«لیدری» زنان در اعتراض‌ها، سناریوی تازه‌ جمهوری اسلامی ایران در آبان ۹۸

فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر نقش زنان در اعتراض‌های آبان ۹۸ تاکید خاصی کردند

تنها پنج روز پس از آغاز اعتراض‌های مردمی آبان‌ماه ۹۸ در سراسر ایران، دستگاه‌های تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران به‌کار افتادند تا با ارائه سناریوهای اغلب تکراری، درمورد وقایعی که گمان می‌کردند شاهدان عینی‌ آن‌ را ارعاب، سرکوب یا خاموش کرده‌اند، روایت‌های دروغین و بی‌شرمانه همیشگی خود را ارائه دهند. در پی سرکوب سخت و کشتار و بازداشت‌های گسترده معترضان زیر سایه خاموشی سراسری اینترنت، سرکوبگران با برقراری جو امنیتی در شهرها، به قول خودشان «بحران را جمع کرده بودند» و حالا وقت آن بود که سرکوب نرم و رسانه‌ای نیز به میدان بیاید.

روزنامه اصولگرای کیهان، روز چهارشنبه، ۲۹ آبان ۹۸، از «بازگشت آرامش و امنیت» پس از «متلاشی شدن ستون پنجم دشمن و دستگیری اراذل اجاره‌ای» خبر داد. حسین شریعتمداری، نماینده علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران در این روزنامه، «اعتراف آشوبگران بازداشت‌شده» به اینکه «ازسوی سرویس‌های اطلاعاتی برخی کشورها از جمله آمریکا، اسرائیل و فرانسه در داخل ایران و بعضا در کشورهای یادشده آموزش عملیات تروریستی و تخریب دیده‌اند و…» را مدعی شد.

سناریوهای مطرح‌شده در روزنامه کیهان و دیگر رسانه‌های نزدیک به حکومت و رهبر جمهوری اسلامی ایران درمورد اعتراض‌های آبان، اغلب روایت‌های تکراری و همیشگی «نفوذ عوامل دشمن»، «دخالت سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی کشورهای بیگانه»، «نقش رسانه‌های معاند» و مواردی مشابه این‌ها را شامل می‌شدند و با تکرار سخنان علی خامنه‌ای، مقابله با معترضان و سرکوب آن‌ها را «جنگ امنیتی» علیه «دشمن» می‌خواندند؛ اما در میان این سناریوهای رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران، یک روایت جدید بود: تاکید بر حضور پررنگ زنان و «نقش محوری آنان در لیدری» اعتراض‌های آبان‌ماه.

روزنامه اصولگرای صبح نو، ۲۹ آبان ۱۳۹۸ در گزارشی نسبتا مفصل با عنوان «آشوبگران حرفه‌ای» درباره اعتراض‌ها به افزایش قیمت بنزین، به چشمگیر بودن «میان‌داری و میدان‌داری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر» اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در نقاط متعدد به‌ویژه حومه تهران، زنان ظاهرا ۳۰ تا ۳۵ سال نقش ویژه‌ای در لیدری اغتشاشات به‌عهده دارند.»

صبح‌ نو در این گزارش بر اساس مشاهدات خبرنگار خود، به حضور «زنان متحدالپوشش» با وظایف متفاوت در اعتراض‌ها اشاره می‌کند که یکی فیلمبرداری می‌کند، دیگری جلو خودروها را می‌گیرد و سومی «با تحریک مردم، آن‌ها را به پیوستن به صف اغتشاش‌ها مجاب می‌کند». این گزارش مهم‌ترین دلیل احتمالی تبدیل زنان به «مهره میدان‌دار» در اعتراض‌های آبان را این‌گونه تشریح کرده است: «حضور پر رنگ زنان عاملی مهم در تحریک احساسات و عواطف و غیرت جامعه بوده که به‌طور هدف‌دار به مستمسک برخی جریان‌های معاند جهت بسط اعتراض‌ها تبدیل شده است».

در رسانه‌های مختلف بارها به این گزارش استناد و در بسیاری از رسانه‌های اصولگرا بازنشر شده است. باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیز متن کامل گزارش را به نقل از صبح نو منتشر کردند، اما با عناوینی تازه: «امکانات ویژه اغتشاشگران برای ایجاد ناامنی در کشور» و «لیدری یک زن در اغتشاشات اخیر».

این درحالی است که خبرگزاری فارس پیش‌تر، در ۲۷ آبان ۹۸، در گزارشی با عنوان «آرایش سه‌لایه هسته‌های خشونت» به بررسی رفتار میدانی معترضان پرداخته و مدعی شده بود  که «برخلاف اغتشاشات سال ۹۶ که زنان هدایت این گروه‌ها را برعهده داشتند، این‌بار مردانی که اکثرا قوای جسمانی بالایی دارند، در این هسته‌های خشونت نقش‌آفرینی می‌کنند» و زنان جوان «وظیفه تهییج مردم حاضر در میدان، به‌ویژه جوانان را برعهده دارند که با هدف تحریک عواطف، آن‌ها را برای پیوستن به اقدام‌های خرابکارانه تشویق می‌کنند».

جالب این‌جا است که با وجود تضاد مدعای این گزارش کوتاه فارس با گزارش «آشوبگران حرفه‌ای» در مورد نقش زنان و چند اختلاف دیگر، این گزارش نسخه اولیه‌ گزارش روزنامه صبح نو به‌نظر می‌رسد. از جمله نکات کاملا مشترک میان دو مطلب می‌توان به مواردی چون «هسته‌های خشونت»، «ساختار چندلایه هسته خشونت»، «استفاده از لباس‌ها و نشانه‌های مشخص»، مجهز بودن معترضان به «نارنجک دست‌ساز، ژل‌های آتش‌زا، ابزار شکستن قفل و سلاح سرد» و «پشتیبانی یک یا چند موتورسوار مسلح با سلاح گرم» اشاره کرد.

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، نیز پنجم آذرماه ۹۸ در برنامه «نگاه یک» شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی درباره اعتراض‌ها و حضور زنان در آن‌ها، در سخنانی مشابه با این گزارش‌های رسانه‌ای، گفت: «بعد از اجرای طرح سهمیه‌بندی بنزین با بعضی از نیروهایی در صحنه‌ اعتراض‌ها مواجه شدیم که در هسته‌های پنج و چهار نفره بودند؛ معمولا یک خانم با آن‌ها بود و مردم را به اعتراض دعوت و تهییج می‌کردند و با کوکتل‌مولوتوف، چوب، قمه و سلاح سرد به درگیری و آتش زدن به اموال عمومی و خصوصی مردم اقدام کردند.»

در تاریخ ۲۹ آبان‌ماه، بخش خبری «۲۰:۳۰» شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران در گزارشی، با نشان دادن تصویر زنی که با گوشی موبایل خود در حال تصویربرداری از اعتراض‌ها بود و دیگر زنان حاضر در تجمع اعتراضی، «حضور پررنگ برخی زنان به‌عنوان لیدر»، «هدایت گروه‌ها در میان اعتراض‌ها برای مسدود کردن خیابان‌ها  و تخریب اموال عمومی» و همچنین «استفاده از زنان به‌عنوان عاملی مهم در تحریک احساسات و عواطف جامعه» را مدعی شد.

آمنه‌سادات ذبیح‌پور، تهیه‌کننده این گزارش، با نمایش تصاویری از یکی از زنان معترض به‌نام فاطمه داوند، او را از «عوامل اصلی اعتراض‌ها در شهر بوکان» و درحال «تلاش برای تحریک احساسات مردم» معرفی کرد و ضمن پخش قسمت‌هایی از اعتراف‌ اجباری او در برابر دوربین تلویزیون، ارتباط او با «گروه‌های ضد انقلاب شمال عراق» و بازداشتش هنگام فرار از مرز را ادعا کرد.

این درحالی است که شاهد علوی، روزنامه‌نگار، پس از پخش این گزارش، در حساب توییتر خود اعلام کرد که این زن در اعتراض‌های شهر بوکان (یکی از شهرهای کردنشین در استان آذربایجان غربی) گلوله خورده و درحالی که مجروح بوده، بازداشت شده‌ است. شاهد علوی درباره فاطمه داوند نوشت: «به خانواده‌اش گفته بودند کشته شده است و ما خبرش را کار کردیم. گفتند کشته شده تا با اعتراف‌های اجباری داستان کثیفی برایش بنویسند.»

فاطمه داوند تابستان سال ۹۹ پیش از رفتن به زندان برای گذراندن محکومیت حبس پنج‌ساله‌اش، در گفت‌وگویی با همین روزنامه‌نگار، ضمن تشریح چگونگی ضبط اعتراف‌ اجباری که در تلویزیون پخش شد، گفت که «به گرانی، فقر، سوءمدیریت و ستمکاری معترض بوده و از آنچه کرده‌ است، پشیمان نیست».

خبرگزاری ایرنا نیز روز ۳۰ آبان ۹۸، در گزارشی با عنوان «حکایت زنانی که برای اغتشاش به ایران آمدند»، به حضور زنانی در اعتراض‌ها اشاره کرد که «مردم را به آشوب دعوت می‌کنند و سعی در تحریک همگانی دارند» و افزود: «خودنمایی حضور برخی زنان به‌عنوان لیدر اغتشاشات در جریان‌های اخیر، نشان می‌دهد برخی از این افراد با همراهی ضدانقلاب به قصد آشوب به کشور وارد شده‌اند.»

خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی ایران هم در این گزارش از فاطمه داوند به‌عنوان «لیدر» اعتراض‌ها نام برده و بخشی از «اعترافات اجباری» او را منتشر کرده است. در پایان این گزارش آمده است: «اکنون شناسایی این چهره‌ها ادامه دارد و به نظر می‌رسد در روزهای آتی، اطلاعات بیشتری از این زنان در اختیار افکار عمومی قرار گیرد.»

«حکایت زنانی که برای اغتشاش به ایران آمدند» در بسیاری از رسانه‌های داخلی ایران بازنشر شد؛ هرچند که اصل گزارش پس از مدتی از وب‌سایت خبرگزاری ایرنا حذف و غیر قابل دسترسی شده است.

حتی مقام‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در همان روزها به‌شدت بر نقش زنان در این اعتراض‌ها تاکید کردند. علی فدوی، جانشین فرمانده‌کل سپاه پاسداران، یکشنبه، سوم آذرماه، در سخنانی با اشاره به اعتراض‌های آبان‌ماه گفت: «دشمن برای اقدام علیه ما از جامعه زنان استفاده می‌کند.» رمضان شریف، سخنگو و مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران، نیز ۴ آذرماه ۹۸، در یک سخنرانی، رهبری زنان و «بهره‌گیری از خانم‌ها برای ایجاد درگیری اول» در اعتراض‌های آبان را «تجربه‌ای جدید» دانست.

این اندازه تاکید مشابه مقام‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران بر حضور پررنگ زنان در جنبش اعتراضی آبان‌ماه ۹۸، به‌ویژه در نقش «لیدری» معترضان، بیش از آنکه سندی برای حضور گسترده زنان در این اعتراض‌ها به‌شمار آید، سناریویی جدید ساخته و پرداخته دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی به نظر می‌رسد. این سناریو شاید از ترس جمهوری اسلامی از زنان یا با هدف تضعیف و سرکوب بیشتر جنبش‌های زنان شکل گرفته ناشی شده باشد، اما بررسی انگیزه‌ها و اهداف احتمالی آن به بررسی مفصل و جداگانه‌ای نیاز دارد.

بر اساس ارزیابی اغلب تحلیلگران، اعتراض‌های آبان ۹۸ به‌شدت خودانگیخته و بدون سازماندهی و رهبری بودند؛ تحلیل وب‌سایت‌ها و بررسی تصاویر و ویدیوهای فراوان منتشرشده از اعتراض‌ها در رسانه‌های اجتماعی نیز چنین چیزی را نشان می‌دهد. در این شرایط چگونه می‌توان از «لیدر» تجمع‌ها سخن گفت؟

البته که در جنبش آبان‌ماه ۹۸ نیز همچون اعتراض‌های پیشین و پسین آن، از جمله اعتراض‌های دی‌ماه ۹۶ یا جنبش سبز در سال ۸۸ و اعتراض‌ها به سرنگونی هواپیمای اوکراینی در دی‌ماه ۹۸ یا اعتراض‌ سال ۱۴۰۰ به کم‌آبی در استان خوزستان و…  زنان همپا و همگام با مردان حضور داشتند و تعداد زیادی از آنان نیز کشته و بازداشت شدند؛ اما برای زنانی که دو سال پیش‌تر در اعتراض به حجاب اجباری جنبش «دختران خیابان انقلاب» را به‌راه انداخته بودند، نقش پررنگشان در اعتراض‌های ۹۸، «تجربه جدیدی» محسوب نمی‌شد.

در نهایت، شاید مهم‌ترین نکته «جدید» در مورد نقش زنان در اعتراض‌های آبان ۹۸ ایران نه در معترضان که در شناسایی و روبه‌رو شدن با دست‌کم دوتن از زنانی باشد که برای نخستین‌بار در ایران، به‌طور مشخص در جبهه سرکوبگران ظاهر شده‌اند:

۱- لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس (قلعه حسن‌خان) در استان تهران و از عوامل سرکوب سخت حکومتی که در جریان اعتراض‌‌‌های مردم این شهرستان در روز ۲۵ آبان ماه ۹۸، دستور شلیک به معترضان در صورت ورود به فرمانداری را صادر کرده بود.

۲- آمنه‌سادات ذبیح‌پور، خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی، که از عوامل سرکوب نرم و رسانه‌ای محسوب می‌شود. او علاوه‌ بر آنکه در گزارش خود فاطمه داوند را «مرتبط با گروه‌های ضدانقلاب خارج از کشور» معرفی کرده بود، گزارش‌های متعدد مشابهی در مورد این اعتراض‌ها و زندانیان سیاسی تهیه کرده است. فعالان سیاسی ذبیح‌پور را به همکاری با نهادهای امنیتی برای گرفتن «اعتراف اجباری» از زندانیان سیاسی متهم می‌کنند و نام «بازجو-خبرنگار» بر او گذاشته‌اند.