ارزیابی سایت هیل: هسته‌ای شدن ایران چه پیامدی دارد؟

برخی در واشنگتن معتقدند ایران، عربستان و اسرائیل دارای سلاح هسته‌ای، نظم ژئوپلیتیک منطقه را تضمین می‌کند

با توجه به انگیزه حکومت تهران، امید کمی وجود دارد که بتوان از دستیابی به تسلیحات هسته‌ای جلوگیری کرد - عکس از شمانیوز

به احتمال زیاد در حدود یک دهه آینده، ایران به باشگاه کشورهای دارای سلاح هسته‌ای خواهد پیوست و واقعیت انکارناپذیر این است که - حتی با وجود جنجال، چانه‌زنی و بمباران مراکز هسته‌ای - ایالات متحده یا هر قدرت دیگری هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد که از این موضوع جلوگیری کند.

وب‌سایت هیل، در مطلبی به تحلیل و بررسی نتایج و شرایط پس از دسترسی ایران به سلاح هسته‌ای پرداخته است.

به نوشته این وب‌سایت، در اینکه ایران به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شده است، شکی نیست. حکومت تهران همیشه انگیزه بالایی برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای داشته است و برای تحقق این هدف حتی حاضر است از منابع محدود خود نیز سرمایه‌گذاری کند و تحریم‌های بین‌المللی پرهزینه را هم تحمل کند. 

همچنین پیشرفت قابل‌توجهی در جهت دستیابی به چنین تسلیحاتی داشته است. در واقع، علی‌رغم تمام تلاش‌های دیپلماتیک و نظامی برای پایان دادن یا معکوس کردن برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران، گزارش شده است که زمان رسیدن به نقطه بازگشت‌ناپذیر - که معمولاً به‌عنوان زمان لازم برای تولید مواد شکافت‌پذیر کافی برای یک سلاح هسته‌ای تعریف می‌شود - اکنون به چند ماه رسیده است. اقدامات ایران نشان‌دهنده تعهد این کشور برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است.

به همین ترتیب به نظر می‌رسد هیچ راهی برای جلوگیری از این نتیجه وجود ندارد. با توجه به انگیزه حکومت تهران، امید کمی وجود دارد که بتوان از دستیابی به تسلیحات هسته‌ای جلوگیری کرد.

در بهترین حالت، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ، می‌تواند حرکت ایران به سمت تبدیل شدن به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای را کند کرد. با این حال برجام هنوز نتوانسته خطر ایران را کاهش دهد و با توجه به گزارش‌هایی که در مورد وضعیت مذاکرات در حال انجام برای احیای برجام می‌شنویم، حتی اگر دقیق باشد، احتمال کمی وجود دارد که برجام ۲ چیزی غیر از یک بازدارنده مشابه قبلی باشد. مطمئناً جاه‌طلبی‌های هسته‌ای تهران، خاموش نخواهد شد.

باتوجه‌به روشی که آنها از زیرساخت‌های هسته‌ای خود محافظت می‌کنند، احتمال کمی وجود دارد که بتوان با بمباران از دسترسی به سلاح هسته‌ای جلوگیری کرد. بیشترین چیزی که می‌توان از کمپین بمباران آمریکا انتظار داشت این است که برنامه هسته‌ای تهران را چند ماه یا شاید حتی یک یا دو سال به عقب برگرداند. اما بعدش چه؟ این کار را به طور نامحدود تکرار کنیم؟  حتی اگر بمباران موفقیت‌آمیز باشد، ضربه ژئوپلیتیکی می‌تواند معکوس باشد. ایران نه‌تنها از طریق ترکیبی از نیروهای نیابتی منطقه‌ای، نیروهای نامنظم خود، موشک‌های بالستیک میان‌برد یا عملیات دریایی در خلیج فارس، اقدامی تلافی‌جویانه کند، بلکه چنین عملیاتی فرصت‌هایی را برای شرارت پکن و مسکو نیز ایجاد خواهد کرد .  آیا هر یک از این پیامدها ارزش شکست موقتی که ممکن است بر ایران تحمیل شود را خواهد داشت؟

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

آنچه پس از آن است که باید انجام شود؟

در نهایت، واقعاً تنها یک راه‌حل برای حل مشکل یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای وجود دارد: پذیرش واقعیت و شروع انطباق با «موازنه ترور» منطقه‌ای که به طور طبیعی ایجاد خواهد شد.

ایالات متحده در گذشته یاد گرفته است که با دشمنان دارای سلاح هسته‌ای زندگی کند، به ویژه با اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد و اخیراً با کره شمالی؛ و هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم نمی‌تواند خود را با ایران مجهز به سلاح هسته‌ای وفق دهد.

مطمئناً چنین وضعیتی ناراحت کننده خواهد بود. اگر جایگزینی وجود داشت، هیچ‌کس در واشنگتن این سناریو را انتخاب نمی‌کرد. اما این در گذشته نیز صادق بوده است. واقعیت تلخ این است که دشمن همیشه رأی می‌آورد.

در اواخر دهه ۱۹۴۰، مسکو هسته‌ای شد. در اواسط دهه ۲۰۰۰، پیونگ‌یانگ به همین مسیر رفت و در آینده‌ای نه‌چندان دور تهران نیز مسیر مشابهی را طی خواهد کرد. واشنگتن در گذشته خود را تطبیق داده است و در آینده نزدیک باید دوباره خود را وفق دهد. به نظر می‌رسد این بهترین گزینه نیست، بلکه تنها گزینه است.

اگرچه این بهترین و در واقع تنها گزینه است، با این حال، نباید توهم داشته باشیم که گزینه خوبی است. هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم چنین موازنه هسته‌ای، عصر صلح و هماهنگی در منطقه را آغاز خواهد کرد.

ایران یک قدرت جاه طلب است که مدت‌هاست به دنبال سیطره هژمونی، حتی به قیمت از دست دادن همسایگان خود بوده است و این کار را زیر چتر نابودی تضمین شده دوجانبه ادامه خواهد داد.

خطرات ذاتی در هر توازن ترتیبات ترور وجود دارد - در غیر این صورت آن را موازنه ترور نمی‌نامند - که بارزترین آنها این خطر است که یک بحران منطقه‌ای فوران کند و متعاقباً از کنترل خارج شود. اما این تراژدی اجتناب‌ناپذیر سیاست قدرت های بزرگ است.  گاهی اوقات هیچ گزینه خوبی وجود ندارد و فقط گزینه های بد و کاملاً فاجعه بار باقی می ماند.  پذیرش اجتناب‌ناپذیر بودن ایران مجهز به سلاح هسته‌ای ممکن است گزینه بدی باشد، اما حداقل واقع بینانه است (و نه واقعاً بد و نه کاملاً فاجعه بار).

در نهایت، لازم به توجه است که در صورت وجود خطرات ذاتی پذیرش این واقعیت که ایران یک قدرت هسته ای اجتناب ناپذیر است، جنبه مثبت چنین سازگاری را در نظر بگیرید.  از دیدگاه برخی از تحلیل گران آمریکایی، موازنه هسته‌ای در منطقه که احتمالاً شامل عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته‌ای و همچنین اسرائیل و ایران می شود، نظم ژئوپلیتیکی در منطقه را تثبیت می‌کند و ایالات متحده را قادر می‌سازد تا خود را حتی بیشتر از این منطقه جدا کند و توجه استراتژیک خود را به جای دیگری معطوف کند

این کار به واشنگتن اجازه می‌دهد تا روابط خود با ریاض را کاهش دهد. عقب‌نشینی بیشتر ایالات متحده از خاورمیانه، نیاز روسیه و چین را برای متوازن کردن نفوذ ایالات متحده در منطقه کاهش می‌دهد. همچنین، خروج از منطقه خلیج فارس به ایالات متحده این امکان را می‌دهد که استقرار منابع و انرژی‌های استراتژیک خود در سراسر جهان را مجدداً متعادل کند و بر تهدیدها و چالش‌های مهم‌تر تمرکز کند.

نتیجه نهایی؟

ایران یک کشور هسته‌ای اجتناب‌ناپذیر است و هر چه زودتر همه با این واقعیت کنار بیایند، سریع‌تر می‌توانیم به وظیفه مدیریت هسته‌ای در منطقه بپردازیم. ممکن است آرزو کنیم که گزینه‌های بهتری داشته باشیم، اما نداریم. در واقع، گزینه‌های جایگزینی که ما داریم - غوغا کردن، چانه‌زنی و بمباران - همه به یک شکل بی‌نتیجه هستند. کار منطقی این است که حداقل بدترین گزینه را انتخاب کنید، به خصوص که این تنها گزینه واقع‌بینانه است.