هوشنگ چالنگی، روح سرودخوان جنوب درگذشت

چالنگی متولد ۲۹ مرداد سال ۱۳۲۰ در مسجدسلیمان بود و فعالیت هنری و ادبی خود را در دهه ۴۰ آغاز کرد

با تو این راز نمی‌توانم گفت/ - در کجای دشت نسیمی نیست/که زلف را پریشان کند/آرام/آرام/از کوه اگر می‌گویی/ آرام‌تر بگوی!

بیست و چند سال قبل نخستین‌بار هوشنگ چالنگی را در دفتر نشریه امید حلالی، از شاعران خوزستان، در اهواز دیدم. تا آن روز تنها نام او را در محافل شنیده بودم و این‌که زیاد اهل رفت‌وآمد به محافل ادبی و شعری نیست. در نظر آن جوان ۱۹ ساله، چالنگی غولی بود ناآرام که حتی نزدیک شدن به او می‌توانست بر طبع و ذوق شاعری اثر بگذارد.

بین جمع شاعران آن روز خوزستان، چالنگی گوشه سالن نشریه نشسته بود، شباهت به غول ناآرام از آن دست که در آن روزگار شاملو و گلشیری و آتشی بودند نداشت، وقتی شعرش را بیشتر خواندم با این معنا عمیق‌تر آشنا شدم، او نگاه به روح خیال در حوالی خود داشت.

اکنون دیگر بیرقی برآبم/چشم می‌بندم و با گردنم/رعشه‌هایم را هنجار می‌کنم/آیا روح به علف رسیده است

بعد از آن دیدار با چالنگی برای روزنامه‌ای گفت‌وگو گرفتم و تلاش زیادی داشتم تا با او بیش از گذشته نشست‌وبرخاست داشته باشم و همه این‌ها پایه دوستی میان ما شد. رفت‌وآمد چالنگی پس از بازنشستگی در میان جمع شاعران و محافل هنری، بیشتر شد و همین هم فرصتی بود تا جوانان زیادی با او آشنا شوند و احوال و شعر او بیشتر مورد توجه نسل جدید شاعران قرار گیرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

انسان هر معنایی را از کسی می‌آموزد، معنای ضرورت شعر را نه‌تنها نگارنده که بسیاری از شاعران جنوب از هوشنگ چالنگی آموختند. او بود که با رفتار و کلامش نشان داد چرا شعر ضرورت رنج بردن است و چگونه ننوشتن شعر جز در زمان اضطرار شاعر را از میان جمع بر می‌کشد.

سید علی صالحی، سیروس رادمنش، هرمز علیپور، قاسم آهنین جان و چند نفر دیگر از شاعرانی که به مکتب شعر ناب شهرت یافتند، در زمان خود هرکدام بیرقی را برابر دریای پرتلاطم شعر دست گرفتند که نزد نسل پس از آن‌ها با اتکا به آن به خروش آمد و صدها شاعر را در این خطه به‌پیش برد. اما چالنگی در میان این جمع تنها کسی است که سال‌ها بیرق بر زمین گذاشت تا به پیش رود.

حالا چالنگی که هشتاد سالگی را پشت سر گذاشته بود، درگذشته است. شاعر از میان جمع رفته، آفتاب عمر او بر دشت‌ها و کوه‌های مسجدسلیمان و زمین داغ‌دیده خوزستان فرونشسته و باد و باران‌ها کلامش را با خود از این‌ پس در طول زمان حمل خواهند کرد.

شاعری که سروده بود «مریدی در معبد زنبق‌ها نیست مبادا گیاهان بوی حرف شاعران بگیرند» با باوری گزیده به کلمات، درکی متفاوت از طبیعت و زندگی در حالی ‌که شعر را سال‌ها در کم‌سرودن تجربه می‌کرد، آرام‌تر از همیشه عبور کرده است.

هوشنگ چالنگی ۲ آبان‌ماه ۱۴۰۰ در سن ۸۰ سالگی درگذشت، شاعر متولد ۲۹ مرداد سال ۱۳۲۰ در مسجدسلیمان بود و فعالیت هنری و ادبی خود را در دهه ۴۰ آغاز کرد. از آثار چالنگی می‌توان به «زنگوله تنبل»، «آن‌جا که می‌ایستی»، «نزدیک با ستاره مهجور»، «آبی ملحوظ»، «گزینه اشعار» و… اشاره کرد.

بیشتر از فرهنگ و هنر