روزی که عبدالطیف کشیش تدوین را از یاد برد

گزارش روز دهم جشنواره کن

فستیوال دارد به پایان کار نزدیک می‌شود. حال و هوای سراسیمگی آرام گرفته و نوبت ورود «سه روزه‌»ای‌ها است: یعنی همان جوانان ۱۸ تا ۲۸ ساله که کارت ورود سه روزه به جشنواره را دریافت می‌کنند تا در روزهای آخر جشنواره مشارکت کنند.

البته کَن عادت دارد در روزهای آخرش غافلگیرمان کند. دیروز نوبت رونمایی از آخرین اثر عبدالطیف کشیش، کارگردان تونسی-فرانسوی بود. «مکتوب: عشق من، میان‌پرده» محصول مشترک فرانسه و ایتالیا است و دنباله فیلم قبلی او، «مکتوب، عشق من، ترانه اول» است؛ بخش اول سه‌گانه زندگی نوجوانان که سال ۲۰۱۷ در جشنواره ونیز به نمایش در آمده بود. این سه‌گانه اقتباس آزادی از کتاب «زخم واقعی» فرانسوا بگوآدو است و دست بر قضا شباهت نزدیکی با زندگی کارگردان هم دارد. امین جوان که شخصیت اصلی فیلم است، عکاسی تونسی-فرانسوی است که از شهر ست در جنوب فرانسه به پاریس نقل مکان می‌کند تا فیلمساز شود.

در این فیلم چهار ساعته کشیش که قبلا با «آبی گرم‌ترین رنگ‌ها است» برنده نخل طلا شده بود، همان بازیگران فیلم اول او حضور دارند. سازمان‌دهندگان جشنواره نمی‌دانستند فیلم چقدر طولانی است که نمایشش را ساعت ۱۰ شب نزدیک پایان جشنواره قرار دادند و در نتیجه تنها بی‌باک‌ترین حضار بودند که صف کشیدند تا در این ماراتون سینمایی شرکت کنند. این بی‌باکی البته جواب نداد چون بعید است کسی راضی از سینما بیرون آمده باشد. کشیش به سنت خود وفادار مانده و همچنان علاقه بسیاری به نماهای نزدیک بدن‌های زنان دارد. بعد از چند دقیقه اول که فیلم قبلی را یادآوری می‌کند، با بازیگرانی که حال کمی بزرگ‌تر شده‌اند به ساحل می‌رویم و آن‌جا قریب یک ساعت حرف‌های معمولی آدم‌ها را می‌شنویم و البته با تمرکز ویژه روی بدن زنان. بقیه فیلم هم به همین روال پیش می‌رود. مثلا یک ساعت آن در کلوبی است که در آن بازیگران زن که فقط کورست و دامن کوتاه پوشیده‌اند تمام شب می‌رقصند، باسنشان را تکان می‌دهند و با افراد مختلف معاشقه می‌کنند. یعنی یک روز معمولی برای بیشتر مردم فرانسه که معلوم نیست چرا برای کارگردان جذاب بوده. انگار مخاطبین را گروگان گرفته‌اند و فیلم‌نامه‌ای هم در کار نیست. بعضی‌ها می‌گویند جوهر سینمای کشیش همین است. اما جوهر سینمای او هر چه باشد خیلی از مخاطبین وسط فیلم سالن را ترک کردند.

از دیگر نکات غریب فیلم این است که قرار است ماجراهای فیلم در دهه ۱۹۹۰ اتفاق بیافتد اما نه لباس‌های فیلم و نه بقیه عناصر آن ربطی به آن دوره دارند. همین باعث عصبانی‌تر شدن بیشتر حضار شده بود. این کارگردان که زمانی فیلم‌های قدرتمندی همچون «راز دانه» و «بازی‌های عشق و اقبال» را ساخت و سینمای فرانسه را تکان داد، ظاهرا در این سه‌گانه خودروایت‌گر حسابی به دردسر افتاده. الان دیگر بیشتر از آن‌که منتظر بخش سوم این مجموعه باشیم، نگران فرارسیدن آن هستیم!

دیگر فیلم بخش مسابقه که دیروز اکران شد نیز محصول ایتالیا بود، اما فیلمی بود بسیار متفاوت. مارکو بلوچیو که با فیلم‌هایی همچون «مشت‌ها در جیب» و «صبح بخیر شب» شناخته می‌شود، این بار با «خائن»، برای هفتمین بار در بخش رسمی کن حضور می‌یافت. فیلم او داستان توماسو بوشتا است، معروف‌ترین جاسوس مافیای سیسیلی که به ده‌ها سال خاموشی درمورد مافیا پایان داد. ساخت فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای دشوار است و این فیلم‌ها معمولا یا شاهکارند و یا چندان به درد نمی‌خورند. «خائن» متاسفانه موفق نمی‌شود به سطح فیلم‌هایی مثل «پدرخوانده» برسد و بخصوص شخصیت بوشتا با بازی بازی پیرفرانسچسکو فاوینو گرچه لحظات درخشانی دارد اما به اوج لازم نمی‌رسد. بهترین نکته فیلم شاید موسیقی متن اثر نیکولا پیووانی معروف است که قبلا کارهایش را در «اتاق پسر» و «زندگی زیبا است» شنیده‌ایم.

از دیگر فیلم‌هایی که دیروز به نمایش درآمدند دو فیلم روسی و چینی در بخش «نوعی نگاه» جشنواره بودند. «روزی در تروبچوسکه»‌ روایت زندگی در روستایی در روسیه به همین نام است و اولین ساخته لاریسا سادیلووا. این فیلم نشان موج نوی سینمای روسیه را دارد که انتظار می‌رود در نسل آینده فیلم‌های درخشان بیشتری را در این زمینه شاهد باشیم. نگاه زنانه به سنت‌های روستایی جوهرمایه فیلم است و مایه موفقیت آن.

«تابستان چانگشا» فیلم ژانر جنایی ساخته زو فنگ، علیرغم تمام نظراتی که در موردش مطرح می‌شد، قدرت هنری چندانی نداشت. کارگردان و بازیگران فیلم برای «جلوگیری از مشکلات»، برای نمایش آن به کن نیامدند. اما تهیه‌کننده حاضر بود و با این حال حاضر به ارائه فیلم نشد. این نخستین بار نیست که سینماگران چینی از ترس عواقب سیاسی چنین می‌کنند. درک کووک چئونگ سانگ، کارگردان جوان «روزهای بهتر» و ژانگ ییمو، کارگردان «یک ثانیه» نیز در فوریه گذشته به همین دلیل از جشنواره فیلم برلین غایب بودند. «روزهای بهتر» را حتی در آخرین لحظه «به دلایل فنی» از جشنواره حذف کردند.

دست در دست بودن سینما و سیاست در کن همیشه پیدا است. نشانه واضح آن‌را در بیانیه‌ای دیدیم که گروهی از ۵۰۰ کارگردان اروپایی از جمله نامزدهای نخل طلای امسال مثل سلین سیاما و برادارن داردن و سایر چهره‌های شهیر همچون پاوول پاولیکووسکی («جنگ سرد») و استفن فریرز منتشر کردند. آن‌ها خواهان رای دادن در انتخابات مجلس اروپا شدند که از دیروز شروع شده و تا یکشنبه ادامه دارد. عروج پوپولیسم و احزاب ضداتحادیه اروپا در سراسر قاره باعث شده بسیاری محافل هنرمندی نگران آینده باشند.

دیگر اتفاق مهم دیروز پایان بخش جنبی «دوهفته با کارگردانان» با اعطای جایزه مهم «اس ای سی دی» به فیلم «دختر آسان» ساخته ربکا زلوتووسکی بود. این فیلم داستان زاهیه دیهار، مدل الجزایری‌تبار فرانسوی است که به سابقه‌اش به عنوان تن‌فروش و روابطش با فوتبالیست‌های فرانسوی معروف است. فیلم هیات داوران را به شدت تحت تاثیر قرار داد.

بخش «سینه‌فونداسیون» که در آن فیلم‌های محصول مدارس سینمایی به نمایش در می‌آیند نیز به پایان رسید. هیات داوران که رئیس‌ آن کلر دنی، کارگردان فرانسوی، بود جایزه اول را به لوئیز کورواسیه فرانسوی به خاطر فیلم «دست به دست» اهدا کرد. همچنین یکی از دو جایزه سوم این بخش نیز به وسام الجعفری فلسطینی به خاطر فیلم «آمبیانس» رسید. «آمبیانس» داستان دو مرد جوان است که می‌کوشند در یک اردوگاه پناهندگی پر هیاهو، صدا ضبط کنند.

به پایان کن چیزی نمانده و همچنان نفس‌ها در سینه حبس است تا یکی دو روز آخر این جشنواره معتبر سینمایی نیز سپری شود.

بیشتر از فرهنگ و هنر