت در سراسر افغانستان پراکنده شدند و سنگرهای مبارزه با روس‌ها و دولت دست‌نشانده‌اش را برپا کردند. از سوی دیگر، آمریکا و متحدانش با کمک پاکستان، حمایت بی‌دریغ خود از مجاهدین را اعلام کردند و ارتش سرخ با این جنگ، نزدیک به ۱۰ سال در افغانستان زمین‌گیر شد.

آغاز دیپلماسی برای خروج

در سال ۱۹۵۸، میخاییل گورباچف رهبری دولت اتحاد جماهیر شوروی را به دست گرفت و متوجه شد که دولت به‌دلیل ریخت‌وپاش‌های فراوان در سراسر جهان، در آستانه فروپاشی قرار دارد. پس از آن که کشورهای اروپای شرقی یکی پس از دیگر از خط مارکسیسم عقب‌نشینی ‌و حکومت‌های دموکراتیک ایجاد ‌کردند، گورباچف نیز به فکر ایجاد اصلاحات در شوروی افتاد. او دو برنامه گلاسنوست (‌گشودگی) و پرسترویکا (‌تجدید ساختار) را پیشنهاد کرد و این طرح‌های اصلاحی افغانستان را نیز شامل می‌شد.

گورباچف در سال ۱۹۸۶ به همکارانش دستور داد تا به هر شکل ممکن طرح روند خروج از افغانستان را اجرا کنند. مذاکرات و گفت‌وگوهای زیادی برای حل بن‌بست افغانستان میان شوروی، آمریکا و کشورهای دیگر و با حضور نمایندگان مجاهدین صورت گرفت و نتیجه اصلی این مذاکرات خروج روس‌ها از افغانستان بود و در ۲۶ بهمن سال ۱۳۶۷، آخرین سرباز روس از افغانستان خارج شد؛ در حالی‌ که پشت سرشان کشوری ویران با جنگی تمام‌نشده باقی بود.

روس‌ها در این جنگ حدود ۱۵ هزار نفر تلفات دادند و بیش از ۵۰ هزار نفر هم در این ۱۰ سال زخمی شده بودند و خسارت اقتصادی‌اش برای روس‌ها کمرشکن بود. هزاران تانک و ادوات نظامی روس‌ها در این جنگ نابود شدند، ده‌ها هواپیمای جنگی‌شان سقوط کردند و تخریب شدند. اما تاثیر جنگ بر افغان‌ها بی‌اندازه بود؛ نزدیک به دو میلیون افغان غیرنظامی و حدود ۱۰۰ هزار نفر از مجاهدین در این جنگ کشته شدند، حدود پنج میلیون نفر از افغانستان مهاجرت کردند و سه میلیون مجروح که بخشی از آنان تا آخر عمر معلول باقی ماندند نتیجه این جنگ برای افغانستان بود. ابعاد اقتصادی جنگ برای افغانستان نیز گسترده بود، افغانستان تقریبا به ویرانه‌ای با بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت تبدیل شد.

با این‌ حال، انتظار می‌رفت با خروج روس‌ها از افغانستان و پیروزی مجاهدین، وضعیت در این کشور بهتر شود؛ اما جنگ‌ داخلی مناطقی را که سالم مانده بودند نیز ویران کرد. سی‌وسه سال پس از خروج روس‌ها از افغانستان، آمریکا نیز این کشور را پس از ۲۰ سال ترک کرد و یک‌ بار دیگر تاریخ تکرار شد و قدرت به دست کسانی افتاد که با آمریکا در جنگ بودند. به همین دلیل، هزاران افغان در تلاش‌اند از این کشور فرار کنند، زیرا می‌ترسند که حوادث دهشت‌بار دهه ۱۳۷۰ که پس از خروج روس‌ها رخ داد، بار دیگر تکرار شود.