میزان سوال‌برانگیز ظرفیت حزب جمعیت اسلامی برای اپوزیسیون شدن

حزب جمعیت اسلامی مخالف توافق سیاسی میان عبدالله و غنی بود

پس از امضای توافق سیاسی میان اشرف غنی و عبدالله و ایجاد یک حکومت شبه مشارکتی، حزب جمعیت اسلامی که یکی از قدرتمندترین احزاب فعلی افغانستان و مهمترین شریک سیاسی دکتر عبدالله بود، نسبت به این توافق واکنش نشان داد و آن را بر خلاف قانون و طرزالعمل‌های انتخاباتی دانست، و با نشر بیانیه‌ای مسیر خود را از دکتر عبدالله جدا ساخت. به نقل از آن بیانیه، حزب جمعیت اسلامی با توجه به توافق صلح میان امریکا و طالبان، شیوع ویروس کرونا و آغاز آمادگی‌ برای گفت‌وگو‌های صلح، با شکل‌گیری یک حکومت مبتنی بر توافق همه گروه‌های سیاسی و ایجاد یک نظام غیرمتمرکز مخالف نبوده است. اما به زعم جمعیت اسلامی، توافق سیاسی میان عبدالله و اشرف غنی برخلاف روح قانون اساسی است و به دموکراسی ضربه زده است. به همین دلیل، جمعیت اسلامی تصمیم گرفته است تا همچنان در میدان مبارزه باقی بماند. 

از مفاد اعلامیه جمعیت اسلامی چنین بر می‌آید که این حزب در پی شکل‌دهی گونه‌ای اپوزیسیون در برابر دولت است. صلاح‌الدین ربانی که در حال حاضر رهبر حزب جمعیت اسلامی است، از همان آغاز مذاکرات میان غنی و عبدالله، با سازوکار مذاکرات و پیشنهاد‌های مطرح شده مخالف بود. او و تعدادی از سیاسیونِ گردآمده در تیم ثبات و همگرایی به چیزی کمتر از لغو نتایج انتخابات راضی نبودند. ربانی و برخی از سیاسیون نزدیک به عبدالله می‌خواستند تا نتیجه انتخابات لغو شود، حکومت وحدت ملی همچنان ادامه یابد، و قانون اساسی نیز تعدیل شده و منصب نخست وزیر و شکل‌گیری نظام غیر متمرکز در آن درج شود. غنی با این درخواست‌ها موافق نبود و تنها پیشنهاد ریاست شورای مصالحه و سهم پنجاه درصدی (در تعیین وزرا) را به عنوان تنها گزینه پیشنهادی به عبدالله ارائه داد. با وجود مخالفت بخشی از هم‌پیمان‌های عبدالله، غنی با این گزینه موافقت کرد و در پی آن، تعدادی از هم پیمان‌های عبدالله از وی جا شدند. این گروه حالا به رهبری ربانی می‌خواهند تا اپوزیسیون حکومت را ایجاد کنند و برای انتخابات آینده ریاست جمهوری آماده شوند. اما آیا جمعیت اسلامی واقعا ظرفیت اپوزیسیون شدن دارد؟ 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

حزب جمعیت اسلامی در دوران «جهاد» یکی از قدرتمندترین احزاب جهادی بود. شاید بتوان گفت که این حزب فارغ از تمام جدل‌های قومی و مذهبی و زبانی که باعث شکل‌گیری احزاب مختلف شده بود، تلفیقی از تمام اقوام افغانستان بود. نگرش میانه‌روانه این حزب در بحث‌های سیاسی و دینی، باعث مقبولیت بیشتر آن در دوران «جهاد» شده بود. تا جایی که تعدادی از چپ‌گراهای وابسته به «شعله جاوید» که یک حزب مارکسیست طرفدار اندیشه‌های مائوتسه تونگ بود نیز با مخفی نمودن اندیشه‌های خود، در حزب جمعیت اسلامی حضور داشتند. 

حزب جمعیت اما در دوران پس از سقوط طالبان و روی کار آمدن نظام دموکراتیک، تا حد زیادی از هم گسیخت و به چندین شاخه تقسیم شد. حضور بخشی از فرماندهان عضو «جمعیت اسلامی» در قدرت و تلاش برای تضعیف برخی دیگر از فرماندهان قدرتمند آن، بدبینی‌ها را در رهبری آن افزایش داد. حامد کرزی نیز در دوران ۱۳ساله حکمروایی خود این تنش‌ها را در آن حزب جمعیت تشدید کرد. عده‌ای را برکشید و عده‌ای دیگر را ضربه زد. انتخابات جنجالی ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ نیز این تنش‌ها را تقوت کرد. تعدادی از اعضای رهبری حزب جمعیت با اشرف غنی همراه شدند و تعدادی در تیم عبدالله، حکومت وحدت ملی را ساختند، و گروهی نیز بیرون از معادله ماندند و منتظر فرصت‌های بعدی شدند. این وضعیت تا به بی‌اعتمادی و بدگمانی شدید در میان رهبری حزب جمعیت دامن زد. حتی گروهی از این حزب انشعاب کردند و «شورای انسجام جمعیت اسلامی» را بنیان گذاشتند.

با توجه به این موارد، به نظر نمی‌رسد که حزب جمعیت اسلامی بتواند از انسجام و قدرت لازم برای ایجاد یک اپوزیسیون قدرتمند برخوردار باشد. مگر آن که ائتلافی از احزاب مختلف برای ایجاد اپوزیسیون به وجود آورد که با توجه به اعتمادی‌های تاریخی میان احزاب، به چنان احتمالی هم نمی‌توان با قاطعیت تکیه کرد. بر این مبنا، به نظر می‌رسد که هدف «جمعیت» از ایجاد اپوزیسیون، باقی ماندن در بدنه قدرت باشد نه گرفتن سکان قدرت. 

بیشتر از