یهودیان سراسر جهان این روزها عید هشتروزه حنوکا را جشن میگیرند. «جشن نورها» با تصویر شمعدان موسوم به «منورا» که هر روز شمعی به آن اضافه میشود، اکنون در سراسر جهان شناخته شده است. جالب این است که در تاریخ یهودیت، عید حنوکا لزوما از مهمترین اعیاد مذهبی نبوده است و اسمی از آن در تورات (عهد عتیق) نیامده است. بر خلاف نمونههایی مثل عید پسح، این عید مناسک مذهبی خیلی خاصی ندارد و حتی کار کردن هم در آن ممنوع نیست.
در واقع، آنچه حنوکا را مشهور کرده است، نقش مهم آن در یکی از بزرگترین جوامع یهودی جهان در قرن اخیر است: جامعه یهودیان آمریکا. دلیل اصلی اهمیت یافتن حنوکا در آمریکا نیز بیش از آن که به تقویم یهودیت ربط داشته باشد، به تقویم دین غالب در آمریکا، یعنی مسیحیت مربوط میشود. حنوکا که از روز بیست و پنجم ماه کیسلِو در تقویم یهودی آغاز میشود که تقریبا همزمان با عید میلاد مسیح موسوم به «کریسمس» است. همین است که یهودیان آمریکا از سالها پیش برای حفظ هویت خود در برابر فرهنگ غالب کریسمس، بر عید حنوکا تاکید کردهاند، و به همین سان شمعدانِ منورا نیز به نمادی هم برای اقلیت یهودی آمریکا و هم برای اهمیت آزادی مذهبی و سایر مردمان آمریکایی که میلاد مسیح را جشن نمیگیرند، بدل شده است. در کشور اسرائيل، تنها کشور جهان که اکثریت یهودی دارد، نیز عید حنوکا، بهخصوص در بین کودکانی که از شمع و چراغانهای آن استقبال میکنند، محبوب شده است و همین امر به گسترش آن کمک کرده است. خوراکیهای مخصوص این عید نیز به شهرت آن دامن زدهاند: لاتکه که نوعی کوکوی سیبزمینی است و مشابه آن از غذاهای اصلی لهستان هم هست، و سوفگانیا، نوعی شیرینیِ مربایی که هم از نظر شکلی و هم از نظر ریشه لغوی شبیه شیرینی موسوم به «اسفنج» در شمال آفریقا است.
حنوکا در آمریکا در سال ۱۹۷۹ رسمیتی بیش از پیش یافت. در حنوکای آن سال بود که جیمی کارتر، رئیس جمهوری وقت آمریکا که آن روزها درگیر بحران مربوط به گروگان گرفته شدن دیپلماتهای آمریکایی در تهران بود، به پیشنهاد یکی از مشاوران یهودی خود، برای نخستین بار منورایی رسمی در پارک «الپیس» در نزدیکی کاخ سفید روشن کرد تا «منورای ملی» آمریکا معادلی یهودی برای «درخت ملی کریسمس» شود که در همان نزدیکی قرار گرفته است. جالب اینجا است که سیسیل آندروس، وزیر وقت منابع ملی (که مسئول اداره پارکهای فدرال از جمله پارک الیپس بود) در ابتدا مخالف این کار بود و آن را ناقض اصول سکولاریسم میدانست؛ در حالی که درخت ملی کریسمس پیش از منورا در همان پارک موجود بود. اما نهایتا کارتر بر مخالفت او فائق آمد. از جمله دلایل انجام این کار از سوی کارتر، احتمالا تلاش او برای جلب آرای یهودیان در انتخابات سال آینده بود. آن اقدام البته میسر واقع نشد و کارتر در آن انتخابات تاریخی با کاهش چشمگیر آرای خود در میان یهودیان مواجه شد و نهایتا از رونالد ریگان جمهوریخواه شکست خورد.
حنوکا در ایران
در میان ایرانیان نیز عید حنوکا، هرچند جزو اعیاد مهم نبوده است، در طول تاریخ همواره جشن گرفته شده است.
لیور استرنفلد، تاریخدان ایرانشناس از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا، به «ایندیپندنت فارسی» میگوید: «اهمیت این روز در بین یهودیان ایران به اندازه آمریکا نیست، اما همیشه در تقویم جامعه یهودی ایران هم از آن یاد میشود و از قدیم هم اینطور بوده است. مثلا در نشریات یهودی فارسی مثل «عالم یهود» در دهه ۱۹۴۰ یا «نیسان» و «بنی آدم» در دهه ۱۹۵۰، عکسهایی از جشنهای حنوکا به چشم میخورد. اما عید درجه دوم یا سوم محسوب میشود.»
نشریات یهودیان ایران نیز هر سال از حنوکا مینویسند. مثلا مجله «متانا» در سال ۱۳۹۲ از آن چنین نوشت: «حنوکا یا جشن روشنایی که یکی از جشنهای یهودیان استکه خاطره پیروزیهای کهن را در یاد مردم یهود زنده میکند.»
روزنامه «کریستین ساینس مونیتور» آمریکا در سال ۲۰۱۰ گزارشی از برگزاری جشن حنوکا در کنیسه جویبار تهران تهیه کرد که نشان از تداوم آن دارد.
شورش یهودیان و نقش فراموششده مهرداد اول، پادشاه اشکانی
اما ریشه تاریخی جشن حنوکا کجا است؟ این جشن در واقع بزرگداشت یکی از اولین انقلابهای بزرگ قوم یهود در تاریخ است. در سال ۱۶۴ قبل از میلاد، خاندان مکابیون به رهبری کاهنی به نام متیا و پنج پسرش، پس از چهار سال قیام در مقابل امپراتوری یونانیِ سلوکیان به پیروزی مهمی رسید، و پادشاهی یهودیه با مرکزیت بیتالمقدس (اورشلیم) توانست به استقلال نسبی دست یابد. مهمتر از همه آن که معبد یهودیان در بیتالمقدس دوباره به مرکز یکتاپرستی بدل شد. در سالهای پیش از آن، رواج یونانیمآبی در منطقه باعث تعرض به این عبادتگاه شده بود: در مقدسترین مکان آن، مجسمه زئوس، خدای یونانی، را گذاشته بودند و در صحن آن خوک قربانی میکردند که از نجسترین حیوانات بین یهودیان تلقی میشد و میشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پیروزی مکابیون در سال ۱۶۴ قبل از میلاد البته موقتی بود. پسر بزرگ متیا، یهودای مکابی، که قهرمان اصلی پیروزی سال ۱۶۴ بود، چهار سال بعد در نبرد الاسا (در نزدیکی رامالله امروز که مرکز تشکیلات خودگردان فلسطین است) شکست خورد تا سلوکیان مجددا بر منطقه چیره شوند. برادران یهودا البته به مبارزه ادامه دادند و بیست سال بعد (۱۴۰ قبل از میلاد مسیح) موفق شدند پادشاهی مستقل حشمونیان را در یهودیه برپا کنند. اما در سال ۷۰ پس از میلاد، اینبار امپراتوری روم بود که بر آن منطقه تاریخی فائق آمد و «معبد دوم» را نابود کرد. تا امروز نیز در رم، پایتخت ایتالیا، کمانی که در همان سالها به یاد پیروزی بزرگ رومیان بر یهودیان ساخته بودند، پابرجا است.
اما نهضت مکابیان و پیروزی آنها بر برابر قدرتهای خارجی به یکی از نمادهای ملی یهودیان بدل شده است و بیهوده نیست که امروز نیز از سنین پایین به کودکان اسرائیل آموخته میشود.
در این روایت تاریخی اما یک کشور نقش مهمی دارد که کمتر به آن اشاره میشود: ایران.
در جای جای قصه یهودیان آن زمان و پادشاهیهایی که در سرزمین تاریخی خود در فلسطین داشتند، ایران باستان نقش دارد. در قرن ششم قبل از میلاد، کورش کبیر، بنیانگذار پادشاهی هخامنشی، بود که با شکست دادن امپراتوری بابل نو به یهودیان اجازه داد تا از اسارت خود در سرزمین بابل (عراق امروز) در آیند و به موطن خود، اورشلیم، بازگردند و در آنجا «معبد دوم» را بنا کنند تا جانشین «معبد اولی» شود که حضرت سلیمان چند قرن پیش بنا نهاده بود، ولی سپس در سال ۶۰۵ قبل از میلاد به دست بختالنصر یا همان نبوکدنظر دوم، پادشاه امپراتوری بابل نو، نابود شده بود.
در زمان هخامنشیان، «یهودیه» یا «استان یهودا» دوباره تبدیل به منطقه نیمه خودمختاری شد که مرکزیتش در اورشلیم بود و حکومتش تحت اداره کاهن اعظمِ «معبد دوم» و خانوادههای مهم مذهبی اورشلیم. در قرن چهارم قبل از میلاد بود که هخامنشیان به دست اسکندر مقدونی سرنگون شدند. پس از مرگ اسکندر، اراضی او، از جمله ایران، به دست سردارانش تقسیم شد و مدام بین سلسلههای مختلف دست به دست میشد. مهمترین این سلسلهها، بطالسه با مرکزیت مصر و سلوکیان با مرکزیت سلوکیه (نزدیک بغداد امروزی) و انطاکیه (در ترکیه امروزی) بودند که در سالهای مختلف بر یهودیه نیز فرمان راندند.
در سال ۱۷۵ قبل از میلاد، آنتیوخوس چهارم به امپراتوری سلوکیان رسید و کوشید با گسترش فرهنگ و زبان یونانی در سراسر منطقه، آنرا به قدرتی در شأن اسلاف اسکندر بدل کند. در این راه او از سرکوب مناطق نیمهمستقلی مانند یهودیه نیز ابایی نداشت. آن سرکوب اما پیش از اینکه با لشکرکشی انجام شود، با نفوذ در میان کاهنهای معبد اورشلیم و اختلاف انداختن بین آنها از طریق تطمیع و بازیهای مالی- سیاسی ممکن شد. با آن اقدامات، او موفق شد انتخاب کاهن اعظم (که عملا حاکم یهودیه بود) را خود به دست گیرد و سنت انتخاب او توسط ریشسفیدهای یهودی محل را پایان ببخشد. منهلائوس که حوالی سال ۱۷۲ به جایگاه کاهن اعظم دست یافت، قدرت خود را مدیون آنتیوخوس و پایتختش در انطاکیه بود.
قیام مکابیها در سال ۱۶۰ قبل از میلاد آغاز شد و در واقع حرکتی اجتماعی علیه منهلائوس و هیات حاکمه یهودیه بود که از طریق اتحاد با آنتیوخوس و مرکزیت امپراتوری سلوکی، به امتیازهای بیش از پیش رسیده بود. اکثریت یهودیان اما کشاورزانی بودند که با این طبقه حاکمه یونانیمآب و فرهنگ شهریشان تضاد داشتند. قیام زمانی شروع شد که شایع شد که آنتیوخوس در نبرد خود برای تسخیر قلمروهای بطالسه در مصر کشته شده است. وقتی که روشن شد که آن خبر درست نبوده است، جنگی داخلی درگرفت که یک سوی آن منهلائوس و سایر طرفداران آنتیوخوس بودند و در سوی دیگر آن، شورشیانِ خاندان مکابی که یهودای مکابی نامدارترینشان شد. منهلائوس سربازان یونانی را از سایر نقاط به یهودیه فراخواند و در مقابل، یهودا دست به سازماندهی حرکات چریکی زد. اما این چریکها چگونه در مقابل سربازان یونانی پیروز شدند؟
یکی از مهمترین رویدادهایی که ورق را به سود مکابیها برگرداند، در سال ۱۶۷ قبل از میلاد و چند هزار کیلومتر دورتر رخ داد. در این سال بود که مهرداد اول، پادشاه اشکانی، با حمله به اراضی شرقی سلوکیان، شهر هرات را از آن خود کرد. اشکانیان یک قرن پیش از آن با شورش علیه حکومت بیگانه یونانیان بر ایران به قدرت رسیده بودند و همین بود که پایتخت سلوکیان از سلوکیه (در قلب ایرانشهر آن روز و عراق امروز) به انطاکیه رفته بود. در آن مقطع نیز نبرد سلوکی و اشکانی در سرزمینهای شرقی ادامه یافت. آنتیوخوس برای نجات هرات مجبور شد تمرکز خود را از یهودیه بردارد و به شرق لشکرکشی کند. آن حرکت نقشی انکارناپذیر در پیروزی شورشیان یهودی داشت. سه سال پس از آن بود مکابیها به پیروزی رسیدند؛ همان رویدادی که یهودیان سراسر جهان امروز به نام عید حنوکا جشن میگیرند. «معبد دوم» که دوباره بر پا شد، «معجزه»ای رخ داد: با آن که روغن لازم برای روشن کردن شمعدان عبادتگاه تنها برای یک روز کافی بود، آن شمعدان هشت روز روشن باقی ماند. یهودیان هنوز هم آن «معجزه» را با روشن کردن منورا جشن میگیرند. اما تاریخ درهم تنیده ایرانیان و یهودیان که در تاریخ نهضت مکابیها عیان است، کمتر دانسته میشود.