خامنه‌ای و آبان ۹۸، تجدید آرایش سازمان سرکوب به شیوه دهه ۶۰

خامنه‌ای در تلاش است تا «حکومت ابدی» جمهوری اسلامی را بر «رعایای» ایران مسلط کند و در این راه فعلا هیچ هماوردی ندارد جز همان مردم ایران

هنوز خون صدها معترض آبان ۹۸ از خیابان‌ها شسته نشده بود که علی خامنه‌ای گروهی از بسیجیان را به حسینیه‌اش کشاند تا به آن‌ها دلگرمی دهد. پس از ۱۰ روز سرکوب خیابانی در بیش از ۱۰۰ شهر و ۲۹ استان و استفاده از اسلحه جنگی برای کشتار معترضان، فرماندهان سپاه و سران بسیج دو زانو در مقابل علی خامنه‌ای نشسته بودند تا از زبان او تشویق و تمجید بشنوند.

 علی خامنه‌ای از همان ابتدای آغاز سخنانش موضع خود را روشن کرد. مردمی که در اعتراض به سه برابر شدن قیمت بنزین اعتراض کرده بودند را «آدم‌های پست و حقیر و کوچک» لقب داد از سپاه و بسیج تشکر کرد و از آن‌ها خواست که قاطعیتشان را حفظ کنند.

رویکرد رهبر جمهوری اسلامی در ۳۲ سال رهبری‌اش همواره اجرای سیاست «النصر بالرعب» در مقابل مردم بوده است. او هیچ‌گاه و در هیچ اعتراض عمومی جانب مردم را نگرفته و همیشه از دست‌اندرکاران سرکوب و خشونت بی قید و شرط حمایت کرده است.

از شورش‌های اسلام‌شهر، مشهد، شیراز، قزوین و کوی دانشگاه تهران در دهه ۷۰ تا اعتراضات ۸۸، دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ این علی خامنه‌ای بوده که بیش و پیش از هر مقام دیگری در حکومت خواستار «شدت برخورد و سرکوب» معترضان شده است.

خاطرات هاشمی رفسنجانی در روز ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ یعنی یک روز پس از شورش در کوی طلاب مشهد به‌روشنی مدل ذهنی و شیوه حکمرانی خامنه‌ای بر «رعایا» را نشان می‌دهد: «رهبری امروز با احضار وزرای مربوطه، دستور سخت‌گیری داده‌اند.»  

در نتیجه این دستور خامنه‌ای یک روحانی ۳۲ ساله به نام «ابراهیم رئیسی» به عنوان «نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه» به مشهد فرستاده شد تا دستور علی خامنه‌ای را اجرا کند.

بیش از ۳۰۰ نفر در جریان اعتراضات دستگیر شده بودند. از میان آن‌ها چهار نفر انتخاب شدند. ظرف یک هفته در یک دادگاه فوق‌العاده این چهار نفر به اعدام محکوم شدند و ابراهیم رئیسی نیز به نیابت از رئیس قوه قضائیه حکم اعدام آن‌ها را تائید و با قید فوریت به اجرای احکام فرستاد. در روز نهم این چهار نفر اعدام شدند.

اکنون و در دومین سالگرد آبان خونین ۹۸، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری اسلامی ایران و نفر دوم قدرت پس از علی خامنه‌ای است.

آنچه پس از اعتراضات سراسری ۹۶ و ۹۸ در ذهن علی خامنه‌ای گذشته است را باید از تصمیمات بعدی‌اش فهمید. او ساختار سرکوب را بازآرایی مجدد کرده، عمله سرکوب را به صندلی دوم قدرت رسانده و آماده است تا با هر شکل از اعتراض و شورش با مشت آهنین پاسخ دهد.

فرمان تجدید ساختار برای سرکوب گسترده‌تر

سخنرانی علی خامنه‌ای در روز ۶ آذر ۱۳۹۸ به نوعی جمع‌بندی او از شورش‌های عمومی علیه نظام و برنامه مدنظرش برای مقابله با اعتراضات آتی است. او در این سخنرانی چندین موضوع را مطرح می‌کند: اول اینکه از نیروهای سرکوب می‌خواهد که روحیه‌شان را حفظ کنند، غافلگیر نشوند و خود را برای حوادث آینده تجهیز کنند. دوم اینکه از بسیج و سپاه می‌خواهد که تجربه کمیته‌های انقلاب اسلامی در دهه ۶۰ را احیا کنند و حضورشان را به سطح محله‌ها گسترش دهند. سوم اینکه آن‌هایی که به ناکارآمدی سیستم جمهوری اسلامی اعتراض دارند، آدم‌های پست و حقیر و در حکم دشمن هستند. چهارم و مهم‌تر از همه اینکه فکر نکنید کشتار مردم به معنای «کشتار مستضعفان» است چرا که مستضعف نه به معنای فقرا که کسی است که در خط جمهوری اسلامی و رهبر و آماده برای جهاد در مقابل استکبار جهانی باشد.

همه سخنان علی خامنه‌ای در این نشست، ترکیبی از روحیه‌بخشی به نیروهای سرکوب و تغییر ذهنیت آن‌ها نسبت به موضوع قیام فقرا و رنج‌کشیدگان ایرانی و البته فرمان تغییر در ساختار سرکوب است. او می‌خواهد تزلزل را از دل سرکوبگران بزداید و به همین دلیل با شکل دادن به یک تغییر مفهومی بزرگ در جمهوری اسلامی دست به بازتعریف مفهوم «مستضعف» زد و حکومتش را حامی مستضعفان در معنای کسانی که ولایت او را پذیرفته‌اند و نه فقرا و محرومین ایرانی، خواند.

او به صورت مستقیم از سران سپاه و بسیج خواست تا آرایششان را عوض کنند: «در همه میدان‌های دفاع سخت، نیمه سخت و نرم آماده به کار باشید و در همه محله‌های کشور در برابر حادثه‌های گوناگون راهبرد و تاکتیک داشته باشید.»

بخشی از آمادگی مورد نظر خامنه‌ای برای مقابله با اعتراضات مردمی، احیای سازمان وحشت کمیته‌های دهه ۶۰ در محلات است: «غافلگیر نشوید؛ سعی کنید در هیچ قضیه‌‌ای غافلگیر نشوید. تجربه‌ کمیته‌ها در سال ۶۰ تجربه‌  خوبی است، از آن تجربه استفاده بشود. کمیته‌های انقلاب اسلامی در سال ۶۰ در محلات مختلف، در جاهای مختلف، همه ‌جا حضور داشتند؛ همیشه هم حضور داشتند؛ هر حادثه‌ای که در آن منطقه رخ می‌داد، اوّل چشم انسان می‌افتاد به برادران کمیته.»

او گفت که احیای کمیته‌های دهه ۶۰ از سوی بسیج باید پرتوان‌تر و گسترده‌تر از تجربه پیشین هم باشد: «آن‌ها تازه‌کار بودند، آگاهی‌های امروز شما را، توانایی‌های امروز شما را اصلاً نداشتند، امّا حضور دائمی داشتند؛ این حضور دائمی خیلی مهم است.»

کمیته‌های انقلاب اسلامی، نهادی بود که در بهمن ۵۷ به دستور روح‌الله خمینی تشکیل شد و در سراسر دهه ۶۰ نقش نیروی کنترلی در شهرها را ایفا می‌کرد. این کمیته‌ها وظیفه برخورد با طیف متنوعی از موضوعات از کنترل پوشش، موسیقی، رفت‌وآمد افراد تا برخورد با افراد مخالف جمهوری اسلامی را به عهده داشتند. تداخل وظایف این نهاد با ژاندارمری و شهربانی سبب شد تا در سال ۱۳۷۰ از ادغام این سه سازمان، نیروی انتظامی متولد شود.

علی خامنه‌ای از ابتدای رهبری خود و تا پیش از انحلال کمیته‌ها، دو بار با آن‌ها دیدار کرده بود. نخستین دیدار چهار روز پس از مرگ روح‌الله خمینی و بیعت کمیته‌ها با او بود. دومین دیدار نیز در دی‌ماه سال ۶۹ و برای توجیه سران کمیته‌ها برای ادغام آن‌ها با شهربانی و ژاندارمری انجام شد. خامنه‌ای در این دیدار از کمیته‌ها خواسته بود: «آنجایی که باید خشونت بکنید، به تکلیف شرعی خود عمل کنید و ملاحظه نکنید که کسی شما را بر تندی ملامت بکند.»

رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی پس از سرکوب آبان ۹۸ بر جنبه نظامی بسیج هم تأکید کرد. تا پیش از این بیشترین تأکید مقامات بسیج در ایران معطوف به فعالیت‌های «فرهنگی و اجتماعی» بسیج بود و کم‌تر حرفی از «فعالیت‌های نظامی» این ارگان به میان آمده بود. در سخنان آیت‌الله خامنه‌ای اما آن‌قدر که به وظایف «امنیتی و نظامی» بسیج تأکید شد چندان به فعالیت‌های دیگر این سازمان توجهی نشد.

انتصاب فرمانده تام‌الاختیار سرکوب فرودستان

در تیرماه ۱۳۹۹، حسین نجات با حکم فرمانده کل سپاه پاسداران به عنوان جانشین قرارگاه ثارالله سپاه، برای دومین بار به این سمت منصوب شد.

قرارگاه ثارالله مهم‌ترین قرارگاه منطقه‌ای سپاه در ایران است و مأموریت آن، دفاع از مراکز و نهادهای حساس و کلیت حکومت جمهوری اسلامی  ایران عنوان شده است. این قرارگاه همچنین مسئولیت دفاع از مراکز حساس حکومت را در برابر هرگونه تهدید نظامی علیه تهران به عنوان مرکز حکومت، داراست.  از سال ۱۳۷۴ قرار بر این شد که «قرارگاه ثارالله در صورت بروز بحران به تشخیص شورای عالی امنیت ملی و تائید آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت برقراری امنیت شهر تهران را عهده‌دار باشد، ولی در شرایط عادی این مسئولیت برعهده نیروی انتظامی است.»

یگان‌های تحت امر این قرارگاه در شرایط بحران، شامل سپاه محمد رسول‌الله و سپاه امام حسن مجتبای استان البرز هستند و متشکل از نیروهای کادر و وظیفه سپاه و گردان‌های عاشورا و الزهرا، گردان‌های امام علی است. وزارت اطلاعات ، نیروی انتظامی و تمامی وزارت خانه‌های دولت هم در شرایط بحران تحت کنترل عملیاتی این قرارگاه قرار می‌گیرند. فرماندهی این قرارگاه، مانند سایر قرارگاه‌های سپاه، بر عهده فرمانده کل سپاه است.

قرارگاه ثارالله همچنین شامل نیروهای داوطلب مردا و زن است  که در قالب بسیج مساجد، ادارات، دانشگاه‌ها و مدارس سازمان‌دهی شده‌اند. مهم‌ترین یگان‌های تحت امر این قرارگاه، لشکرهای ۲۷ و لشکر ۱۰ سیدالشهدا هستند.

در جریان اعتراض‌های  خرداد ۱۳۸۸ به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، قرارگاه ثارالله در کنترل و مهار اعتراض‌ها نقش اصلی را برعهده داشته است.

اما اهمیت انتصاب حسین نجات به این سمت چیست؟

حسین نجات، ۶۵ ساله و از چهره‌های شناخته شده سپاه پاسداران در ایران است. سردار نجات، مرد مورد اعتماد علی خامنه‌ای که برای نزدیک به یک دهه نیروهای حفاظت از او و خانواده‌اش را فرماندهی می‌کرد.

او از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ به‌عنوان معاون سیاسی و اجتماعی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی فعالیت می‌کرد. از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ نیز معاون فرهنگی و اجتماعی فرمانده کل سپاه بود. وی از ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ جانشینی رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را برعهده داشت.

حسین نجات که پیش‌تر معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، در اعتراضات آبان ماه ۹۸ «طبقات فرودست، حاشیه‌نشین و بی‌سواد» را تکیه‌گاه جدید مخالفان حکومت دانست. این سخنان او، واکنش‌های بسیاری را بین مردم در ایران برانگیخت.

نجات گفته بود: «مدل براندازی غرب در مقابل انقلاب اسلامی طی این ۴۰ سال تغییر کرده است و در این مدل جدید براندازی، تکیه بر افراد فرودست جامعه و کسانی است که محصول حاشیه‌نشینی و بی‌سوادی هستند و در فضای مجازی آلوده شده‌اند.»

اولین اقدام او در جایگاه جدیدش حمله به موسسه خیریه غیردولتی امام علی و دستگیری مدیران آن بود. شاید همین اقدام کلیت جهان‌بینی او را نشان دهد: فرودستان تهدیدی بزرگ هستند و سازمان خیریه فرودستان هم یا باید زیر نظر حکومت باشد و یا به عنوان تهدید امنیتی تلقی شود.

این فرمانده سپاه همچون علی خامنه‌ای، مردم ایران و طبقه محروم را بزرگ‌ترین خطر موجودیتی برای جمهوری اسلامی می‌داند و در بین فرماندهان سپاه بیش از دیگران به سرکوب هر نوع اعتراض معتقد است. او سرکوب را صرفاً در بعد سخت نمی‌داند و در زمانی که به‌عنوان معاون فرهنگی و جانشین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، مشغول به کار بود، مبتکر راه‌اندازی واحد مشترک عملیات جنگ روانی و حمله سایبری است و سازمان فضای مجازی سراج و واحدهای استانی آن بود.

سازمان سراج مسئول به‌کارگیری، تأمین مالی، و هماهنگی میان کاربران طرفدار سپاه و آیت‌الله خامنه‌ای و مرتبط کردن آن‌ها با واحد عملیات جنگ سایبری در تشکیلات رسمی سپاه است. این افراد در فضای مجازی به «کاربران ارزشی» مشهورند و معمولاً به‌صورت هماهنگ و بر اساس برنامه از پیش تعیین‌شده فعالیت می‌کنند.

حال می‌توان حدس زد که اجرای طرح‌هایی مانند طرح صیانت از کاربران در فضای مجازی که نمایندگان مجلس یازدهم به دنبال آن هستند از کجا پیگیری می‌شود.

حسین نجات و سمت فعلی او را از این منظر می‌توان به فرمانده میدانی سرکوب سخت، نیمه سخت و نرم تعبیر کرد. کسی که در هنگام بحران اسلحه و نیروی سرکوب را گسیل می‌کند، قبل از اعتراضات به دنبال شناسایی و کشف هسته‌های اعتراضی است و در نهایت فضای مجازی را به عنوان بستر ارتباط‌دهنده مردم با یکدیگر به عنوان تهدید فوری می‌داند و برنامه مفصلی برای قطع ارتباط ایرانی‌ها با یکدیگر از طریق پیام‌رسان‌ها و فضای مجازی دارد.  

بازگشت به دوران کمیته‌های انقلاب

در شهریور ۱۳۹۹ سپاه‌های منطقه‌ای سراسر کشور به واحدهای تحت امرشان دستور دادند تا طرح «امنیت محله‌محور» را اجرا کنند

در خبر مربوط به این موضوع، خبرگزاری‌های وابسته به سپاه نوشتند که این اقدام بر اساس «درخواست و مطالبه مردمی» بوده است.

محمد یزدی، فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران نیز اعلام کرد که به‌منظور اجرای طرح «امنیت محله محور» و با استفاده از ظرفیت‌های بسیج، قرار است تیم‌های ضربت تشکیل شود. او هدف تشکیل این گروه‌ها را مبارزه با کیف‌قاپی، سرقت و مبارزه با اراذل و اوباش عنوان کرد.

در فروردین ۹۹ گروهی از اقتصاددانان عمدتاً نزدیک به سپاه و جریان اصولگرایی در نامه‌ای به حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت نوشتند که با ادامه وضعیت کنونی اقتصاد در نیمه دوم سال ۹۹ «امکان شکل‌گیری هسته‌های ناآرام و ناخشنود در حاشیه شهرها»  به وجود خواهد آمد و «سال ۱۴۰۰ را به دوره‌ای پر بحران تبدیل خواهد کرد.» به همین دلیل تشکیلات درون محله‌ای سپاه با سرعت تشکیل شد تا با این شورش‌های احتمالی برخورد کند. نخستین تجربه این ساختار جدید در اعتراضات تابستان ۱۴۰۰ در خوزستان و چند استان دیگر محک خورد. تشکیلات سپاه در محله‌ها کار شناسایی و دستگیری معترضان را انجام دادند و تلاش کردند که هسته‌های اعتراضی را خفه کنند.

تجهیز بی‌سابقه نیروهای ضدشورش

در اردیبهشت ۱۳۹۹، سردار حسن کرمی، فرمانده یگان ویژه پلیس ایران از آمادگی کامل این نیرو برای سرکوب اعتراضات آتی خبر داد.این اظهارات در مصاحبه با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) انجام شد. او در جدید‌ترین سخنانش در مهرماه امسال نیز مجدداً گفت که نیروهای تحت امرش آمادگی بسیار بالایی برای مقابله با شورش‌های مردمی دارند.

یگان ویژه پلیس ایران وظیفه سرکوب ناآرامی‌ها و اعتراضات شهری را برعهده دارد و غالباً با همکاری هسته‌های محلی بسیج و نیروهای ضدشورش سپاه، اعتراضات مردمی را سرکوب می‌کند.

کرمی در این مصاحبه گفت که در سال ۹۹ به زیرساخت‌های نیروی ضدشورش و تجهیزات آن «توجه ویژه» شده و این پشتیبانی و حمایت «بی‌نظیر»، بار مسئولیت این نیرو را افزایش داده است: «سال ۹۹ به لحاظ توجه ویژه به زیرساخت و تجهیزات بی‌نظیرترین سال یگان ویژه است.حمایت‌های بسیار خوبی از سوی مسئولان از یگان ویژه می‌شود و تجهیزات و امکانات خوبی در اختیار این یگان قرار می‌گیرد و پشتیبانی‌هایی که از این یگان شده در حوزه زیرساخت‌ها در سطح کشور اعم از تکمیل و توسعه پادگان‌ها، ابزار و امکانات آموزشی مورد نیاز پادگان‌ها و تأمین تجهیزات تخصصی مورد نیاز و نیروی انسانی.»

او گفت که در تمام سال‌هایی که در یگان ویژه سرکوب اعتراضات کار کرده، هیچ‌گاه به‌اندازه سال ۹۹ به این نیرو اهمیت داده نشده است: «طی سال‌هایی که در این یگان خدمت کردم، می‌توانم بگویم سال ۹۹ بیشترین پشتیبانی از این یگان شد و امسال در اوج آمادگی از نظر آموزشی، تجهیزات و اشراف اطلاعاتی نسبت به تهدیدات دشمن در حوزه‌های مختلف قرار داریم.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

فرمانده یگان ویژه پلیس همچنین کارنامه این نیرو را در سرکوب اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ «قابل‌قبول» دانسته و گفته بود که با استفاده از «تجهیزات پیشرفته» با آشوب‌های سال جاری برخورد خواهد شد: «یگان ویژه به دلیل کارنامه قابل‌قبول آبان سال‌های ۹۶ و ۹۸ و سایر حوادث از جمله موضوع آب در استان اصفهان، در اجرای راهبردهای بازدارنده و استفاده از تجهیزات پیشرفته برای کنترل صحنه‌های آشوب مصمم‌تر شده و گفت‌وگو از جمله تاکتیک‌های مؤثر یگان‌های ویژه در مواجه اولیه با آشوب‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و آن را با استفاده از سیستم صوت بسیار قوی در دستور کار داریم.»

در مصاحبه ایرنا با فرمانده یگان ویژه، شرکت‌کنندگان در اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ «دشمن» معرفی شدند. همانند توصیفی که علی خامنه‌ای از معترضان داشت. این مقام پلیس گفته بود که با استفاده از تجربه سرکوب صورت گرفته، برای مقابله با شورش‌های جدید آماده شده‌اند: «دشمن در سال ۹۶ از تاکتیک‌هایی استفاده کرد و حداکثر خشونت و تخریب را در دستور کار خود داشت و با روش‌هایی از جمله پراکندگی مناطق درگیر خواست تا ما را خسته کند، اما یگان ویژه با قدرت تحرک بالا توانست آن‌ها را سرکوب کند، به این حوزه‌ها اشراف یافته‌ایم و واحدهای واکنش سریع با سرعت بیشتری آماده‌شده‌اند تا بتوانند در داخل شهرها با تمرین سناریوهای مختلف وسایل نقلیه سبک و سیار به‌موقع جابه‌جا شوند.»

خامنه‌ای در رویای بقای جمهوری اسلامی تا قیامت

سپردن فرماندهی نیروی سرکوب به یکی از معتمدترین و وفادارترین افراد به خامنه‌ای، اجرای طرح صیانت، برخورد با فعالان کارگری و شبکه‌های مجازی، انحلال مؤسسات اجتماعی کمک‌رسان به محرومان، تشکیل سپاه‌های محلات و در نهایت تجهیز بی‌سابقه نیروهای ضد شورش مجموعه اقداماتی بود که پس از اعتراضات ۹۶ و ۹۸ در ایران اجرایی شد.

فرمانده این تغییرات علی خامنه‌ای است. او گرچه هیچ‌گاه به معترضان ایرانی روی خوش نداده و معتقد است که جواب هر اعتراض را باید به شدیدترین وجهی داد، ولی اکنون نگاهی متفاوت به مردم ایران دارد. او محرومان و معترضان به نابرابری اقتصادی، دیکتاتوری و فساد حکومتش را دشمنی هم‌تراز آمریکا و اسرائیل می‌داند. نگرانی او از اقدامات اسرائیل و آمریکا برای مقابله با رژیمش هم‌اکنون یک وجه جدید هم یافته است: «آدم‌های پست و حقیری» که قدر او و حکومتش را نمی‌دانند و «در زمین دشمن» بازی می‌کنند.

خامنه‌ای در تلاش است تا «حکومت ابدی» جمهوری اسلامی را بر مردم ایران مسلط کند و در این راه فعلا هیچ هماوردی ندارد جز همان مردم ایران.