با نزدیک شدن گشایش هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹ و حضور روسای جمهوری، دیگر سران و نمایندگان و هیئتهای ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل در این مجمع، هنوز تکلیف پرونده مسافرت وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به آمریکا مشخص نیست. گرچه برنامهریزان سازمان ملل سخنرانیهای ترامپ و روحانی را برای ۲۵ سپتامبر اعلام کردهاند و در مورد ملاقات احتمالی این دو رئیس جمهور گمانهزنیهایی شده است، اما هیچ مقامی درباره ظریف صحبتی به میان نمیآورد. دولت ترامپ وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران را در لیست تحریمهای خود قرار داده و وی را بهعنوان تروریست و یا حامی تروریسم بهحساب میآورد. آیا دولت آمریکا میتواند از صدور ویزای دیپلماتیک به وی، بهعنوان نماینده رسمی دولت عضو سازمان ملل، خودداری کند؟
جواب چنین سئوالی را میتوان در معاهده مَقر سازمان ملل مورخ ۲۶ ژوئن ۱۹۴۷ که در شهر لیک ساکسز نیویورک امضاء شد جستجو کرد. ماده چهار معاهده مَقر در بند ۱۱ و تبصره ۱ تا ۵ آمریکا را متعهد به تسهیل رفت وآمد بدون مشکلات حقوقی نمایندگان کشورهای عضو میکند. «مقامات فدرالی، ایالتی و محلی ایالات متحده آمریکا نباید هیچگونه موانعی برای رفت وآمد اشخاصی که دولتهای عضو برای ماموریتهای خود اعزام میشوند به عمل آورد». دولت آمریکا موظف به پذیرفتن نمایندگان دولتها در سازمان ملل است که طبق آن باید برای آنها مصونیت قائل شود. بنابراین آمریکا در چارچوب معاهده مَقر، موظف است شرایطی را برای کشورهایی که افرادی را بهعنوان نماینده یا کارشناس معرفی میکنند ایجاد کند تا بتوانند در سازمان ملل حضور یابند. ماده ۱۳ این معاهده تصریح میکند: «صدور روادید برای حضور هیاتهای نمایندگی دولتهای عضو، دیپلماتهای آنها و افراد وابسته، الزامی است و در این خصوص حداکثر سرعت باید لحاظ شود».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گرچه مَقر سازمان ملل در شهر نیویورک است، اما این سازمان خود بهتنهایی صاحب هویتی مستقل و دولتی است. بهعنوان مثال این سازمان حق دارد تمبر پستی مستقل خود و یا رسانه رادیوئی یا تلویزیونی خود را داشته باشد و ماموران دولت میزبان آمریکا حق ورود به مَقر، بدون مجوز دبیرکل این سازمان را ندارند. توجیه دولت آمریکا در منع ورود برخی افراد، مسائل امنیت داخلی مطرح میشود که آن هم با رعایت برخی شرایط برای کشور میزبان در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال در سال ۱۹۸۰ زمانیکه یاسرعرفات رئیس سازمان آزادی فلسطین (نام آنزمان)، موفق به شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل نشد، با طرح دعوایی و مداخله سازمان ملل و تشکیل دیوان داوری میان سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا برطرف شد، اما در سال ۱۹۸۴، زمانی که عرفات برای شرکت در اجلاس در شهرنیویورک بود و شب هنگام به تماشای کنسرتی در لینکلن سنتر دعوت شده بود، شهردار وقت نیویورک، رودی جولیانی، وی را در مقابل دید دیگران از محل کنسرت اخراج کرد.
مجددا به علت عدم صدور ویزا به یاسرعرفات در سال ۱۹۸۸، سازمان ملل ناچار شد محل برگزاری جلسه را به سوئیس انتقال دهد. دولت آمریکا با تصویب قوانین داخلی و توجیهات امنیتی، تا حدی خود را از معاهدههای سازمان ملل منفک نموده است. در سال ۲۰۰۴ زمانی که دولت ایران حمید ابوطالبی را بهعنوان سفیر دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل معرفی کرد، دولت آمریکا از صدور ویزای سیاسی به وی خود داری کرد و اعلام کرد او یکی از افراد گروگانگیر سفارت آمریکا در ابتدای انقلاب ایران بوده است. دولت آمریکا ادعا کرد حتی حضور وی در سازمان ملل (نه در آمریکا) میتواند منافع آمریکا را به خطر بیندازد. چندی پیش دولت آمریکا رفت و آمد ظریف در نیویورک را هم شدیدا محدود کرد.
در زمان حکومت معمر قذافی، رهبر لیبی، زمان سخنرانی از پشت تریبون، در حالیکه محافظین زن خود را در کنار داشت، متن آماده شده سخنرانی خود را پاره کرد و به اعضا مجمع عمومی پیشنهاد داد تا با تقبل هزینه تغییر مَقر سازمان، آن را به پایتخت لیبی انتقال دهند. تغییر مَقر سازمان ملل تنها با رای دو سوم اعضا مجمع عمومی ممکن است، اما از آنجاییکه بیشتر بودجه سازمان ملل از طریق دولت آمریکا تامین میشود، تا به حال چنین پیشنهادی به طور جدی مطرح نشده است.
مسئله صدور ویزا به وزیر خارجه ایران به یک معضل سه بعدی تبدیل شده است. از یکطرف ایران در مقابل آمریکا قرار گرفته است، از یک طرف ایران در مقابل سازمان ملل قرار گرفته است و از طرف دیگر سازمان ملل در مقابل آمریکا گرفته است. تحریمهای یکطرفه و روزافزون آمریکا علیه دولت ایران این معضل را سنگینتر و پیچیدهتر کرده است. واضح است که مسئولیت عملی سازمان ملل در این میان برای حل چنین مسائلی در حال حاضر و برای همیشه در آینده مهمتر از دیگران است.