در حال حاضر تنها یک سوال در عرصه سیاستهای بریتانیا وجود دارد: آیا میتوان جلو یک «برگزیت» بدون توافق (با اتحادیه اروپا) را گرفت؟ بله، میشود، و بنابراین، بوریس جانسون قرار است بر مبنای چشماندازی نادرست نخست وزیر شود.
نظرخواهیهای سایت دولتی بریتانیا، «یو گاو»، نشان میدهد که ۷۴ درصد از اعضای حزب محافظهکار بریتانیا قصد دارند او را به رهبری برگزینند، زیرا وعده داده است که در روز سی و یکم اکتبر، بریتانیا را باتوافق یا بیتوافق از اتحادیه اروپا خارج کند. این قول، وعدهای است که او نمیتواند انجامش را تضمین کند.
این نکته بهتکرار تذکر داده شده است، و کارزار رهبری حزب محافظهکار همچنان آرام آرام، بیتوجه به واقعیات و با اتکا به نیروی سادهانگاریها، ادامه یافته است. جانسون میگوید که آن وعده را انجام خواهد داد، آن هم با کلهشقی به سبک «بکن یا بمیر» (عبارتی که در مورد شرایط اضطراری به معنی «بازی آخر» و شکست یا پیروزی نهایی استفاده میشود)، و اعضای حزب هم کف میزنند و هورا میکشند، انگار بخواهند صداهای شک و تردید را در مغزشان خفه کنند.
جرمی هانت (رقیب بوریس جانسون) بهجای گفتن حقیقت، این تخیلات را با تندتر کردن لحن خود پر وبال میدهد و میگوید اگر تا آخر ماه سپتامبر، در مورد برگزیت (با اتحادیه اروپا) توافق نشود، کشور را بدون توافق از اتحادیه خارج خواهد کرد. پاداش او برای چنین بیجربزگیای، شکستی بدون افتخار خواهد بود.
ارزیابیهای سرخوشانه جانسون مبنی براین که جهان بر وفق مرادش میگردد، مردم را گیج کرده است. بدون تردید مشکل بتوان یک نخست وزیر مصمم را از خارج کردن بدون یک توافق بریتانیا از اتحادیه اروپا منع کرد؟ پس ارزشش را دارد که باز هم کنار بنشینیم و ببینیم پارلمان چطور میتواند از بروز چنین نتیجهای جلوگیری کند.
فیلیپ هَموند، وزیر دارایی بریتانیا، در این هفته در دفترش در محل پارلمان، با همفکرانش که مخالف برگزیت بدون توافق (با اتحادیه اروپا) هستند، مشورت کرد. اطلاعات داخلی از آنچه گفته شد ندارم، اما چیزی شبیه به این بوده است:
نخستین خط دفاع این است که پارلمان میتواند قوانینی علیه خواستههای یک نخست وزیر وضع کند. این اقدام در ماه آوریل انجام گرفت، و به رغم آن که ترزا می (نخست وزیر) گفته بود برای تمدید ضربالعجل برگزیت اقدام خواهد کرد، پارلمان ماده الحاقیای را بر مبنای طرح پیشنهادی «کوپر- لِتوین» از تصویب گذراند تا کاملا مطمئن شود که خانم می دست به چنان عملی خواهد زد.
سوال اکنون این است که چگونه میتوان چنین ماده الحاقیای را از تصویب گذراند، در صورتیکه خود دولت، لایحه یا طرحی را ارائه نداده باشد که بتوان الحاقیهای برای آن در نظر گرفت، و اگر دولت تا پایان اکتبر، اجازه «روز مخالفت» (قانونی در سیستم پارلمانی بریتانیا که به احزاب مخالف اجازه میدهد تا موضوع شور پارلمان را که معمولا توسط حزب حاکم تعیین میشود، انتخاب کنند) ندهد.
پاسخ به این پرسش، در طرح تقاضا برای شور اضطراری بر اساس «قانون دائمی شماره بیست و چهار» مستتر است که به گونهای بیسابقه به رییس پارلمان اختیار میدهد تا چنان شوری، با هدف مشخص، انجام شود و روی نتیجه آن رای گرفته شود، و بر آن مبنا دستور جلسه پارلمان تعیین شود. هرکه تصور میکند جان بِرکوُ (رییس پارلمان بریتانیا) دست به چنین عملی نخواهد زد، به اندازه کافی اوضاع را دنبال نکرده است.
صدای طرفداران برگزیتِ بدون توافق که بِرکوُ را به عنوان مغرض تقبیح خواهند کرد، بلند خواهد شد، اما یک رییس پارلمان بیطرف چگونه میتواند در مورد امر چنین مهمی، راه را بر اکثریت پارلمانی سد کند؟
تردیدی نیست که مخالفان برگزیت بدون توافق، در اکثریتاند. درست است که طرح «کوپر- لِتوین» با اکثریت تنها یک رای تصویب شد (اگر امیلی ثورنبِری، سخنگوی بهداشت حزب کارگر، درگیر یک مسئله فوری خانوادگی نبود، میتوانست با دو رای بیشتر تصویب شود)، اما در حال حاضر حداقل دوازده وزیرهستند که با برگزیتی بدون توافق (با اتحادیه اروپا) بهشدت مخالفند و مانند هَموند (وزیر دارایی)، انتظار دارند که با انتخاب جانسون به نخست وزیری، سمتهای خود را از دست بدهند.
مخالفان برگزیت بدون توافق برای در دست گرفتن کنترل دستور جلسه پارلمان برای یک روز، باید دو طرح را از تصویب بگذرانند: یکی آن که از تعلیق پارلمان توسط جانسون ممانعت کنند، و دیگری این که از او بخواهند در صورت عدم حصول توافق بر سر برگزیت تا روز سی و یکم اکتبر، برای تمدید این مهلت اقدام کند. (دومینیک گریو، دادستان کل سابق، احتمالا می تواند روز دوشنبه با ترمیم لایحه ایرلند شمالی به نخستین هدف دست یابد).
به این ترتیب، فکر میکنم جانسون وقتی در روز هفدهم اکتبر در کنفرانس سران اتحادیه اروپا شرکت کند، راهش را برای یک برگزیت بدون توافق بسته خواهد دید.
اما قانونی که نخست وزیر را موظف به اقدام در مورد تمدید مهلت برگزیت کند، بدون راه فرار نیست. این قانون به او این اختیار را نمیدهد که هرچه اتحادیه اروپا پیشنهاد میکند، بپذیرد. ممکن است جانسون با بالا انداختن شانهاش بگوید نتوانسته به توافق برسد. به همین دلیل است که باید در پشت «طرح هَموند»، یک طرح پشتیبان دیگر (درصورت شکست طرح اولیه) هم وجود داشته باشد که بتوان آن را سیزده روز پیش از ضربالعجل آخر اکتبر به حرکت درآورد. این اقدام، یک حرکت طوفانی برای ساقط کردن دولت است. سازماندهی یک اکثریت که به دولت جانسون رای عدم اعتماد بدهد، دشوارتر است، اما فکر میکنم آن تعداد نماینده پارلمان از حزب محافظهکار وجود دارد که آیندهای در سیاست برای خود نمیبینند و معتقدند برگزیت بدون توافق، آنقدر لطمهآور است که باید متوقف شود. باز هم همان مَثَل «بکن یا بمیر».
لازم نیست (این روند) فورا به یک انتخابات عمومی منجر شود؛ نکتهای که احتمالا موجب پرهیز برخی نمایندگان پارلمان شده است. اگر احزاب مخالف و مخالفان در داخل حزب محافظهکار روی یک نخست وزیر موقت توافق کنند، در آن صورت، برای مثال، شخصی مثل کِنِت کلارک (عضو باسابقه حزب محافظهکار و وزیر اسبق کابینه بریتانیا) میتواند تنها روی تمدید مهلت ضربالعجل تمرکز کند.
بسیار عجیب خواهد بود و فکر نمیکنم به چنان جایی برسد. شاید این تهدید برای متقاعد کردن جانسون بر سر تمدید مهلت، کافی باشد.
البته ممکن است جانسون در طول ۹ هفته پس از تکیه زدن بر مسند نخست وزیری، با توافق بر سر برخی تغییرات جزئی در طرح ترزا می، بتواند تایید پارلمان را در مورد آن جلب کند، اما معلوم نیست که آن آرای اضافی قرار است از کجا تامین شود.
به همین دلیل است که فکر میکنم جانسون با اکثریت قاطع در کارزار نخست وزیری پیروز میشود، و سپس، با واقعیتی روبهرو خواهد شد که نتیجهاش، برای او، فاجعه بار خواهد بود.
© The Independent