جریان چپ در افغانستان، جریانی همواره سرکوب‌شده

بسیاری در افغانستان چپ مارکسیستی و ملی‌گرایی را با هم تلفیق کرده‌اند

طاهر بدخشی از بنیان‌گذاران جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان بود- Social Media

هشتم آبان ماه ‌زادروز محمد طاهر بدخشی، یکی از پیش‌قراولان جریان چپ در افغانستان است. طاهر بدخشی هشتم آبان سال ۱۳۱۲ خورشیدی در استان بدخشان افغانستان پا به دنیا نهاد. او از چهره‌های اثرگذار بر روند شکل‌گیری جریان چپ افغانستان بود.

طاهر بدخشی از بنیان‌گذاران جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان که بعد‌ها به اسم حزب دموکراتیک خلق افغانستان تغییر نام داد، هم محسوب می‌شود. آقای بدخشی در دوران حکمروایی سردار محمد داود به زندان افتاد و پس از رهایی از زندان، از حلقه حزب دموکراتیک خلق افغانستان دور شد و تلاش کرد تا فراتر از مارکسیست، یک ملی‌گرا معرفی شود. وی در سال ۱۳۴۵ جریانی را به نام «محفل انتظار» معرفی کرد که حرکتی انشعابی از حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود. بعد‌ها این جریان خود را «ستم ملی» هم معرفی کردند. طاهر بدخشی در سال ۱۳۵۸ با هزاران چهره سیاسی دیگر در زندان‌های حکومت حفیظ الله امین تیرباران شد.

با این که گفته می‌شود از طاهر بدخشی کتاب‌های منتشر نشده زیادی باقی مانده، اما تا امروز هیچ کدام از این کتاب‌ها به نشر نرسیده است. البته مقالات زیادی به قلم او در نشریه‌های آن زمان چاپ شده است. بدخشی در دوران پرتنش رشد افراط‌گرایانه راست و چپ در افغانستان در تلاش برای میانه‌روی بود.

او با این که در سال‌های اول فعالیت‌های سیاسی‌اش، خود را یک سوسیالیست می‌خواند و دوستانش او را مارکسیست می‌دانستند اما بعد‌ها تلاش کرد تا چهره ملی‌گرایانه‌تری از خود به نمایش بگذارد و این خاصیت بیشتر جریان‌های چپ افغانستان است که میان ایدئولوژی مارکسیستی و نظرات ملی‌گرایانه گم می‌شوند.

نخستین حرکت‌های سیاسی چپ در افغانستان نیز بیشتر زیرساخت‌های ملی‌گرایانه داشته‌اند. جریان ویش زلمیان «جوانان بیدار» که تقریبا بیشتر روشنفکران و تحصیل‌کرده‌های آن زمان را زیر چتر خود جمع کرده بود. به دلیل نوسان میان تفکر ایدئولوژیک چپ و نگرش‌ ناسیونالیستی نتوانست دوام زیادی بیاورد و تقریبا از هم پاشید. حزب دموکراتیک خلق افغانستان هم که در سال ۱۹۶۴ تاسیس شد، با این که خود را کاملا پیرو اندیشه‌های مارکس می‌دانست اما در واقعیت چهره‌های ملی‌گرا و حتی قوم‌گرا، رهبری آن را به عهده داشتند. جریان دموکراتیک نوین که به نام «شعله جاوید» مشهور شد نیز حاصل تفاوت فکری روس‌ها و چینی‌ها از مارکسیسم بود که بعد‌ها آنان را مائویست (پیرو اندیشه‌های ماو تسه تونگ رهبر حزب کمونست چین) نامیدند.

جنبش‌های چپ در وضعیتی در افغانستان شکل گرفتند که هیچ گونه بستر فکری و اجتماعی برای رشد آنان وجود نداشت. به طور مثال بر اساس نظریه‌‌های مارکس، برای راه‌اندازی یک انقلاب سوسیالیستی، وجود طبقه فعال کارگر لازم است اما در افغانستانِ به شدت سنتی، به جز چند کارخانه محدود در شهر کابل، دیگر کارخانه‌ای وجود نداشت که طبقه کارگر را تشکیل دهد. از سوی دیگر در این جامعه به شدت سنتی، تضاد طبقاتی که حاصل مناسبات اقتصادی باشد نیز شکل نگرفت. بخش عمده‌ای از اقتصاد به دست دولت بود و باقی مانده که شامل اقتصاد زراعتی ابتدایی می‌شد را چند فئودال (زمین‌دار) پیش می‌بردند.

به همین دلیل آن چه که بعد‌ها به عنوان انقلاب کارگری در افغانستان رخ داد اولا که یک کودتا بود و ثانیا کاملا ماهیت امنیتی و اطلاعاتی داشت.

جریان چپ در افغانستان از همان آغاز مورد سرکوب از جهت‌های مختلف قرار گرفت. تمام دولت‌ها از سلطنت نادرخان و ظاهرشاه گرفته تا جمهوریت سردار محمد داود، به جریان‌های چپ ضربه زدند، حتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان که خود را پیشرو جریان چپ می‌دانست، دیگر حرکت‌های چپ را به شدت سرکوب کرد. حتی به جریان‌های همسو و جداشده از بدنه خود نیز رحمی نکرد. از طرف دیگر راست‌گرایان نیز به شدت علیه جریان چپ افغانستان برخاستند و آنان را به صورت مستمر تحت حمله قرار دادند. به خصوص نهضت اسلامی افغانستان که تا امروز مخالفت خود را علیه جریان چپ افغانستان ادامه داده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به این ترتیب جریان چپ در افغانستان از همان آغاز همچنان ضربه خورد تا به مرحله چندپاره‌شدن و از هم پاشیدن رسید. جریان دموکراتیک نوین به سازمان‌های متعددی تقسیم شدند که بیشترشان در دوران حکمروایی حزب دموکراتیک خلق در افغانستان ضربات زیادی متحمل شدند و آنان که باقی ماندند از افغانستان فرار کردند و در کشور‌هایی چون پاکستان و ایران توسط تنظیم‌های جهادی تکه پاره شدند. تنها گروه کوچکی از آنان توانستند خود را به کشور‌های غربی برسانند و زندگی خود را به دور از سیاست پیش ببرند. حزب دموکراتیک خلق نیز تحت سلطه مجاهدین از هم پاشید و بیشتر رهبران آن هم به کشور‌های غربی پناهنده شدند و گه‌گداری صدا‌های کوچکی از آنان شنیده می‌شود.

در حال حاضر چیزی از جریان چپ به صورت فعال در افغانستان وجود ندارد. تنها حزب همبستگی ملی که چهره بازپرداخت شده یکی از سازمان‌های مربوط به شعله جاوید است، در افغانستان فعالیت دارد که آن‌ها هم به دلیل ترس از حملات تروریستی جریان‌های افراطی مذهبی، زیاد آفتابی نمی‌شوند.

بیشتر از