تحلیلگر آمریکایی: پیروزی طالبان؛ «شمشیر دولبه برای چین و پاکستان»

رابطه چین و پاکستان با حکومت طالبان چه خواهد بود؟

دیدار شاه محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان، با ملاعبدالغنی برادر، اکتبر ۲۰۱۹ - Pakistan Foreign Ministry / AFP

دکتر جیمز ام. دورسی، تحلیل‌گر آمریکایی، روز یکشنبه در مقاله‌ای که در مجله اینترنتی «مدرن دیپلماسی» چاپ اروپا منتشر شد، از مخاطرات پیروزی طالبان برای چین و پاکستان، دو کشوری که به‌نظر می‌رسد رویکردی مثبت به فتح کابل از سوی این گروه داشته‌اند، پرداخت. 

دورسی در این مقاله می‌گوید تلاش طالبان برای استفاده از پاکستان می‌تواند منجر به تقویت فوق‌محافظه‌کاران در خود پاکستان شود. او می‌افزاید که یکی از دلایلی که بایدن «عملا آسیای میانه را تنها گذاشته» و از افغانستان خارج شده است، همین امکان فرامرزی بودن جنبش اسلام‌گرایی است. آقای دورسی به نقل از یک مقام دولتی غیرآمریکایی گفته است که واشنگتن می‌خواهد مشکل اسلام‌گرایی به گردن چین و روسیه بیفتد تا خودشان با آن سر کنند و واشنگتن در عوض بتواند بر منطقه‌ای تمرکز کند که برایش مهمتر است:‌ حوزه دو اقیانوس هند و آرام. 

شولی رن، ستون‌نویس خبرگزاری بلومبرگ، نیز پیش از این نوشته بود: «طرفه آن‌جا است که تنها چیزی که برای چین بدتر از نزدیکی سربازان آمریکایی به مرزهای آن است، حضور نداشتن این سربازان است.»

دورسی که کارشناس ارشد موسسه مطالعات بین‌المللی راجاراتنام در دانشگاه فن‌آوری نانیانگِ سنگاپور است، به این نکته اشاره می‌کند که پاکستان به تمام جهان از زاویه رابطه‌اش با هند نگاه می‌کند، و اکنون خواهد کوشید تا طالبان هم بخشی از «جبهه طرفدار پاکستان» در مقابل هندِ هسته‌ای باشند. امید اسلام‌آباد و پکن این است که دولتی که طالبان در افغانستان تشکیل می‌دهد، پروژه‌هایی زیرساختی را ممکن کند که جذابیت بندر گوادر در بلوچستان پاکستان را افزایش بخشند و آن‌را لنگرگاه اصلی ورود به منطقه آسیای میانه ‌کنند که ارتباطی با آب‌های آزاد جهان ندارد.

این تحلیل‌گر که نوشته‌های متعددی در مورد تخاصم‌های قومی و مذهبی دارد، به این نکته نیز اشاره می‌کند که یک امر مشترک بین طالبان با بسیاری از فوق‌محافظه‌کارهای پاکستانی، آن است که جهان‌‌بینی‌شان از جنبش دیوبندی می‌آید؛ جنبشی که در اواسط قرن نوزدهم در هند زیر سلطه بریتانیا ظهور کرد و پیروانش در هند، پاکستان، و افغانستان در قرن بیستم، هر یک به سویی رفته‌اند. دورسی به استفاده پاکستان از گروه‌های اسلام‌گرا در افغانستان (حتی پیش از اشغال شوروی در سال ۱۹۷۹)، به اسلامی‌سازی پاکستان از سوی ضیا الحق، رئیس‌جمهوری دیکتاتور آن کشور، و حمایت سابق عربستان سعودی از دیوبندی‌های پاکستان و افغانستان و مدارس مذهبی‌شان اشاره می‌کند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

مدرسه اصلی دیوبندی‌ها در شهر دیوبند در ایالت اوتار پرادش هند است که علمای آن در هفته‌های گذشته فاصله خود را با دیوبندی‌های افغانستان و پاکستان اعلام کرده‌اند. ارشد مدنی، رئیس دارلعلوم دیوبند (که در سال ۱۸۸۶ بنیان نهاده شده است) از تصمیم یگان ضدتروریستی هند برای برپایی مرکز تعلیمات در آن شهر استقبال کرد.

آقای مدنی گفت: «آموزه‌های ما هیچ مشکلی ندارند و ما از حضور نیروهای «یگان ضدتروریستی» در کلاس‌هامان، هر زمان که دوست داشتند، استقبال می‌کنیم.» یکی از سخنگوهای دارالعلوم گفت: «ما مدرسه‌‌ای مذهبی هستیم، اما همچنین مردم هند هستیم. این‌که هر بار طالبان دست به گسترش تروریسم زد، حقانیت ما هم زیر سوال برود، شرم‌آور است.»

دورسی اما جنبش دیوبندی را در چارچوب حمایت پاکستان از طالبان از یک سو، و عروج ناسیونالیسم هندو در هند به رهبری نارندرا مودی، نخست‌وزیر کنونی آن کشور، تحلیل می‌کند. 

این تحلیل‌گر می‌گوید که روند مذاکره با طالبان که آمریکا از اوایل سال ۲۰۱۹ آغاز کرد، در واقع عمل کردن واشنگتن به خواست قدیمی اسلام‌آباد است که به رسمیت شناختن قدرت طالبان بود. عایشه صدیقه، تحلیل‌گر متخصص پاکستان، می‌گوید سرمایه‌گذاری رهبری ارتش پاکستان بر طالبان، بخشی از تلاش اسلام‌آباد برای تسریع خروج نیروهای آمریکا بوده است. 

دورسی می‌افزاید که ۲۷ سال حمایت پاکستان از طالبان، نتایج سرراستی نداشته است. مثلا طالبان کاملا گروه نیابتی پاکستان نشده است، چرا که اسناد موسوم به «کاغذهای طالبان» که دربرگیرنده مراسلات لو رفته وزارت خارجه پاکستان در سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ بود، نشان داده‌اند که مقامات اسلام‌آباد در روزهای منتهی به یازده سپتامبر،  با سراسیمگی می‌گفتند که کنترل آن گروه از دست‌شان خارج شده است.

کارشناسان البته تاکید می‌کنند که هرچند پاکستان همیشه قادر به کنترل طالبان نبوده و نیست، رابطه نزدیک آن دو  همچنان ادامه دارد.

طبق اسنادی که به رسانه‌ها درز کرده است، ژنرال فیض حمید، رئیس سازمان اطلاعات پاکستان، در اوایل ماه ژوئیه در جلسه‌ای با نمایندگان مجلس آن کشور هشدار داده است که کنترل طالبان دارد از دست پاکستان خارج می‌شود.

دورسی در مورد «شمشیردولبه» بودن طالبان برای پاکستان، می‌گوید سوال این‌جا است که آیا طالبان بیشتر از پاکستان تاثیر خواهد گرفت، یا پاکستان از طالبان‌؟ یعنی آیا طالبان به سوی گونه و میزانی از دموکراسی حرکت خواهد کرد، یا به رشد اسلام‌گرایی در پاکستان کمک می‌کند؟ از نگاه او، وقوع توامان هر دوی این تحولات نیز محتمل است. 

اوبه این نکته اشاره می‌کند که چهره‌هایی مانند سراج‌ الحق، رهبر جماعت اسلامی پاکستان، پس از سقوط کابل خواهان اجرای قانون شریعت اسلام در پاکستان شده‌اند. فیضل الرحمان، ‌رهبر جماعت علمای اسلام، هم پیروزی طالبان را تبریک گفت. در لاهور شاهد آزار دادن دختری به دلیل نپوشیدن شال سنتی بودیم. مهم‌تر اما خبری بود که در رسانه‌های هند منتشر شد: دیدار مسعود اظهر،‌ رهبر فراری گروه «جیش محمد»، با رهبران طالبان در کابل. گروه افراطی «جیش محمد» از حمایت برخی محافل در دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی پاکستان برخوردار است. 

سایر تحلیل‌گران در روزهای اخیر به موضوع روابط چین و طالبان نیز پرداخته‌اند، و به این واقعیت اشاره شده است که سفارت چین در کابل همچنان فعال است و شرکت‌های چینی به دنبال فرصت‌های اقتصادی جدید در افغانستان هستند. سخنگوهای طالبان در گفت‌وگو با رسانه‌های چینی از اشتیاق خود برای حضور آن کشور (در حیات اقتصادی افغانستان) سخن گفته‌اند. اما برخی تحلیل‌گران می‌گویند طالبان امید بیش از حدی به چین بسته است، چرا که پکن ریسک‌های حضور اقتصادی گسترده در آن کشور را می‌داند. 

طبق آمار افغانستان،‌ سه شریک تجاری اول أفغانستان عبارت بوده‌اند از ایران، پاکستان، و چین. افغانستان در سال گذشته (۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰) بیش از ۵۵ میلیون دلار صادرات به چین داشته است و ۹۸۶ میلیون واردات از آن. در سال ۲۰۲۰ نیز شاهد افزایش ۱۱ درصدی سرمایه‌گذاری چین در افغانستان بودیم.  

با این همه، ادامه افزایش سرمایه‌گذاری از سوی چین مشکلات بسیاری خواهد داشت؛ از جمله دشواری‌های لجستیکی استخراج منابع معدنی افغانستان که باعث گران‌قیمت بودن آن‌ها می‌شود. تخمین زده می‌شود که ثروت ذخایر معدنی افغانستان بالغ بر یک تا سه تریلیون دلار باشد.