سیاست واشنگتن در قبال تهران: بایدن اوباما نیست

دیدگاه‌های واشنگتن و تهران برای بازگشت به مذاکرات، تفاوت بسیاری دارد

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران. عكس از:  AFP

تهران تنها پایتختی نیست که در انتظار ورود جو بایدن به عنوان رئیس جمهوری آمریکا به کاخ سفید باشد تا سیاست‌های باراک اوباما را در تعامل با پرونده هسته‌ای ایران از سرگیرد. همچنان، چارلز بلو، تنها تحلیلگری نیست که در مقاله‌ای که نیویورک تایمز آن را منتشر کرد، ریاست جمهوری بایدن را به عنوان "دوره سوم اوباما" توصیف کند. اما بایدن اوباما نیست، وی برای مدت ۸ سال سمت معاونت ریاست جمهوری را بر عهده داشت و برای چند دهه در مجلس سنا بود و با شمار بسیاری از رهبران جهان دیدار کرد. افزون بر آن، وی مسئولیت کمیته امور خارجه مجلس را بر عهده داشت، بنابراین، به صراحت می‌توان گفت که بایدن در زمینه سیاست‌های داخلی و خارجی نسبت به رئیس جمهور تجربه و درایت بیشتری داشت.

با توجه به همین امر، بایدن در آغاز کارزارهای انتخاباتی، گفت: "خبر بد این است که همه مرا می‌شناسند و خبر خوب نیز همین است که همه مرا می‌شناسند." به گفته یکی از دوستانش در کنگره، مهم‌ترین خبر این است که "بایدن همه را می‌شناسد."

البته تصور غلط، نحوه قضاوت در مورد معاونان است که بسیاری آنها را به عنوان سایه رؤسای جمهور قلمداد می‌کنند. طوری که توماس مارشال، معاون رئیس جمهور وودرو ویلسون، داستان کوتاهی در مورد دو برادر روایت می‌کند که: "یکی در دریا غرق شد و دیگری معاون رئیس جمهور شد و در فرجام هیچ کس در مورد آنها چیزی نشنید."

هنگامی‌که ریچارد نکسون، معاون دوایت آیزنهاور،کاندیدای ریاست جمهوری شد، از آیزنهاور پرسیده شد که نکسون در دوره معاونت چه دستاوردی برای دولت داشت، وی گفت: "اگر یک هفته به من فرصت دهید، ممکن است بتوانم یک موردی را به خاطر آورم." در واقع، این نهایت بی‌عدالتی و بی‌انصافی است، زیرا نیکسون نسبت به ژنرال آیزنهاور، تجربه و دانش بیشتری داشت. وی صرف‌نظر از اشتباه رسوایی واترگیت، یکی از مهم‌ترین رؤسای جمهور آمریکا به شمار می‌رود، افزون بر این‌که پس از کناره‌گیری از قدرت، کتاب‌های با ارزشی را تألیف کرد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

همچنان، جورج بوش پدر که یک رئيس جمهور توانا و با تجربه بود و با راه اندازی جنگ "طوفان‌ صحرا"، صدام حسین را از کویت بیرون راند و مسیر "نظم نوین جهانی" را هموار کرد، پیش از آن به عنوان معاون رئیس جمهور رونالد ریگان کار می‌کرد.

انور سادات، رئیس جمهور پیشین مصر، یکی از معاونان جمال عبدالناصر بود، اما در دوره ریاست جمهوری ابتکارات بسیاری از خود نشان داد و راهبرد جدیدی را در پیش گرفت که با سیاست‌های جمال عبدالناصر تفاوت بسیاری داشت.

بنابراین، هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که بایدن می‌تواند کپی اوباما باشد، حداقل در مورد توافق هسته‌ای با ایران که ترامپ در سال ۲۰۱۸، از آن خارج شد. محاسبات بایدن هرگز با برداشت‌های اوباما که جان کری، وزیر امور خارجه را دستور داد که بدون درنظرداشت مخالفت‌های تهران، توافق هسته‌ای را تکمیل کند، یکسان نیست. تردیدی نیست که اوباما در تلاش بود از چیرگی اخوان‌المسلمین در مصر، تونس و سوریه و حمایت از رجب طیب اردوغان در ترکیه که می‎توانست منجر به تشکیل نیروی برای کنترل افراط‌گرایی شود و نوعی تعادل قدرت سنی را در برابر قدرت شیعه ایران برقرار کند، برای حفظ آرامش خاورمیانه بهره‌برداری کند و زمینه ایفای نقش آمریکا در خاوردور جایی که ثروت جدید و بازی‌های بزرگ ژئوپلیتیک آغاز شده بود را فراهم کند. اما با سرنگونی دولت اخوان‌المسلمین در مصر، تحولات جدید تونس و ورود نیروهای روسیه به سوریه، دیگر فرصتی برای این راهبرد باقی نماند. از سوی دیگر، وضعیت ایران نیز شاهد دگرگونی‌های بسیاری شد و در حالی‌که کاخ سفید به سوی اعتدال و میانه‌روی گام بر می‌دارد، نفوذ تندروها در ایران گسترش می‌یابد و اصولگرایان پس از کنترل مجلس شورای اسلامی اکنون در صدد چیرگی بر نهاد ریاست جمهوری هستند.

افزون بر آن، ترامپ سقف خواسته‌های آمریکا را به شدت بالا برد، طوری که فرانسه، بریتانیا و آلمان قبل از صحبت در مورد موضع بایدن، چالش خواسته‌های واشنگتن را مطرح می‌کنند، این در حالی است که حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز سقف خواسته‌های ایران بلند برده است.

بایدن قصد دارد برای جبران نقص‌های توافقنامه هسته‌ای، به ویژه در پیوند به"بند غروب" که به مسائلی از جمله تحریم تسلیحاتی، برنامه موشک‌های بالستیک و اقدامات تهدید آمیز ایران برای برهم زدن ثبات منطقه مربوط می‌شود، با تهران وارد مذاکره شود. در حالی‌که روحانی خواستار بازگشت بی‌قید و شرط بایدن به توافق هسته‌ای، لغو تحریم‌های آمریکا و پرداخت غرامت به ایران برای جبران خسارت‌های ناشی از سیاست "فشار حداکثری" است. علاوه بر آن، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران که سیاست "نه جنگ و نه مذاکره" با آمریکا را مطرح کرده است، همچنان بر اصل "خصومت با آمریکا به عنوان یکی از پایه‌های انقلاب" پایبند است و مسئله نفوذ منطقه‌ای، صدور انقلاب و تولید موشک‌های بالستیک را از جمله سیاست‌های اساسی و تغییرناپذیر ایران می‌داند.

البته انتظار نمی‌رود که جو بایدن پیشنهاد «اریک ادلمان» و «ری‌تکیه» در نشریه «فارن پالیسی» تحت عنوان "سومین انقلاب مردم ایران" که مبتنی بر حمایت از مخالفان برای سرنگونی رژیم است را عملی کند، به ویژه پس از آن‌که تلاش‌های آمریکا برای تغییر رفتار رژیم با شکست روبه‌رو شد. با این حال، بعید به‌نظر می‌رسد که بایدن به تهران اجازه دهد که نفوذ خود را در منطقه به گونه‌ای گسترش دهد که به ضرر عربستان سعودی، عراق، یمن، سوریه و لبنان تمام شود و منافع آمریکا و متحدانش در خاورمیانه را تهدید کند.

تردیدی نیست که بایدن در مورد تغییر سریع مسیر سیاست آمریکا صحبت می‌کند، اما این تغییر برای محفاظت از منافع حیاتی و استراتژیک نیست، بلکه به معنای ایجاد تغییر در نحوه برخورد با آنها است. بدین ترتیب، برداشت‌های که از سیاست خارجی جو بایدن می‌شود، جز قرائت‌های عجولانه و ناشی از نادانی یا از روی عمد، مفهوم دیگری ندارد.

© IndependentArabia