طنزی شیرین در کل این ماجرا وجود دارد. یک هفته بعد از انکار خطر انتشار ویدئوهای سیاسی دستکاری شده در فیسبوک (برای چندمین بار)، بنیانگذار و مدیر اجرایی این رسانه اجتماعی، بیآنکه خود بخواهد، ستاره یک کلیپ ویدیویی گمراه کننده درباره خودش شد.
البته اگر بخواهیم دقیق صحبت کنیم، ویدیوی خودش نبود، بلکه بخشی از یک چیدمان هنری به نام اسپکتر(شبح) بود که خود زاکربرگ هیچ اطلاعی از آن نداشت. اما نکته اصلی این ویدیو و ویدیوهای «جعل سنگین» دیگر همانندش، دقیقا همین است: که باعث شوند باور کنیم، آنچه تماشا میکنیم، مستقیما از دهان آن شخص میاید و نه از برنامههای کامپیوتری پیچیده یا ویرایشهای ویدیویی باورپذیر.
برای اینکه پسزمینه این ماجرا را بدانید، باید به ویدیویی دروغین که به آبرو و اعتبار نانسی پلوسی، سخنگوی مجلس نمایندگان آمریکا خدشه وارد میکرد، اشاره کنیم. یک کلیپ ویدیویی تغییر یافته با استفاده از ویدیوی سخنان او در مرکز پیشرفت آمریکا، پلوسی را به شکلی باورپذیر، در حالی نشان میداد که به جای شیوه همیشگی روشن و موجزش در سخن گفتن، بریده بریده و تکراری حرف میزند و برای بیان سخنانش با مشکل مواجه است، گویی حالت طبیعی ندارد و تحت تاثیر الکل یا مواد مخدر است.
این ویدیو دستکم ۴.۱ میلیون بار در فیسبوک دیده شد، توییت شد، (همانطور که میشد حدس زد، توسط ترامپ نیز بازنشر شد) و به همان شکل دستکاری شدهاش در فاکس نیوز نیز پخش شد؛ باز هم اقدامی که جای تعجب ندارد. به طور کلی این ویدیو آنقدر بازنشر و مشاهده شد، که عدهای فکر کنند حقیقتی در آن موجود است.
با این وجود، فیسبوک و توییتر (که هنوز هم توییت ترامپ از بازنشر آن کلیپ را پاک نکردهاست)، تصمیم گرفتند که آن را حفظ کنند. به گزارش واشنگتن پست، آنها مدعی شدند که علیرغم آنکه ناظران تطبیق دهنده با واقعیت، تایید کردهاند که این ویدیو «ساختگی» بوده است، آنها «دارای خط مشیی نیستند که قید کند، اطلاعات منتشر شده در فیسبوک باید لزوما حقیقی باشند.» با وجود آنکه فیسبوک مدعی شد «رنکینگ» (میزان تحت توجه قرار گرفتن) این ویدیو را کاهش داده است، حاضر نشد که آن را حذف کند. با این وجود، یوتیوب این کار را کرد.
این ویدیو لزوما با همان تکنولوژی ویدیوی زاکربرگ ساخته نشدهاست. اما نیت ساخت هر دو ویدیو یک چیز است: تحقیر و از بین بردن خودسرانه اعتبار شخصیتهای معروف، یا متقاعد کردن ما نسبت به ریشه در واقعیت داشتن آنچه مشاهده میکنیم.
اینجاست که به زاکربرگ میرسیم. او اکثر وقت خود را در چند سال گذشته، صرف پس راندن نظارت بینالمللی شدید روی اخبار دروغ کرده است. بر آن مبنا، تقریبا اجتناب ناپذیر بود که او خود را چنین وضعیتی بیابد.
در این ویدیو، سخنان زاکربرگ دستکاری شده تا وانمود شود که او از پروژه اسپکتر حمایت میکند. این ویدیو مانند ویدیوی پلوسی بدخواهانه نیست، ولی همان نتیجه را القاء میکند. با این حال، هدف از انتشار این کلیپهای ویدیویی تازه (که ویدیویی درباره کیم کاردشیان را نیز، در کنار «افراد تاثیرگذار» دیگر، شامل میشود) به جای تلاش برای گمراه کردن مردم، بیرون کشیدن «جعبه سیاه» صنعت اثرگذاری دیجیتال و افشای واقعیت آن برای دیگران است.»
بیل پوسترز، از خالقان اسپکتر، در مراسم افتتاح این پروژه در مورد ایدههای آن توضیح بیشتری داد: «این واقعیت که دادههای شهروندان، از جمله شناخت خصوصی از گرایشهای سیاسی، تمایلات جنسی، خصوصیات روانی و شخصیت افراد، در دسترس هر کسی که پول بیشتری بدهد قرار میگیرد، نشاندهنده این است که صنعت اثرگذاری دیجیتال و نهادهای وابسته به آن، خطری جدی برای دموکراسیهایما محسوب میشوند.»
هر دقیقهای که این ویدیو در برابر چشمان جامعه جهانی روی اینترنت باقی میماند، آزمونی برای این رسانه اجتماعی است: آیا با نگرش آسانگیرش در مورد محتوای گمراه کننده به این ویدیو نگاه میکند، یا نه؟
در زمان نوشتن این مقاله، ویدیوی زاکربرگ هنوز در اینستاگرام (که به فیسبوک تعلق دارد) قابل مشاهده است. حدس من این است که برای جلوگیری از واکنشهای طوفانی به دورویی بیشرمانه فیسبوک، این ویدیو آنلاین باقی خواهد ماند.
اما نکته جالب اینجاست که این ماجرا نکتهای را که مردم سالهاست درباره خطر ویدیوهای جعل سنگین و دیگر اشکال دسترسی به واقعیت میگویند، تایید میکند. هیچکس امن نیست، حتی مردی که احتمالا برای اقدام در این زمینه بیشترین قدرت را دارد. شاید حالا متوجه شود که شرکتش با بقیه جهان چه کرده است.
رویکرد فیسبوک به جعل، همواره مشکلدار بودهاست. فیسبوک در پایان سال ۲۰۱۶ تحت فشار شدید، با شرکت تطبیق دهنده با واقعیات snopes.com متحد شد، ولی آن رابطه بعد از مدتی به سردی گرایید و نهایتا در ماه فوریه کنسل شد. بروک بیناوسکی، دبیر اجرایی پیشین اسنوپز، گفت که وی از «بیعملی» فیسبوک در مورد نفرتپراکنی و اطلاعات غلط در مورد بحران روهینجا در میانمار، به تنگ آمده بود.
او اظهار داشت: «من مسئله میانمار را مرتبا مطرح میکردم و آنها در مقابلش به شکلی جدی مقاومت میکردند.»
او تنها کسی نیست که در مورد اثربخش بودن شراکت با فیسبوک تردید داشت. بهخصوص با توجه به آنکه شرکت اسنوپز، تمایلی به منتشر کردن اطلاعات درباره میزان قابلیت و تواناییشان برای مبارزه با اخبار جعلی، ندارد.
زاکربرگ در دورانی بسیار جالب در کانون توجهات قرار گرفتهاست. تنها چند روز پیش بود که کنگره آمریکا اعلام کرد در مورد قدرت کنترل نشده فیسبوک و دیگر غولهای شبکههای ارتباطات اجتماعی، تفحص خواهد کرد. در همین حال، این شرکت همچنان به اقدامات خرابکارانه در کارزارهای مربوط به برگزیت در بریتانیا متصل است. فیسبوک همچنین یک اپلیکیشن به نام Study ایجاد و معرفی کرده است که در ازای دسترسی وسیع به دادههای مخاطبان، مبالغی به آنان میپردازد.
درگیر شدن مدیر اجرایی فیسبوک در این ماجرا، اتفاقی بود که از مدتها پیش انتظار آن میرفت. فیسبوک ممکن است واکنشی به این ویدیو نشان ندهد، ولی بدون شک این آخرین باری نخواهد بود که چنین اتفاقاتی میافتد، و دفعه بعد ممکن است منبع آن چنین افراد خوش نیتی نباشند. حتی اگر تا اکنون هم روشن نبود که ما، همه ما، حتی میلیاردرهای دستنیافتنی حیطه تکنولوژی، هدف شکار اخبار جعلی و نبرد برای سرقت دادهها هستیم، حال این واقعیت باید روشن شده باشد.
© The Independent