نفس آخر فرهنگ و هنر روی دکه‌های مطبوعاتی؛ فراموش‌شدگان

یکی از عوامل کاهش چشمگیر انتشار نشریات فرهنگی زیان‌ده بودن و موردتوجه مخاطبان قرار نگرفتن است

بر پیشخوان کیوسک‌های مطبوعات تعداد کمی نشریه فرهنگی در تیراژی پایین چیده می‌شوند - ایندیپندنت فارسی 

وضعیت بغرنج انتشار نشریات فرهنگی در ایران باعث شده است که روزبه‌روز از تعداد آن‌ها کاسته شود. نشریاتی که روزگاری با موضوع‌های متعدد بر کیوسک‌های مطبوعات بهانه آمدوشد علاقه‌مندان بودند، حالا دیگر رونقی ندارند. بسیاری اعتقاد دارند که کار نشریات فرهنگی در ایران تمام است و آنچه باقی‌ مانده نه نشریه فرهنگی که پیکری نحیف و بی‌رمق است که درراه‌ مانده و خاموش به حیاتش ادامه می‌دهد.

بر پیشخوان کیوسک‌های مطبوعات تعداد کمی نشریه فرهنگی در تیراژی پایین چیده می‌شوند. نشریاتی مانند «ماهنامه فیلم»، «دنیای تصویر»، «تجربه»، «وزن دنیا»، «آنگاه»، «حوالی»، «اندیشه پویا»، «سیاست‌نامه»، «قلم یاران»، «همشهری داستان» و باقی تنها روی میز بعضی کتاب‌فروشی‌ها و صفحه‌های اینترنتی نام و عنوان دارند.

کار فرهنگی زیان‌ده

یکی از عوامل کاهش چشمگیر انتشار نشریات فرهنگی زیان‌ده بودن و موردتوجه مخاطبان قرار نگرفتن است. گرانی کاغذ و چاپ و کاهش خریدار سبب شده شرکت‌ها و موسساتی که با دادن آگهی به این نشریات دخل‌وخرج آن‌ها را با هم جور می‌کردند، دیگر به درج آگهی در این مطبوعات رغبتی نداشته باشند. از سویی، این فضای مجازی است که انتخاب جامعه است و بنگاه‌های اقتصادی ترجیح می‌دهند آنجا تبلیغ کنند.

یکی از کیوسک‌های مرکز شهر تهران درباره میزان فروش نشریات فرهنگی می‌گوید: «اوضاع خیلی خراب است. هم از تعداد عناوین کاسته شده و هم تعداد فروش نشریات کاهش چشمگیر داشته است. مثلا نشریه‌ای مثل «تجربه»، من یادم است ۵۰ نسخه می‌آمد و یک‌هفته‌ای تمام می‌شد، اما الان دو تا سه نسخه برای ما می‌آورند. البته هنوز هم این نشریات طرفداران خود را دارند.»

اگر ملاک را محل چیده شده نشریات در نقاط مختلف کیوسک‌ها بدانیم، متوجه می‌شویم نشریات فرهنگی از اصلی‌ترین بخش کیوسک‌ها به بخشی دور از دید تبعید شده‌اند و مجلات خانوادگی و جدول جای آن‌ها را گرفته‌اند؛ هرچند در بین نشریات فرهنگی بازهم نشریات حوزه سینما مخاطبان بیشتری دارند. از دیگر عواملی که به غیبت نشریات فرهنگی بر کیوسک‌ها منجر شده، کاهش تیراژ آن‌ها است که سهم کیوسک‌های پرتعداد تهران از این نشریات را پایین آورده است.

انتقال فروش این نشریات از کیوسک‌ها به کتاب‌فروشی‌ها نیز می‌تواند از دلایل غیبت نشریات فرهنگی بر کیوسک‌ها باشد. این مسئله به این دلیل است که مخاطبان نشریات فرهنگی همان خریداران کتاب‌اند و طبیعی است که توزیع‌کنندگان تیراژ محدود این عناوین، بازار هدف را به‌جای کیوسک‌ها در کتاب‌فروشی‌ها جست‌و‌جو کنند.

نشریات فرهنگی در کتاب‌فروشی‌ها

بیشتر کتاب‌فروشی‌ها بزرگ تهران قفسه مخصوص نشریات دارند که در آن‌ها می‌توان با عناوینی مواجه شد که هرگز بر کیوسک‌ها نمی‌بینیم.

یکی دیگر از فروشندگان کیوسک‌های مطبوعاتی تهران در مورد وضعیت نشریات فرهنگی می‌گوید: «برای ما نشریات ادبی و فرهنگی نمی‌آورند چون وقتی مشتری نباشد و نشریات مرجوع شوند، توزیع‌کننده کیوسک را از لیست عرضه‌کنندگان خارج می‌کنند. این روزها همه با زدن یک دکمه، به‌کلی نشریه دسترسی دارند؛ همه چیز اینترنتی شده است و کسی دیگر نشریه کاغذی نمی‌خرد.»

این فروشنده قدیمی مطبوعات ادامه می‌دهد: «من خودم قبلا توزیع‌کننده بودم. مجله خانواده توزیع می‌کردم؛ هر ۱۵روز، هفت هزار نسخه؛ الان دو تا سه نسخه برای من می‌آید.»

بحث توزیع مثل تمام حوزه‌های فرهنگی پاشنه آشیل اقلام فرهنگی است. در ایران نشریات و روزنامه‌ها را چهار شرکت کیهان، اطلاعات، دنیای اقتصاد و نشرگستر توزیع می‌کنند. در این‌ بین، پخش نشریات فرهنگی در اختیار نشرگستر است. انحصاری که عملا صفر تا صد شرایط توزیع را از رقابت تهی می‌کند.

یکی از کیوسک‌داران در نقد این انحصار می‌گوید: «انتخاب اینکه چه نشریه‌ای با چه تعداد در اختیار کدام کیوسک‌ها باشد، سبب شده است وقتی من نشریه‌ای را درخواست کنم، از شرکت جواب بشنوم که نفر قبلی مثلا بدحسابی کرده یا شرط بگذارد اگر از نسخه‌های ارسالی چیزی مرجوع شود، ماه بعد سهمیه ما از آن نشریه حذف می‌شود.»

قیمت بالای نشریات فرهنگی و نگاه تخصصی

از نکات قابل‌توجه دیگری که این فروشنده اشاره می‌کند، بحث تاثیر قیمت‌گذاری بر فروش نشریات در کیوسک‌ها است. «نشریه فرهنگی اگر قیمتی بالای ۸۰ هزار تومان داشته باشد، کمتر در کیوسک‌ها فروخته می‌شود و بهتر است فقط در کتاب‌فروشی‌ها عرضه شود.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

البته فروش نشریات فرهنگی در کتاب‌فروشی‌ها نیز به معنای رونق این نشریات نیست. چرا که کتاب‌فروشی‌ها هم از کاهش میزان فروش نشریات فرهنگی گله دارند. اصلی‌ترین مزیت کتاب‌فروشی به کیوسک‌ قرارگرفتن مجلات در محلی مناسب‌تر است.

یکی از فروشندگان کتاب در تهران می‌گوید: «تخصصی‌ترها بیشتر خریدار دارند؛ نشریاتی مثل بخارا، سان، آنگاه، حوالی و کاروان جزو پرفروش‌های کتاب‌فروشی ما به شمار می‌روند. اگر نشریه‌ای به سمت داستان یا سبک جدید «نان فیکشن» گرایش داشته باشد، هم به فروشش کمک می‌کند. مدل همشهری داستان یا وزن دنیا هم خوب است؛ چون خود تعداد بالای نویسندگان و دارندگان مطلب به فروش کمک می‌کند و اگر فقط اطرافیان همین‌ها هم خرید کنند، نسخه‌های زیادی فروخته می‌شد.»

حوزه توزیع نشریات در کتاب‌فروشی‌ها با توزیع‌کنندگان کیوسک ارتباطی ندارد و اینجا شرکت‌های توزیع‌کننده بنا به انتخاب کتاب‌فروش عناوین و تعداد را در اختیار می‌گذارند.

در کنار تمام مشکلات گفته شده باز باید توجه را بر بحث گرایش جامعه به سمت سایت‌ها و رسانه‌های مجازی متمرکز کرد. این روزها سایت‌های فرهنگی بسیار گسترش یافته‌اند و امکان بارگذاری فایل‌های مختلف چه تصویری و صوتی، سبب شده است، مردم برای مراجعه به این فضاها رغبت بیشتری داشته باشند. هرچند خود مدیران سایت‌ها معتقدند که کانال‌های تلگرامی یا صفحات اینستاگرامی بیش از سایت بازدید دارند. شاید دلیل اصلی به‌روز بودن لحظه‌به‌لحظه نشریات است.

در حقیقت نشریات فرهنگی هنوز برای کسانی که دنبال درست‌کردن آرشیو می‌روند جذابیت دارند. ازاین‌رو استقبال از نشریاتی که تخصصی‌تر و موضوع محورترند، به‌وضوح در بازار مطبوعات فرهنگی بیشتر است. نشریاتی مثل «آنگاه»، «حوالی» و «تراژدی» کاملا بر اساس یک موضوع پیش می‌روند و سعی دارند به حال و هوای کتاب بیشتر نزدیک شوند. از این‌ جهت مخاطبان این نشریات به آن‌ها به چشم کتاب نگاه می‌کنند. الگویی که مشخص است تا حد زیادی در امر جذب مخاطب موفق بوده است.

وقتی به تعداد صفحات آگهی میان نشریات مختلف نگاه می‌کنیم درمی‌یابیم که نشریات موضوعی نسبت به نشریاتی که کشکول‌وار مطالب مختلف را در خود جمع می‌کنند، تبلیغات به‌مراتب بیشتری دارند. البته نشریاتی چون «بخارا» کماکان بدون هیچ تغییری در سبک گردآوری، به مسیر خود ادامه می‌دهند. ولی توجه به این نکته ضروری است که «بخارا» نشریه مطلوب کسانی است که سال‌ها است آن را می‌خرند و در حقیقت خرید نسخه‌های جدید تداوم سنت گردآوری برای آنان است. هرچند خود نشریه بخارا نیز به نسبت دو سال گذشته، دیگر کمتر روی کیوسک‌ها دیده می‌شود.

مسیری برای جبران کم‌شدن فروش روی دکه

نشریات فرهنگی تلاش کرده‌اند از طریق ارائه در اپلیکیشن‌های کتاب‌خوان چون فیدیبو، طاقچه و کتاب راه بخش مهمی از هزینه‌های خود را تامین کنند. مسیری که پیش‌تر روزنامه‌های کشور از طریق ارائه در فضای اینترنت و اپلیکیشن‌های مخصوص روزنامه‌ها و نشریات همانند «جار» و «کیوسک دیجیتالی» آغاز کردند و موفق هم شدند.

در حوزه نشریات ادبی، به نظر می‌رسد ماهنامه تخصصی شعر «وزن دنیا» بیشتر موردتوجه نسل جوان است و بر انتشار شعر شاعران به‌ویژه شاعران شهرستانی تمرکز دارد و به کتاب ماه شعر برای علاقه‌مندان تبدیل شده است. اتفاقی که پیش‌تر همشهری داستان در آن به نمونه‌ای موفق بدل شده بود. نشریاتی چون «آزما» نیز هنوز با سبک‌وسیاق سابق به مسیر انتشار خود ادامه می‌دهند. هرچند این روزها بیشتر در کتاب‌فروشی‌ها دیده می‌شود تا کیوسک‌های مطبوعاتی .

اوضاع نشریات سینمایی

نشریاتی سینمایی بیشترین ضربه را از سایت‌های اینترنتی خورده‌اند؛ چرا که سایت‌های تخصصی سینما از امکانات مولتی مدیایی خود بیشترین بهره را برده و با افزایش تولیدهای تصویری و صوتی و میزگردها و گفت‌وگوها به‌راستی گوی سبقت را از نشریات کاغذی ربوده‌اند. البته برخی از نشریات سینمایی تلاش کرده‌اند با اضافه‌کردن امکاناتی چون کیوآرکد و تولید محتوای تصویری و بارگذاری در سایت‌های خود این تنوع را به صفحات کاغذی خود بیفزایند.

سایت‌هایی چون «سی نت»، «پایگاه خبری سینما شبکه»، «فیگار»، «پتریکور»، «چهار» و شبکه تلویزیون اینترنتی «تی‌وی پلاس» از جمله سایت‌هایی‌اند که تا حد زیادی جای نشریات سینمایی را گرفته‌اند. البته بیشتر نشریات مشهور سینمایی ایران نیز این روزها سایت و صفحات مجازی خود را دارند. نشریه «فیلم»، «دنیای تصویر» هر دو سایت‌هایی دارند که کاملا در قامت پایگاه خبری و تحلیلی سینمایی فعالیت می‌کنند.

نشریه‌های اندیشه و سیاست؛ انتخاب سخت مخاطبان

در میان نشریات فرهنگی، نشریاتی که با محوریت اندیشه، سیاست و تاریخ فعال‌اند، به دلیل تخصصی بودن و ارائه مقالات و گفت‌وگوهای مفصل و انتخاب سوژه‌های خاص مخاطب پیدا می‌کنند. به طور مثال، «سیاست‌نامه» از جمله نشریاتی ا‌ست که هم در کتاب‌فروشی‌ها و هم بسیاری از کیوسک‌ها دیده می‌شود. نشریه «قلم یاران» هم که در شماره‌های اخیر خود رجال دوره قاجار را به طور تخصصی معرفی می‌کند، برای علاقه‌مندان به سیاست و تاریخ معاصر ایران همانند یک مرجع اطلاعاتی است.

حال و روز نشریات فرهنگی کمابیش شبیه اوضاع و احوال کتاب است. بازاری که به‌زور عشق و علاقه به حیات خود ادامه می‌دهد و حالا بیش از قبل در معرض خطر خاموشی کامل است. نشریاتی که روزگاری در تیراژهای چند ده‌هزار نسخه‌ای منتشر می‌شدند، همانند کتاب، تیراژشان به کمتر از ۵۰۰ نسخه رسیده است و این یعنی برای خرید این نشریات حتی به تعداد نویسندگان دارای کتاب یا دانشجویان حوزه‌های فرهنگی هم مشتری در کار نیست.

اینکه چرا اهالی فرهنگ و دانشجویان رشته‌های فرهنگی هم نشریات فرهنگی را نمی‌خرند، به مشکلات اقتصادی و فقری که دامن همه جامعه به‌خصوص طبقه متوسط و تحصیل‌کرده را گرفته است، برمی‌گردد.

بیشتر از فرهنگ و هنر