مداخله ترکیه در قفقاز و پیامدهای آن بر روسیه و ایران

تهران نگران بروز اختلافات قومی و موسکو نگران تضعیف نفوذش در قفقاز

نیروهای امداد و نجات در حال انتقال قربانیان جنگ آذربایجان و ارمنستان. عكس از: AFP

تحلیلگران و نخبگان سیاسی در روسیه به این باورند که هدف نهایی از رویدادهای جاری در منطقه قفقاز به ویژه درگیری نظامی میان آذربایجان و ارمنستان، تضعیف کشور روسیه است. به گفته آنان، این یک پروژه آمریکایی است که روسیه و کشورهای واقع شده در گستره نفوذ آن را هدف قرار داده و می‌خواهد آتش جنگ را در پیرامون روسیه مشتعل سازد و کشورهایی را که در مدار روسیه قرار دارند به عصر وحشی‌گری باز گرداند.

در گزارش روزنامه روسی"سفوبودنايا بريسا"، آمده است که جنگ در ناگورنو قره‌باغ، یک حلقه از زنجیر محاصره‌ای است که بر گرد روسیه کشیده شده است، کشمکش در قرقیزستان، اعتراضات در بلاروس و وضعیت در اوکراین، حلقه‌های دیگر این زنجیر است.

لیونید کروتاکوف، استاد علوم سیاسی در دانشگاه علوم مالی و اقتصادی دولتی روسیه، در این باره می‌گوید: «آتش درگیری‌ها و منازعات در مناطقی افروخته شده است که نیروهای روسیه از آن‌ها خارج شده اند. این ناآرامی‌ها، افزون بر روسیه، به سازمان همکاری شانگهای و پروژه چینی راه ابریشم آسیب خواهد رساند. این در حالی است که ترکیه و ایران نیز به منطقه قفقاز بازگشت کرده‌اند».

البته در مقابل، روسیه هم آرام ننشست، بلکه با ابزارهای مختلف و روش‌های گوناگون در مناطق درگیری و داغ، مداخله کرد و در موارد بسیاری نتائج مثبتی هم به دست‌ آورد. به گونه مثال روسیه در سال ۲۰۰۸ به گرجستان یورش برد و جمهوری‌های خودمختار اوستیا و آبخازیا را از چنگال گرجستان بیرون کشید و استقلال آن‌ها را به رسمیت شناخت، هرچند گرجستان تا به حال آن‌ها را جزو خاک خود می‌داند که توسط روسیه اشغال شده اند.

 گفتنی است که به پیروی از روسیه، کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و سوریه نیز استقلال جمهوری‌های اوستیا و آبخازیا را به رسمیت شناختند. در این میان، رژیم سوریه از همه پیشگام‌تر بود که در واکنش به آن تفلیس نیز روابطش را با دمشق قطع کرد.

روسیه هم‌چنان در واکنش به آنچه مداخله غرب می‌دانست، آشکارا در اوکراین مداخله کرد و شبه‌جزیره کریمه را از اوکراین جدا و ضمیمه خاک خود ساخت. البته اختلاف بر سر معضل کریمه همراه با مسئله اوکراین شرقی تا به حال میان اوکراین و روسیه پا بر جا است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به همین ترتیب زمانی که اعتراضات در بلاروس علیه لوکاشینکو، رئیس جمهوری آن کشور بالا گرفت، روسیه با قوت از لوکاشینکو حمایت کرد و یک نیروی ویژه را مجهز ساخت تا در صورت نیاز، برای ابقای او در پست ریاست جمهوری، به مداخله نظامی در بلاروس اقدام کند.

همزمان با این اقدامات، روسیه حضور خود را در مناطق بیرون از گستره سنتی نفوذش، نیز توسعه داد. چنان‌چه با مداخله نظامی در سوریه، سرنوشت جنگ در این کشور را دگرگون کرد و با حضور نظامی در لیبی و احیای روابط تاریخی با مصر و الجزائر، تأثیر و نفوذ خود را در آب‌های گرم دریای مدیترانه به عنوان یک ابر قدرت، افزایش داد.

اگرچه سیاست‌مداران روس، اقدامات خود را تلاشی برای جلوگیری از سیاست های توسعه طلبانه آمریکا در منطقه قلمداد می‌کنند، اما واقعیت این است که صرف نظر از فشارهای آمریکا، این اقدامات در جهت تحقق منافع موسکو و در چارچوب عوامل تاریخی، قومی و جغرافیای سیاسی روسیه قرار دارد.

اما پدیده جدیدی که تازه در صحنه سیاسی بروز کرده و باعث نگرانی موسکو شده است، دخالت ایران و ترکیه به عنوان دو شریک سیاسی منطقه‌ای روسیه، در منازعه دیرین ناگورنو قره‌باغ است که می‌تواند بر جایگاه و نقش روسیه در منطقه قفقاز، اثر گذار باشد.

تأکید و اصرار موسکو، بر ضرورت حل سیاسی این منازعه، در واقع منعکس کننده نگرانی روسیه از مداخله صریح و آشکار آنکارا است که گویا به گونه مستقیم فرماندهی جنگ قره‌باغ را بر عهده دارد، زیرا تبعات آن افزون بر این که بر ایران اثر می‌گذارد، روسیه را نیز ناگزیر خواهد کرد تا به نفع متحد خود ارمنستان، به گونه مستقیم وارد عمل شود.

واقعیت این است که ترکیه اردوغان در هیچ منطقه‌ای، از رقابت بر سر منافع با روسیه، کوتاه نیامده است. چنان‌چه در سوریه مناطق نفوذ ویژه‌ای برای خود تشکیل داده است و در لیبی از حکومت طرابلس در برابر ارتش ملی لیبی به فرماندهی خلیفه حفتر، متحد موسکو، حمایت می‌کند و در شرق دریای مدیترانه، به درگیری با یونان و قبرس ادامه می‌دهد، در حالی که یونان و قبرس روابط بسیار نزدیک دیرینه و سنتی با روسیه دارند.

هرچند روس‌ها توانستند در مناطق یاد شده، به تفاهمات حداقلی با ترکیه دست پیدا کنند و در پیوند به مشکل سوریه رابطه خود را با آنکارا در چارچوب روند آستانه، سامان بخشند، اما حمله ترکیه به قفقاز، موسکو را از رویارویی با آنکارا ناگزیر خواهد کرد. زیرا موسکو در عین حالی‌که با ارمنستان پیمان نظامی دارد، با رژیم خاندان علی‌اوف نیز نزدیک است. موسکو هرچند حاکمیت آذربایجان بر ناگورنو قره‌باغ را، انکار نمی‌کند، اما در کنار ارمنستان بر تأمین حقوق ارمن‌ها در این سرزمین، نیز تأکید می‌ورزد. این در حالی است که جامعه جهانی نیز بر احقاق حقوق ارمن‌ها تأکید دارد و مداخله ترکیه در آذربایجان را، تحریک آذربایجان برای تداوم جنگ می‌داند.

مداخله ترکیه در آذربایجان، باعث نگرانی ایران نیز شده است. چنان‌چه حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در هفتم اکتبر جاری هشدار داد که درگیری در قره‌باغ ممکن است به یک جنگ بزرگ منطقه‌ای منجر شود. وی افزود که ایران با هر کشوری که تروریست‌ها را به مرزهای آن منتقل کند، مسامحه نخواهد کرد.

منظور روحانی از این سخنان، ترکیه بود که رزمندگان سوری را به آذربایجان فرستاده است. موسکو نیز در باره این اقدام هشدار داد. در حال حاضر، تنش افزایی ترکیه و تداوم جنگ به رغم اعلام آتش بس زیر نظارت روسیه، هم در موسکو سبب نگرانی شده است و هم در تهران.

پس از کمک نظامی ترکیه به آذربایجان، باکو شعار آزاد سازی قره‌باغ را بلند کرد، اکنون عقب نشینی از این شعار، برای آذربایجان و ترکیه، شکست تلقی می‌شود، اما تداوم جنگ، مشکلات بزرگی را برای ایران که روابط نزدیکی با ارمنستان دارد، به بار خواهد آورد.

از آن‌جا که بیش از یک سوم جمعیت ایران را ترکان آذری تشکیل می‌دهند؛ دولت ایران در هراس است که انگیزه‌های قومی در میان آذری‌های ایران بر انگیخته شود و به جایی برسد که حتی از تدریس زبان فارسی در مناطق آذری نشین جلوگیری کنند و در نتیجه امنیت و ثبات داخلی ایران با خطر مواجه شود و مشکلات دولت دینی آیت‌الله‌ها افزایش یابد.

بحران قره‌باغ، منطقه قفقاز به ویژه روسیه را در آزمون سختی قرار داده است؛ پیروزی ترکیه در این کارزار، به یک معنی، پیروزی پیمان ناتو  و شکست ایران تلقی خواهد شد و حلقه محاصره روسیه را تنگ‌تر خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر جنگ از مرزهای قره‌باغ فراتر رود و روسیه سکوت اختیار کند، دیگر نفوذ و حضور خود را در سراسر قفقاز از دست خواهد داد، اما اگر وارد جنگ شود، ممکن است این درگیری به یک جنگ جهانی منجر شود که روسیه تمایلی به آن ندارد.

آری! منطقه قفقاز که تنگنایی برای ساکنانش به شمار می‌رود، اکنون به آزمون‌گاهی برای روسیه مبدل شده، افزون بر آن‌که ترکیه و ایران نیز که در پی تحقق پروژه‌های توسعه طلبانه منطقه‌ای خود هستند، ناگزیر در این آزمون‌گاه قرار گرفته اند.

© IndependentArabia