در پی تشدید بحران کمآبی، مقامهای جمهوری اسلامی هشدار دادهاند احتمال تخلیههای موقت شهرها افزایش پیدا خواهد کرد. هفتهها میگذرد و هنوز از بارندگی خبری نیست.
بیم آن میرود که آب کلانشهر تهران که حدود ۱۵ میلیون نفر جمعیت دارد، کاملا تمام شود. اما بحران بسیار فراتر از پایتخت است.
محسن مسگران، دانشیار علوم گیاهی در دانشگاه کالیفرنیا دیویس، به سیانان گفت حدود ۲۰ استان از ابتدای فصل بارش در پایان سپتامبر حتی یک قطره باران هم ندیدهاند. طبق گزارش رویترز، حدود ۱۰ درصد سدهای کشور عملا خشک شدهاند.
ریشههای بحران آب ایران در دههها برداشت بیرویه؛ زیرساختهای قدیمی و دچار نشتی؛ گسترش سدسازی بر رودخانهها؛ مدیریت ضعیف؛ و فساد نهفته است.
خشکسالی کنونی ایران بدترین در دستکم ۴۰ سال گذشته است. امیر آقاکوچک، استاد مهندسی عمران و محیطزیست در دانشگاه کالیفرنیا ارواین، به سیانان گفت سطح آبها در دورهای از سال دارد کاهش پیدا میکند که معمولا انتظار میرود ذخایر [در نتیجه بارندگی] احیا شوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایران کشوری نیمهخشک است و با کمبود آب ناآشنا نیست؛ اما بهندرت پیش آمده است این بحران پایتخت را در این حد تحت تاثیر قرار دهد.
کارشناسان میگویند هدف دولت برای تحقق خودکفایی غذایی، نقش اصلی در این بحران را دارد. آقاکوچک گفت دههها است سیاستها در راستای گسترش کشاورزی آبی در مناطق خشک بوده است.
زمینهای کشاورزی آبی پس از انقلاب دو برابر شدهاند و حدود ۹۰ درصد آب کشور صرف کشاورزی میشود.
دریاچه ارومیه در شمالغرب ایران یکی از قربانیان آشکار است. این دریاچه که زمانی یکی از بزرگترین دریاچههای آب شور جهان بود، طی دهههای گذشته بهشدت کوچک شده است. خشکسالی نقش داشته اما عامل اصلی سدها و چاههایی بودهاند که برای تامین آب مزارع اطراف ساخته شدهاند و ورودی دریاچه را قطع کردهاند.
صنایع پرمصرفی مانند نفت و گاز نیز در مناطق خشک و نیمهخشک ایران ساخته شدهاند و فشار بیشتری بر مناطق آسیبپذیر وارد کردهاند.
رشد جمعیت شهری نیز تقاضا را افزایش داده است. مسگران گفت: «حدود ۳۰ درصد آب آشامیدنی تصفیهشده بهدلیل شبکههای فرسوده و نشتیدار هدر میرود و سیستم بازیافت آب تقریبا وجود ندارد.»
ایران اکنون در ششمین سال پیاپی خشکسالی است که از نظر گستره، شدت و مدت در دهههای اخیر بیسابقه است.
برای مردم تهران، انتظار اضطرابآور است. امیدها به بارش پاییزی بود، اما جز چند بارش پراکنده، باران نیامده است.
تخلیه گسترده شهر بعید به نظر میرسد. مسگران با این سوال که «مردم اصلا کجا باید بروند؟»، افزود شرایط اقتصادی کشور یکی از بدترین وضعیتها در دهههای اخیر است و بیشتر خانوادهها استطاعت جابهجایی را ندارند.
اما تخلیههای موقت محتملتر است. در تابستان، مقامها تعطیلات اضطراری اعلام کردند تا مردم را تشویق کنند شهر را ترک کنند.
دولت به بارورسازی ابرها نیز متوسل شده است، روشی که ذراتی به ابرها تزریق میشود تا باران یا برف تولید شود. اما اجماع علمی کمی درباره اثربخشی این روش وجود دارد.
به گفته کارشناسان، مقابله با بحران بلندمدت نیازمند اصلاحات گسترده، از جمله فاصله گرفتن اقتصاد از بخشهای پرمصرف مانند کشاورزی، است. چنین اقدامهایی احتمالا بسیار نامحبوب خواهد بود و میتواند به بیکاری گسترده منجر شود.
در حال حاضر، مقامهای جمهوری اسلامی به امید باران دخیل بستهاند. اما وضعیت بهقدری حاد است که حتی اگر باران هم بیاید، احتمالا کافی نخواهد بود. آقاکوچک گفت طبیعت اکنون محدودیتهای سختی تحمیل میکند. سفرههای آب زیرزمینی که تخلیه شدهاند دوباره پر نخواهند شد و زیستبومهایی که از هم پاشیدهاند بهسرعت قابل احیا نیستند.
او افزود: «هرچه دولت در انجام اصلاحات معنادار بیشتر تاخیر کند، گزینههای کمتری باقی میماند. بحران آب فقط یک مسئله محیطزیستی نیست؛ این بحران بهشکلی فزاینده با آینده اجتماعی و سیاسی ایران در هم تنیده شده است.»

