قیمت هر دلار آمریکا در بازار ارز ایران روز دوشنبه ۱۷ آذر، به ۱۲۶ هزار و ۲۳۵ تومان رسید و رکورد تاریخی دیگر را در این حوزه ثبت کرد؛ رکوردی که نتیجه مستقیم آن، ادامه رشد چشمگیر قیمت انواع کالاهای اساسی و کاهش روزافزون قدرت خرید مردم خواهد بود.
یک معاملهگر ارز در بازار فردوسی تهران روز دوشنبه به ایندیپندنت فارسی گفت: «در حال حاضر، دلار کمتر از ۱۲۶ هزار تومان به فروش نمیرسد و حتی تا ۱۲۷ هزار تومان هم مشتری داریم، زیرا پیشبینی بازار ایران است که بهزودی نرخ دلار از ۱۵۰ هزار تومان هم رد خواهد شد.»
همزمان با این موج کاهش ارزش پول ملی ایران، قیمت یورو هم در صرافیهای تهران به ۱۴۷ هزار و ۴۵ تومان رسید، پوند انگلستان با نرخ نجومی ۱۶۸ هزار و ۵۰۰ تومان معامله شد، لیر ترکیه دو هزار و ۹۵۵ تومان فروخته شد، قیمت درهم امارات به ۳۴ هزار و ۵۹۰ تومان و یوآن چین به ۱۷ هزار و ۸۰۰ تومان رسید و دلار کانادا نیز از مرز ۹۱ هزار تومان رد شد.
علی مدنیزاده، وزیر اقتصاد و امور دارایی، روز دوشنبه گفت: «وضع خیلی بد است و اداره کشور در شش ماه گذشته بسیار سخت بوده است. بعد از جنگ ۱۲ روزه، نزدیک به ۶۵۰ هزار نفر افزایش بیکاری داشتیم. سر ماه میخواهیم حقوقها و یارانهها را بریزیم، از کجا بیاوریم؟ پس از جنگ، ضریب تحقق مالیات زیر ۵۰ درصد بوده است.»
در همین حال، بازار طلا هم در ایران با رشد کمسابقه قیمتها مواجه شد؛ به طوری که در روز دوشنبه، هر گرم طلای ۱۸ عیار ۱۲ میلیون و ۷۶۵ هزار تومان، سکه طلای امامی ۱۳۳ میلیون و ۴۲۰ هزار تومان، سکه بهار آزادی ۱۲۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، نیمسکه ۷۰ میلیون و ۶۸۰ هزار تومان و ربعسکه نیز ۴۰ میلیون و ۱۴۰ هزار تومان فروخته میشود.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، در گزارشی، پیشبینیها از ادامه رشد شتابزده قیمتها در بازار ارز را تایید کرد و این بحران را با مصوبهای دولتی مرتبط دانست که بر اساس آن، «واردات کالاهای اساسی بدون انتقال ارز» مجاز اعلام شده است. بر اساس مصوبه اشارهشده در دولت مسعود پزشکیان، از این پس واردکنندگان میتوانند کالاهایی مانند برنج، روغن، نهادههای دامی را بدون آنکه ارز آن از طریق بانک مرکزی ایران تامین شود، وارد کنند.
دلیل تصویب این قانون ناتوانی دولت جمهوری اسلامی از تامین ارز کافی برای واردات کالاهای اساسی اعلام شده، اما این درحالی است که واردکنندگان کالاهای اساسی برای تامین ارز موردنیاز خود، مجبور خواهند بود به بازار آزاد رجوع کنند، که از نظر برخی تحلیلگران، همین اتفاق باعث فشار تقاضا به بازار ارز آزاد و افزایش قیمت آن شده است. از طرف دیگر، به دلیل آزاد شدن واردات، حالا ارز هم راحتتر از قبل از ایران خارج میشود و همین مسئله کمبود ارز و برهم خوردن عرضه و تقاضا در این بازار را شدت بخشیده است.
در رسانههای دولتی و حکومتی ایران هیچگاه به نقش محوری سیاستهای جنگطلبانه رهبر جمهوری اسلامی در تشدید بحرانهای اقتصادی اشاره نمیشود؛ سیاستهایی در حوزه موشکی، هستهای و حمایت از شبهنظامیان منطقهای که طی دو دهه گذشته زمینهساز اعمال تحریمهای گستردهتر غرب شد. نتیجه این روند، جهش افسارگسیخته قیمت کالاهای اساسی و فاصله روزافزون میان هزینههای زندگی و درآمد کارگران و کارمندان است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وبسایت تجارت نیوز روز یکشنبه نوشت که رشد فعلی در بازار ارز، نه هیجانی، بلکه ناشی از بازگشت قیمتها به سطح واقعی خود است. ارزیابیها نشان میدهد دلار که مدتها از تورم و رشد نقدینگی عقب مانده بود، اکنون مسیر اصلاح را در پیش گرفته است و میتواند در بازه کوتاهمدت، به محدوده ۱۳۰ تا ۱۳۲ هزار تومان برسد. بر اساس این براوردها، در افق چندماهه احتمال لمس کانال ۱۶۰ هزار تومان هم وجود دارد.
علی طباطبایی، کارشناس بازارهای مالی در ایران، تاکید کرد پایین نگه داشتن دستوری نرخ دلار و اتکا به اخبار سیاسی باعث شد تا جهش قیمت آن به تاخیر بیفتد، در حالی که قیمت واقعی باید زودتر از اینها از ۱۳۵ هزار تومان عبور میکرد. او توضیح داد دلار معمولا چند ماه جلوتر از نقدینگی حرکت میکرد، اما امسال این روند معکوس شد و نقدینگی مرداد که «عدد بسیار بزرگی» بود، در قیمت ارز منعکس نشد.
به گفته او، دلار اکنون در حال جبران عقبماندگی ششماهه خود از تورم و نقدینگی است و بازار تلاش میکند این فاصله را پر کند. طباطبایی ارزش ذاتی دلار را تا پایان امسال، دستکم ۱۶۰ هزار تومان دانست، که حدودا ۳۵ هزار تومان بالاتر از نرخ فعلی است. این اقتصاددان یادآور شد که با توجه به نقدینگی مرداد، قیمت دلار باید در محدوده ۱۱۲ تا ۱۱۳ هزار تومان قرار میگرفت، اما طبق الگوی سالهای گذشته، معمولا ۳۰ تا ۳۵ درصد رشد تا پایان سال به این عدد افزوده میشود. همچنین اگر روند ششماهه نخست سال مبنا قرار گیرد، افزایش ۳۶ درصدی دیگر نیز برای رسیدن به ارزش واقعی منطقی به نظر میرسد.
تحت تاثیر جهشهای پیاپی در بازار ارز، فشار گرانی بر سفره مردم نیز اکنون بیش از قبل محسوس شده است. به طور مثال تازهترین دادهها از سقوط مصرف لبنیات و خشکبار، دو گروه اصلی غذایی، در سبد خرید خانوارها حکایت دارد. علی احسان ظفری، رئیس اتحادیه فراوردههای لبنی ایران، با اعلام اینکه سرانه مصرف لبنیات از اوج ۱۳۰ کیلوگرم در سال ۱۳۸۹ به حدود ۵۰ کیلوگرم رسیده است، تاکید کرد که دستکم ۴۰ تا ۴۵ میلیون نفر از دهکهای پایین جامعه دیگر توان خرید این محصولات را ندارند؛ رقمی که فاصله ایران را با استاندارد جهانی ۱۸۰ کیلوگرم، به شکافی نگرانکننده تبدیل کرده است.
مدیران صنایع نیز از افزایش ۷۰ درصدی هزینه مواد اولیه و افت محسوس فروش خبر میدهند. همزمان، بازار خشکبار در آستانه شب یلدا، با افزایش بیسابقه قیمتها مواجه است؛ چنانکه به گفته رئیس کارگروه آجیل و خشکبار اتاق اصناف، میانگین قیمتها نسبت به سال گذشته تا ۱۰۰ درصد بالا رفته است. این نشانهها بار دیگر تاکید میکند که بحران ارزی تنها به نمودارهای مالی محدود نیست، بلکه مستقیما به سفره و کیفیت تغذیه خانوارهای ایرانی ضربه میزند.

