در جنگی سرنوشتساز در خاورمیانه، که جمهوری اسلامی سالها برای آن برنامهریزی کرده بود، نیروهای نیابتی و شبهنظامیان وابسته به رژیم جمهوری اسلامی چون سرابی بیرمق ظاهر شدند: حزبالله زمینگیر شد، رژیم اسد فروپاشید، جنبش حماس در محاصره جنگ گرفتار است و حوثیهای یمن تنها به پرتاب موشکهایی بیاثر بسنده میکنند. از همه مهمتر اینکه گروههای شبهنظامی، که تهران از زمان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ آنها را مسلح و حمایت کرده بود، در جریان جنگ ۱۲روزه اخیر، کاملا سکوت اختیار کردند و بیطرفی را در پیش گرفتند.
در حالیکه موشکها و پهپادها به سمت قلب ساختار قدرت جمهوری اسلامی، شخصیتهای کلیدی و تاسیسات هستهایاش شلیک میشدند، اردوگاههای شبهنظامیان و مقرهای فرماندهانشان در عراق تنها تماشاگر بودند. سهم عراق از حمایت از عمدهترین متحدش (جمهوری اسلامی) به چند بیانیه رسانهای و انتشار پیامهای نمادین در فضای مجازی محدود شد. آیا این رویکرد به معنای آغاز جدایی بغداد از محور تهران است؟
اگرچه در شماره قبلی این نشریه (المجله) در مقالهای با عنوان «تغییر در معادلات بغداد؛ آیا فشار آمریکا میتواند نفوذ جمهوری اسلامی را در هم بشکند؟»، به موضوع افول نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه پس از درگیری تهران، تلآویو و واشینگتن پرداخته بودیم، اما مطلب این شماره بر عراق متمرکز است؛ کشوری که به دلایلی همچون حجم بالای سرمایهگذاریهای جمهوری اسلامی، حضور فعال آمریکا، و نقش استراتژیکش بهمنزله «دروازه شرقی جهان عرب»، هر تحول آن بازتابی گسترده بر منطقه و نظم نوین خاورمیانه دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از پایان جنگ ۱۲روزه، مایکل نایتس، یکی از برجستهترین تحلیلگران مسائل عراق در واشینگتن، در دهم ژوئیه نوشت: «این لحظه فرصتی مهم برای افزایش نفوذ آمریکا در عراق و کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور است.» هرچند نمیتوان انکار کرد که جایگاه تهران در بغداد در برخی زمینهها تضعیف شده، اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا این تحول سرآغاز پایان نفوذ جمهوری اسلامی در عراق خواهد بود؟
بر خلاف آنچه پیشبینی میشد، گروههای شبهنظامی عراقی هیچ اقدامی نکردند؛ نه موشکی شلیک کردند و نه عملیات تلافیجویانهای انجام دادند، بلکه تنها به صدور بیانیههای آتشین بسنده کردند. البته این عقبنشینی نه از سر ناتوانی نظامی، که نتیجه یک بازآرایی اجباری بود که تحولات داخلی و خارجی، بهویژه افزایش فشارهای هوشمندانه آمریکا، آن را تحمیل کرده بود.
حضور آمریکا در عراق از نظر تعداد نیروها اندک است، اما واشینگتن از راهبردی تازه بهره میگیرد که بر ترکیبی حسابشده از ابزارهای بازدارنده تکیه دارد: تحریمهای مالی علیه شبکههای قاچاق نفت که منابع مالی گروههای مسلح را تغذیه میکنند، محدودسازی انتقالات بانکی که برای خرید تسلیحات به کار میروند، و حملاتی دقیق علیه فرماندهان ارشد شبهنظامیان. این فشارها حتی به ساختارهای دولت عراق نیز کشیده شده تا چهرههای وابسته به جمهوری اسلامی از قدرت کنار گذاشته شوند.
چنین تحولاتی در دو دهه گذشته، در دوران سیطره جمهوری اسلامی، هرگز قابل تصور نبود؛ امری که برخی آن را نشانه تغییر در توازن قدرت میان واشینگتن و تهران تعبیر میکنند. عدهای بر این باورند که علت این دگرگونی، تلاش بغداد برای تدوین سیاست خارجی مستقل و کاهش نفوذ گروههای مسلح وابسته به رژیم ایران است، در حالی که همچنان به روابط تاریخی و جغرافیاییاش با تهران پایبند میماند. این سیاست همچنین شامل تلاش برای انحصار سلاح در دست دولت و خارج ساختن تدریجی آن از کنترل گروههای مسلح، و افزایش مقابله با تبدیل شدن عراق به میدان تسویهحسابهای جمهوری اسلامی با رقبای منطقهای و بینالمللیاش میشود.
با آنکه جمهوری اسلامی همچنان از شبکههای نفوذ در عراق برخوردار است، تواناییاش در بهکارگیری ابزارهای نظامی و سیاسی در این کشور بهطور محسوسی کاهش یافته است. محدودسازی تحرکات شبهنظامیان از سوی واشینگتن نیز نشان میدهد که آمریکا در مسیر مهار نفوذ جمهوری اسلامی گام برمیدارد. در همین زمینه، درگیری اخیر میان پلیس فدرال و گروه کتائب حزبالله ــ یکی از گروههای وابسته به حشدالشعبی ــ پرسشهایی جدی را برانگیخته است. همچنین، پرواز پهپادهای حشد بر فراز فرودگاه اربیل و برخی مراکز نفتی در اقلیم کردستان این گمانه را تقویت کرده که هدف از آن شاید ارسال پیامی هشدارآمیز به کردها برای کاهش فشار بر دولت بغداد بوده است.
اگر دولت آمریکا راهبردی مشخص برای مهار نفوذ جمهوری اسلامی در عراق، بازچینی معادلات سیاسی این کشور، و پایان دادن به سیاست تساهل در قبال درهمتنیدگی سلاح و سیاست نداشته باشد، وضعیت خاکستری روابط عراق و واشینگتن همچنان باقی خواهد ماند. شاید اظهارات اخیر محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق، در گفتگو با خبرگزاری آسوشیتدپرس بهترین نمونه از این وضعیت باشد. او از یکسو با منطق گروههای مسلح سخن گفت و مسلح بودن آنها در برابر نیروهای آمریکایی را توجیه کرد، از سوی دیگر از برنامهریزی برای برگزاری نشستی در پایان سال بهمنظور بازنگری روابط امنیتی با واشینگتن خبر داد، و در عین حال، درمورد تقویت مناسبات با دولت دونالد ترامپ ابراز خوشبینی کرد و گسترش سرمایهگذاری در حوزههای نفت، گاز و فناوری هوش مصنوعی را یکی از مسیرهای اصلی این همکاری دانست.
در بحبوحه برنامهریزیهای آمریکا، ناکامیهای جمهوری اسلامی، و محاسبات دولت عراق و گروههای مسلح این کشور، همه نگاهها به انتخابات مجلس در ماه نوامبر معطوف شده است. این انتخابات ممکن است همان فرصتی باشد که آمریکاییها مدتهاست منتظر آناند تا خلا بهجامانده از خروج نیروهای آمریکایی از عراق در سال ۲۰۱۱ را با نقشآفرینی در شکلدهی دولت آینده بغداد و تعیین رهبران آن پر کنند؛ الگویی مشابه آنچه پیشتر در لبنان و سوریه اجرا شد. در عین حال، این انتخابات ممکن است بستری برای نمایش نقش «دولت سایه» باشد که جمهوری اسلامی آن را در شهرها و مناطق مختلف عراق طراحی و ایجاد کرده است.
برگرفته از المجله