بازگشت پناهندگان سوری؛ از دلتنگی برای وطن تا چالش‌های بی‌پایان واقعیت

رویای بازگشت به میهن با دیوار سخت واقعیت برخورد کرد

پناهجویان سوری‌ــ عکس از ایرنا

پس از سقوط رژیم بشار اسد در دسامبر گذشته، سرود آزادی در آسمان سوریه طنین‌انداز شد و دریچه‌ امید را به روی میلیون‌ها آواره سوری گشود، آوارگانی که خانه، شهر و روستایشان را به‌اجبار و از ترس مرگ و سرکوب ترک کرده بودند. با تغییر صحنه سیاسی در دمشق، روند بازگشت پناهندگان آغاز شد و صدها هزار تن از مردم سوریه، که در اردوگاه‌های پناهندگی یا در کشورهای همسایه سرگردان بودند، در حالی‌ که آتش شوق برای وطن در قلبشان شعله می‌کشید و خاطرات گذشته پیش چشمشان زنده بود، مسیر بازگشت به میهن را در پیش گرفتند.

در این مدت، تنها از ترکیه و از طریق گذرگاه‌های باب‌الهوی، السلامه و دیگر گذرگاه‌ها، نزدیک به ۴۵۰ هزار پناهجو به سوریه بازگشته‌اند. بنا بر آمار رسمی دولت سوریه نیز، حدود ۲۵۰ هزار پناهجوی دیگر هم از لبنان، اردن و عراق وارد سوریه شده‌اند.

اما شادی‌ای که در مرزها به استقبال بازگشت‌کنندگان آمد خیلی زود رنگ باخت و جایش را به رویارویی تلخ با واقعیت داد. رویای بازگشت به میهن با دیوار سخت واقعیت برخورد کرد، چراکه به جای خانه‌های گرم و آماده، آوارگان تنها با ویرانه‌های خانه‌هایشان روبه‌رو شدند؛ در کشوری با زیرساخت‌های فلج، اقتصادی فروپاشیده و خدمات عمومی تقریبا نابودشده. به این ترتیب، پناهجویان سوری که برای فرار از جهنم جنگ وطنشان را ترک کرده بودند، پس از بازگشت به میهن خود را در جهنمی دیگر یافتند: جهنم بیکاری، فقر و فقدان ابتدایی‌ترین امکانات زندگی شرافتمندانه.

چالش بازگشت پناهندگان سوری؛ از خانه‌های ویران تا مشکل مدارک قانونی

مشکل پناهندگان و آوارگانی که به خانه‌هایشان بازگشته‌اند تنها به رویارویی با ویرانی‌های گسترده خلاصه نمی‌شود، و ماجرا صرفا به خانه‌هایی که رژیم اسد با خاک یکسانشان کرده‌اند محدود نیست، بلکه چالش اساسی‌تر این است که این مردم چگونه می‌توانند زندگیشان را از نو در کشوری بسازند که دیگر برایشان غریب و بیگانه است؟

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

چگونه می‌توانند لقمه‌ای نان برای گذران زندگی فراهم کنند در حالی که، بنا بر گزارش برنامه جهانی غذا، ۹۰ درصد جمعیت این کشور از ناامنی غذایی در رنج‌اند؟ و چگونه کودکان می‌توانند در مدارسی به تحصیلشان ادامه دهند که جنگ نیمی از آنها را نابود کرده است، در حالی که والدینشان مجبورند برای دستمزدی ناچیز کار کنند که حتی شکمشان را هم به‌سختی سیر می‌کند؟

ابعاد فاجعه با مشکل فقدان اسناد و مدارک رسمی برای بسیاری از بازگشت‌کنندگان گسترده‌تر می‌شود؛ مشکلی که مانع آغاز دوباره زندگی است. خانواده‌هایی که فرزندانشان در ترکیه متولد شده‌اند، ناچارند مبالغی هنگفت برای تایید مدارک آنان بپردازند؛ امری که بر شدت بحران می‌افزاید.

این معضل را می‌توان در چهار وضعیت کلی خلاصه کرد: کودکانی که در تبعید و بدون ثبت رسمی در خارج به دنیا آمده‌اند؛ زوج‌هایی که عقد ازدواجشان ثبت قانونی نشده؛ کسانی که مدارک اصلیشان را از دست داده‌اند؛ و در نهایت موارد مرگ‌ومیری که برای ثبتشان به اثبات قضایی نیاز است. این روندهای پیچیده و پرهزینه برای خانواده‌هایی که به‌سختی مایحتاج روزانه‌شان را تامین می‌کنند، باری سنگین و عملا طاقت‌فرسا است.

گزینه‌های پیش روی مردم سوریه: بازسازی و احیای کرامت ملی

رسیدگی به این فاجعه انسانی نیازمند تلاش بسیار در سطح ملی و بین‌المللی است، تلاشی که بر چند اساس استوار باشد:

  • بازسازی فوری: بازسازی خانه‌ها و زیرساخت‌ها باید در اولویت قرار گیرد. تا زمانی که مردم در چادر یا میان ویرانه‌ها زندگی می‌کنند، نمی‌توان از بازگشت واقعی سخن گفت. باید منابع مالی بین‌المللی، مانند تعهد عربستان سعودی برای سرمایه‌گذاری حدود ۶.۴ میلیارد دلار، بی‌درنگ به سمت برنامه‌های خانه‌سازی و پروژه‌های بازسازی زیرساخت‌های انرژی، آب و فاضلاب هدایت و نظارت محلی شفاف بر آن اعمال شود و از فساد جلوگیری شود.
  • ارائه بسته حمایتی اضطراری: دولت انتقالی باید با حمایت سازمان‌های بین‌المللی، بسته‌ای حمایتی فراهم کند که شامل پروژه‌های اشتغال‌زایی گسترده، وام‌های خرد برای کسب‌وکارهای کوچک و کمک‌های نقدی مستقیم به خانواده‌های فقیر باشد تا حداقل‌های کرامت انسانی برای آنان تضمین شود.
  • ساده‌سازی فرایند صدور مدارک: دشواری دریافت مدارک رسمی نباید مانع زندگی یا تحصیل کودکان شود. برای این منظور، باید دفاتر سیار با روند اداری مختصر ایجاد شود تا مدارک به‌صورت رایگان یا با هزینه اندک صادر شود و مدارک صادره از کشورهای میزبان پس از بررسی مختصر، معتبر شناخته شوند، به جای آنکه مردم به ترجمه‌ها و تاییدیه‌های پرهزینه نیاز داشته باشند.
  • حمایت روانی و اجتماعی: جنگ زخم‌های عمیقی در روح و روان مردم به جا گذاشته است. بنابراین برنامه‌های روان‌درمانی برای آسیب‌دیدگان، به‌ویژه کودکان، بازگشت دانش‌آموزان به برنامه‌های تحصیلی و برنامه‌های آشتی اجتماعی، سرمایه‌گذاری برای آینده سوریه و انسجام اجتماعی آن ضروری محسوب می‌شوند.
  • اعمال فشار بین‌المللی برای توقف تجاوز به خاک سوریه: بازسازی سوریه تحت بمباران ممکن نیست. از این رو جامعه جهانی، به ویژه کشورهای تاثیرگذار، باید با وارد کردن فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به نقض‌های مکرر حاکمیت سوریه، که زیرساخت‌ها را تخریب و جان مردم را تهدید می‌کند، به مسئولیت خود عمل کنند.

البته بازگشت به سوریه، حق طبیعی و مسلم شهروندان این کشور است، اما نباید این بازگشت به سفری دشوار و ناامیدکننده بدل شود. خوشحالی واقعی بازگشت‌کنندگان در عبور از مرزها نیست، بلکه با توانایی بازسازی زندگی و کشور پس از بازگشت معنا پیدا می‌کند. مسئولیت رفع موانع ابتدا برعهده دولت جدید سوریه، و سپس بر دوش جامعه بین‌المللی است که می‌تواند با ارائه حمایت مالی واقعی و اعمال فشار برای توقف تجاوز از این روند پشتیبانی کند. بازگشت‌کنندگان هزینه‌های سنگینی برای بازگشت پرداخته‌اند و نباید بیش از این برای ادامه زندگی هزینه‌های دیگری پراخت کنند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه