یک سال پیش در بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸، پهپادهای آمریکایی کاروان خودروهای حامل قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس و ابومهدی المهندس، فرمانده سابق حشدالشعبی، را در حومه فرودگاه بغداد هدف قراردادند و آن دو را کشتند. این عملیات در پاسخ به حمله شبهنظامیان حشدالشعبی به سفارت آمریکا در بغداد و حملات راکتی حشدالشعبی به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق بود. قاسم سلیمانی که در زمان مرگش دشمن درجه یک آمریکا در عراق محسوب میشد، ۱۸ سال پیش متحد غیرمستقیم آمریکا در نبرد با طالبان در افغانستان بود.
۱۵ مهر ۱۳۸۰، تنها چند روز پس از حمله تروریستی القاعده به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ارتش ایالات متحده آمریکا و متحدانش به افغانستان یورش بردند تا با سرنگونی حکومت طالبان، گروه تروریستی القاعده به رهبری اسامه بن لادن را نابود کنند. حکومت جمهوری اسلامی که از سالهای اوایل دهه ۱۳۷۰ شمسی حامی جنگجویان شیعه حزب وحدت اسلامی در نبرد با طالبان بود پس از حمله نظامی ایالات متحده و متحدانش به افغانستان به یکی از مهمترین متحدان غیررسمی آنها در نبرد با طالبان تبدیل شد.
سپاه قدس به دنبال آغاز جنگ داخلی بر سر تصرف کابل در سال ۱۳۷۱ با اعزام مستشاران خود به افغانستان به تربیت و آموزش جنگجویان حزب وحدت اسلامی برای نبرد با طالبان پرداخت. پس از به فرماندهی رسیدن قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، فعالیتهای سپاه قدس در افغانستان افزایش فزایندهای پیدا کرد که در نهایت، با تشکیل اتحاد شمال به رهبری احمد شاه مسعود به مهمترین متحد نظامی آن در نبرد با طالبان و القاعده بدل شد. در سال ۱۳۸۰ و به دنبال یورش نظامی آمریکا به افغانستان، نیروهای سپاه قدس در برخی از عملیاتهای نظامی برای بازپسگیری مناطق و شهرهای بزرگ واقع در غرب افغانستان شرکت داشتند.
پس از آنکه سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا به برنامه هستهای مخفی ایران برای طراحی، توسعه و ساخت کلاهک هستهای برای تجهیز موشکهای بالستیک خود پی بردند، جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا، در ۹ بهمن ۱۳۸۰ از ایران، عراق و کرهشمالی به عنوان سه عضو یک محور شرارت نام برد که به دنبال تسلیحات کشتار جمعیاند. این سرآغازی بر تکیه جمهوری اسلامی به سپاه قدس برای تهدید آمریکا و منافعش در منطقه خاورمیانه بود.
همکاری غیرمستقیم سپاه قدس و ارتش آمریکا در جریان خیزش هرات در سال ۱۳۸۱
حدود یک ماه پس از آغاز رسمی جنگ افغانستان، نوبت به شهر هرات و مردم اکثرا شیعه آن رسید تا از چنگال حکومت طالبان رها شوند؛ آن هم در جریان یک عملیات نظامی و شورش مسلحانه که سپاه قدس و همچنین نیروهای ویژه ارتش آمریکا در ایجاد آن به طور غیرمستقیم دست داشتند. این عملیات یا شورش مسلحانه در ۲۱ آبان ۱۳۸۰ با حضور نیروهای سپاه قدس و شبهنظامیان افغان آنها که تحت فرماندهی قاسم سلیمانی بودند، آغاز شد.
در جریان این عملیات، پنج هزار نفر از مردم محلی و شبهنظامیان ائتلاف شمال به رهبری اسماعیل خان و با هدایت و حمایت سپاه قدس دست به شورش مسلحانه علیه طالبان زدند. در جریان این شورش، مردم از سلاحهای سرد و گرمی که با کمک سپاه قدس در سراسر شهر مخفی شده بودند برای حمله به نیروهای امنیتی طالبان استفاده کردند. در نقطهای دیگر از شهر، گروهی از نیروهای ویژه ارتش آمریکا که شب قبل با هلیکوپتر به حومه هرات منتقل شده بودند، به همراه گروهی از جنگجویان ائتلاف شمال که از قضا متحدان سپاه قدس بودند، در جبههای دیگر با طالبان درگیر شدند و در نهایت آنها را به بیرون از شهر و به سمت کوههای هممرز با ایران فراری دادند و شهر را آزاد کردند.
همکاری ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران بر سر مبارزه با دشمن مشترکشان یعنی طالبان در افغانستان، در روزهای پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و پیش از یورش نظامی به افغانستان آغاز شده بود. دولت آمریکا موفق شده بود با کمک سپاه قدس از ائتلاف شمال حمایت مالی کند و به محمد اسماعیل خان، که پس از ترور احمد شاه مسعود به دست القاعده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۸۰ به فرماندهی و رهبری ائتلاف شمال رسیده بود نزدیک شود و از نیروهای او برای مبارزه با طالبان و القاعده پس از آغاز حمله نظامی به افغانستان استفاده کند.
سازماندهی گروههای شبهنظامی شیعه علیه ارتش آمریکا در عراق
پس از آن که آمریکا ایران را جزیی از محور شرارت خواند، سپاه قدس به عنوان یک نیروی نظامی عملکننده در راستای سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه خاورمیانه به تهدیدی بالقوه برای نیروهای آمریکایی در عراق و تاحدودی در افغانستان تبدیل شد. نیرویی که پیشتر در آبان ۱۳۸۰ غیرمستقیم با آمریکا برای مقابله و سرنگونی طالبان در غرب افغانستان همکاری کرده بود، حالا در عراق به یکی از تامین کنندههای تسلیحات گروههای شبهنظامی شیعه برای آسیب زدن به نیروهای آمریکایی تبدیل شد.
بر اساس یک گزارش محرمانه وزارت امور خارجه آمریکا در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۸۳-که در واقع متن مکالمهای میان رئیس ستاد مشترک آمریکا ریچارد بی مایرز (Richard B Myers) در جریان دیدار رسمی او با نخستوزیر و وزیر دفاع کویت در ۲۶ فروردین ۱۳۸۳ بود- حمایت ایران از شبهنظامیان شیعه، بهخصوص «ارتش المهدی» مقتدیصدر بیش از پیش افزایش یافته بود. در جریان این ملاقات، شیخ جابر احمد الصباح، نخستوزیر کویت، از پرداخت مبلغ ۸۰ میلیون دلار از سوی حکومت ایران و سپاه قدس به مقتدیصدر پرده برداشت.
بر اساس یک سند محرمانه دیگر وزارت امور خارجه آمریکا، به تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۸۴، سپاه قدس در بهار و تابستان آن سال پس از انتقال فناوری ساخت بمبهای کنار جادهای پیشرفته به عراق، ارسال تجهیزات و مواد ساخت این بمبها را هم که گروههای شبهنظامی شیعه وابسته به این نیرو برای حمله به کاروانهای نظامی ارتش آمریکا در عراق به کار میبردند، شدت بخشید. بر اساس این سند محرمانه، ابومصطفی الشیبانی، عضو سابق سپاه قدس و رئیس اطلاعات سپاه بدر، وظیفه هدایت و کنترل شبکهای مشابه حزبالله لبنان اما در عراق را داشت. تحت رهبری او، سپاه قدس نیروهای حزبالله لبنان را به عراق منتقل میکرد تا به شبهنظامیان عراقی ساخت بمبهای کنار جادهای پیشرفته را آموزش دهند، بمبهایی که از دی ماه سال ۱۳۸۲ تا تیر ماه ۱۳۸۴ جان ۱۶ نظامی آمریکایی را گرفتند و۳۵ نفر دیگر را مجروح کردند.
دادن آزادی عمل به گروه تروریستی وابسته به القاعده برای مقابله با آمریکا در عراق
علاوه بر حمایت از گروههای شبهنظامی شیعه، سپاه قدس از فعالیتهای گروههای شبهنظامی سنی –که بنیانگذارانشان نزدیک به جریان اخوان المسلمین و وابسته به القاعده بودند- پس از حمله ارتش آمریکا و پیشمرگههای کرد در ۲۸ اسفند ۱۳۸۱ به مقر پایگاههایشان در مناطق غربی ایران و هم مرز با عراق، جلوگیری نکردند و حتی با چشمپوشی مقامات رژیم جمهوری اسلامی، ۵۳ تن از اعضای یکی از دو شاخه گروه تروریستی انصارالاسلام (امارات اسلامی کردستان سابق) به رهبری ابوعبدالله شافعی در نزدیکی مرز عراق در شهر سقز مستقر شدند. حتی این گروه تروریستی وابسته به القاعده بدون آنکه مانعی از سوی جمهوری اسلامی در سر راهش قرار گیرد به راحتی از خاک ایران شبهنظامیان خود را بین عراق و افغانستان جابهجا میکرد و پس از مدتی در مناطق دور افتاده نزدیک به مرز کردستان عراق اردوگاههایی برای آموزش جوانان سنی مذهب از روستاهای کردنشین ایران به منظور ارسال به عراق برای انجام عملیاتهای تروریستی علیه آمریکا ایجاد کرد.
اما در نهایت آزادی اعضای انصارالاسلام و سایر گروههای اسلامگرای سلفی در غرب ایران پس از ترور نماینده ولی فقیه (علی خامنهای) و دو مقام قضایی رژیم جمهوری اسلامی در استان کردستان از میان رفت. این مسئله شخص خامنهای را در روز ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ به سنندج کشاند تا به نیروهای امنیتی فرمان دهد به مقابله با برخی گروههای افراطگرای سلفیای که روزگاری با حمایت سپاه قدس آزادانه در غرب کشور فعالیت میکردند، بپردازند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به دنبال آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۱۳۹۰ و اعزام جوانان کرد ایرانی از سوی گروه انصارالاسلام از طریق عراق به شمال سوریه برای مقابله با حکومت بشار اسد که متحد جمهوری اسلامی بود، در نهایت نیروهای امنیتی ایران، از جمله سپاه پاسداران، به مقابله نظامی با عناصر باقیمانده القاعده که روزی از حضورشان در خاک ایران جلوگیری نمیکردند برخاستند، در درگیریهای مسلحانه بسیاری از اعضایشان را کشتند و رهبران مذهبی آنها را دستگیر کردند و در نهایت در ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ در زندان رجایی شهر اعدام کردند.
نگارنده این گزارش در پاییز و زمستان ۱۳۹۱ که در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین بازداشت بود، شاهد حضور رهبران مذهبی انصارالاسلام در سلولهای مجاور خود بود که به همسلولیهایشان از همکاری گذشته خود با سپاه قدس در راستای جهاد علیه آمریکا در سالهای نخستین حمله نظامی به عراق (سال ۱۳۸۲) سخن میگفتند.
هدایت حشدالشعبی علیه نیروهای آمریکایی و در نهایت، پایان کار قاسم سلیمانی
اگرچه کاهش شدید و سپس خروج نیروهای آمریکایی از عراق به دستور باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، در سال ۱۳۹۰ منجر به پایان موقتی مواجهه نظامی شبهنظامیان شیعه وابسته به سپاه قدس با نیروهای آمریکایی در عراق شد، اما با ظهور داعش و اتحاد این شبهنظامیان شیعه و تشکیل حشدالشعبی از سوی سپاه قدس در عراق برای همکاری با نیروهای مسلح عراق به منظورمقابله با داعش، نه تنها این گروههای شبهنظامی را به یکی از بزرگترین قدرتهای نظامی و سیاسی در عراق تبدیل کرد، بلکه آنها را به سلاح سپاه قدس برای حمله به نیروهای آمریکایی دخیل در عملیات ضد داعش موسوم به «عزم راسخ» (Inherent Resolve) پس از آزادسازی موصل و دفع خطر نسبی داعش در عراق بدل کرد.
در نهایت، جمهوری اسلامی پس از اطمینان از عدم تمایل دولت آمریکا به رهبری دونالد ترامپ به مقابله نظامی گسترده با ایران – که تابعی از سیاست او مبنی بر کاهش و سپس خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه بود- به سپاه قدس و فرمانده آن، قاسم سلیمانی فرمان داد که با تشدید رفتار تهاجمی و خصمانه حشدالشعبی علیه نیروهای آمریکایی، از طریق راکتپرانی به پایگاههای آنها و اماکن دیپلماتیک آمریکا در عراق -مثل سفارتخانه امریکا در منطقه سبز بغداد و کنسولگری آن در بصره- نفوذ سیاسی و نظامی حشدالشعبی را در عراق، بهخصوص در میان شیعیان آن کشور، افزایش دهند.
تنها چند روز پس از یورش نیروهای حشدالشعبی به سفارت آمریکا در بغداد و نوشتن نامهای قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس روی دیوارهای سفارتخانه، دونالد ترامپ مجاب شد به نیروهای نظامی تحت امرش اجازه کشتن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را بدهد. این اتفاق روز ۱۳ دی ۱۳۹۸ در مجاورت فرودگاه بینالمللی بغداد افتاد و فردی که روزگاری بنا بود به متحد غیررسمی نیروهای آمریکایی در افغانستان تبدیل شود، کشته شد.